دوره مجازی آموزش سبک زندگی و تفسیر قرآن کریم، همزمان با ماه رمضان توسط حجتالاسلام والمسلمین عبدالامیر سلطانی برای علاقهمندان آغاز شده است. این آموزشها روزانه در ایکنای خوزستان بارگذاری میشود و نکات تفسیری و سبک زندگی آیات قرآن به ترتیب صفحات قرآن (روزی یک صفحه) منتشر میشود.
آنچه میخوانید نکات سبک زندگی و تفسیری صفحه نخست قرآن کریم است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ (1)
ارزشمند بودن عمل و آغاز آن با نام خداوند
قرآن کریم در اولین آیه ـ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ـ به این حقیقت مهم به عنوان یک اصل اساسی در زندگی مسلمانان میپردازد که هم باید کار آنان ارزشمند باشد و هم باید به نام خداوند شروع شود.
در ميان همه مردم جهان رسم است كه هر كار مهم و پر ارزشى را به نام بزرگى از بزرگان آغاز مىكنند و نخستين كلنگ هر مؤسسه ارزندهاى را به نام كسى كه مورد علاقه آنها است بر زمين مىزنند، يعنى آن كار را با آن شخصيت مورد نظر از آغاز ارتباط مىدهند.
ولى آيا بهتر نيست كه براى پاينده بودن يک برنامه و جاويد ماندن يک تشكيلات، آن را به موجود پايدار و جاويدانى ارتباط دهيم كه فنا در ذات او راه ندارد، چرا كه همه موجودات اين جهان به سوى كهنگى و زوال مىروند، تنها چيزى باقى مىماند كه با آن ذات لايزال بستگى دارد.
اگر نامى از پيامبران و انبيا باقى است به علت پيوندشان با خدا و عدالت و حقيقت است كه كهنگى در آن راه ندارد. از ميان تمام موجودات آنكه ازلى و ابدى است تنها ذات پاک خدا است و به همين دليل بايد همه چيز و هر كار را با نام او آغاز كرد و در سايه او قرار داد و از او استمداد کرد.
آغاز كار با نام خدا نبايد تنها از نظر اسم و صورت باشد، بلكه بايد از نظر واقعيت و معنى با او پيوند داشته باشد، چراكه اين ارتباط آن را در مسير صحيح قرار مىدهد و از هر گونه انحراف باز مىدارد و به همين دليل چنين كارى حتما به پايان مىرسد و پر بركت است.
به همين دليل در حديث معروفى امام علی(ع) میفرماید:
«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) حَدَّثَنِي عَنِ اللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ أَنَّهُ قَالَ كُلُ أَمْرٍ ذِي بَالٍ لَمْ يُذْكَرْ فِيهِ بِسْمِ اللَّهِ فَهُوَ أَبْتَرُ؛»: هر كار مهمى كه بدون نام خدا شروع شود بىفرجام است( بحار الأنوار ج73، ص: 305).
و نيز مىبينيم امام باقر(ع) مىفرمايد: «سزاوار است هنگامى كه كارى را شروع مىكنيم، چه بزرگ باشد چه كوچك، بسم اللَّه بگویيم تا پر بركت و ميمون باشد».
به همين مناسبت خداوند بزرگ در نخستين آياتی كه به پيامبر وحى شد دستور مىدهد كه در آغاز شروع تبليغ اسلام اين وظيفه خطير را با نام خدا شروع كند: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ» (علق، آيه 1) و مىبينيم حضرت نوح (ع) در آن طوفان سخت و عجيب هنگام سوار شدن بر كشتى و حركت روى امواج كوه پيكر آب كه هر لحظه با خطرات فراوانى روبرو بود براى رسيدن به سر منزل مقصود و پيروزى بر مشكلات به ياران خود دستور مىدهد كه در هنگام حركت و در موقع توقف كشتى «بِسْمِ اللَّهِ» بگويند: «وَ قالَ ارْكَبُوا فِيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» (سوره هود آيه 41).
و آنها اين سفر پر مخاطره را سرانجام با موفقيت و پيروزى پشت سر گذاشتند و با سلامت و بركت از كشتى پياده شدند چنان كه قرآن مىگويد: «قِيلَ يا نُوحُ اهْبِطْ بِسَلامٍ مِنَّا وَ بَرَكاتٍ عَلَيْكَ وَ عَلى أُمَمٍ مِمَّنْ مَعَكَ» (سوره هود آيه 48).
و نيز سليمان در نامهاى كه به ملكه سبأ مىنويسد سر آغاز آن را «بسم اللَّه» قرار مىدهد: «إِنَّهُ مِنْ سُلَيْمانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ...» (سوره نحل آيه 30). و باز روى همين اصل، تمام سورههاى قرآن با بسم اللَّه آغاز مىشود تا هدف اصلى كه همان هدايت و سوق بشر به سعادت است از آغاز تا انجام با موفقيت و پيروزى و بدون شكست انجام شود.
تنها سوره توبه است كه بسم اللَّه در آغاز آن نمىبينيم چرا كه سوره توبه با اعلان جنگ به جنايتكاران مكه و پيمانشكنان آغاز شده و اعلام جنگ با توصيف خداوند به «رحمان و رحيم» سازگار نيست.(1)
پاسخ: «بِسْمِ اللَّهِ» علامت و نشانه مسلمانى است و بايد همه كارهاى او رنگ الهى داشته باشد.
همانگونه كه محصولات و كالاهاى ساخت يک كارخانه، نشانه و علامت آن كارخانه را دارد؛ خواه به صورت جزيى باشد يا كلّى. مثلاً يک كارخانه چينىسازى، علامت خود را روى تمام ظروف مىزند، خواه ظرفهاى بزرگ باشد يا ظرفهاى كوچک. يا اينكه پرچم هر كشورى هم بر فراز ادارات و مدارس و پادگانهاى آن كشور است و هم بر فراز كشتىهاى آن كشور در درياها، و هم بر روى ميز ادارى كارمندان(2).
تفسیر آیات صفحه نخست
«الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»(3)
تفاوتهای میان الرحمن و الرحیم:
1.صفت «رحمان»، اشاره به رحمت عام خدا است كه شامل دوست و دشمن، مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار است، ولى «رحيم» اشاره به رحمت خاص پروردگار است كه ويژه بندگان مطيع و صالح و فرمانبردار است، در روايتى نيز از امام صادق(ع) مىخوانيم كه فرمود: «وَ اللَّهُ إِلَهُ كُلِ شَيْءٍ الرَّحْمَنُ بِجَمِيعِ خَلْقِهِ وَ الرَّحِيمُ بِالْمُؤْمِنِينَ خَاصَّةً»؛ خداوند معبود همه چيز است، نسبت به تمام مخلوقاتش رحمان، و نسبت به خصوص مؤمنان رحيم است (اصول كافی، ج1، ص: 114).
2. صفت «رحمان» با توجه به ذات خدا در نظر گرفته شده و در نتيجه صفت عام است ولى در رحيم اين صفت با توجه به خلق خدا اخذ شده كه هر كدام استعداد دريافت رحمت الهى را دارند از آن برخوردار مىشوند و معلوم است كه منحصراً مؤمنان چنين استعدادى را دارند؛ زيرا آنها به حكم ايمان و عمل صالح، شايستگى اين را يافتهاند كه از رحمت و بخشش و احسان خاصى كه آلودگان و تبهكاران از آن سهمى ندارند، بهرهمند شوند. در نتيجه رحيم صفت خاص شده است.
3.از سويى ديگر «رحمان» را صيغه مبالغه دانستهاند كه خود دليل ديگرى بر عموميت رحمت او است، و «رحيم» را صفت مشبهه كه نشانه ثبات و دوام است و اين ويژه مؤمنان است.
پيامبر اكرم(ص) فرمود: «إِنَّ لِلَّهِ مِائَةَ رَحْمَةٍ أَنْزَلَ مِنْهَا رَحْمَةً وَاحِدَةً بَيْنَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَ الْبَهَائِمِ وَ الْهَوَامِّ فِيهَا يَتَعَاطَفُونَ وَ بِهَا يَتَرَاحَمُونَ وَ بِهَا يَعْطِفُ الْوَحْشُ عَلَى وَلَدِهَا فَأَخَّرَ اللَّهُ تِسْعاً وَ تِسْعِينَ رَحْمَةً يَرْحَمُ بِهَا عِبَادَهُ يَوْمَ الْقِيَامَة»؛ خداوند بزرگ صد باب رحمت دارد كه يكى از آن را به زمين نازل كرده است، و در ميان جن و انس و حیوانات و پرندهها قرار داد و تمام عاطفه و محبتى كه در ميان آنها است از پرتو همان است، ولى نود و نه قسمت را براى خود نگاه داشته و در قيامت بندگانش را مشمول آن ميسازد (بحار الأنوار، ج6، ص: 219).
4.ديگر اينكه «رحمن» اسم خاص خداست و به غير او اطلاق نمىشود مگر با اضافه كردن كلمه «عبد» و به صورت «عبد الرحمن» ولى رحيم اسم عام است هم بر خدا اطلاق مىشود هم بر غير خدا.
زیرا اين دو صفت كه از مهمترين اوصاف الهى است در نمازهاى روزانه ما حداقل 30 بار تكرار مىشوند (دو مرتبه در سوره حمد و يك مرتبه در سورههاى بعد از آن مىخوانيم) و به اين ترتيب 60 مرتبه خدا را به صفت رحمتش مىستایيم.
اين در حقيقت درسى است براى همه انسانها كه خود را در زندگى بيش از هر چيز به اين اخلاق الهى متخلق كنند، به علاوه اشارهاى است به اين واقعيت كه اگر ما خود را عبد و بنده خدا مىدانيم مبادا رفتار مالكان بىرحم نسبت به بردگانشان در نظرها تداعى شود.
در تاريخ بردگى مىخوانيم: «صاحبان آنها با قساوت و بىرحمى عجيبى با آنها رفتار مىكردند، چنان كه مىگويند اگر بندهاى در انجام خدمات اندک قصورى مىورزيد مجازاتهاى سخت مىديد: شلاق مىخورد، او را به زنجير مىكشيدند، به آسيابش مىبستند به حفر معادن مىگماشتند، در زير زمينها و سياهچالهاى هولناک حبس مىكردند و اگر گناهش بزرگتر بود به دارش مىآويختند».
در جاى ديگر مىخوانيم: «غلامان محكوم را در قفس درندگان مىانداختند و اگر جان سالم به در مىبردند درنده ديگرى را داخل قفس او مىكردند.»
اين بود نمونهاى از رفتار مالكان با بردگان خويش، اما خداوند جهان در قرآن كرارا تذكر مىدهد كه اگر بندگانم بر خلاف دستورم عمل كردند و پشيمان شدند مىبخشم، مىآمرزم، رحيم و مهربانم آنجا كه مىفرمايد: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعاً» اى كسانى كه از حريم بندگى سرباز زدهايد از رحمت خدا مايوس نشويد، خداوند همه گناهان را مىآمرزد» (سوره زمر، 53).
بنابراين آوردن «رحمان و رحيم» بعد از «رَبِّ الْعالَمِينَ» اشاره به اين نكته است كه ما در عين قدرت نسبت به بندگان خويش، با مهربانى و لطف رفتار مىكنيم اين بندهنوازى و لطف خدا، بندگان را شيفته او مىسازد: كه با يك دنيا علاقه بگويند «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ».
اينجا است كه انسان متوجه مىشود چقدر فاصله است بين رفتار خداوند بزرگ با بندگان خويش، و روش مالكان با زيردستان خود، مخصوصا در عصر شوم بردگى(3).
منابع:
1. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص13.
2. قرائتى، محسن، تفسير نور، ج1، ص23.
3. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، ج1، ص37؛ جعفرى، يعقوب، تفسير كوثر، ج1، ص16.
انتهای پیام