به گزارش خبرنگار ایکنا، اسماعیل منصوریلاریجانی، قرآنپژوه و محقق عرفان اسلامی، در سلسله درسگفتارهایی در این خبرگزاری، به تفسیر آیات قرآن به برکات روزهداری، عبادت و سلوک ویژه ماه رمضان بر اساس آیات قرآن پرداخت. نخستین جلسه از این درسگفتارها در ادامه از نظر میگذرد؛
تفسیر «بیان» تفسیر خاصی است. در جلد نخست این تفسیر به صد مورد از کلیدواژههای اصلی قرآن همانند نور، صوم، حُب قُرب پرداختهایم و آنها را از نگاه قرآن شرح دادهایم تا هر کسی که این تفسیر را مطالعه کند، فهم تفسیر برای وی آسان باشد. در جلد دوم از سوره شریفه حمد شروع و تا آخر قرآن را تفسیر کردهایم. روش ما نیز این بود که تمام آیات قرآن را موضوعبندی کردیم. برای اولین بار است که آیه و ترجمه آمده و سپس نکات حکمی و تفسیری که در آن آیات است را فهرست شده است. این مسئله ذهن یک پژوهشگر قرآنی را ترغیب و تشویق میکند تا فضای گستردهای برای قرآنپژوهی داشته باشد.
در ادامه نکاتی که در مورد روزه در تفسیر «بیان» گفته شده است را به مناسبت ماه مبارک رمضان بیان میکنم. در آیه 183 سوره بقره آمده است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛ ای اهل ایمان، بر شما هم روزه واجب گردید چنانکه امم گذشته را فرض شده بود و این دستور برای آن است که پاک و پرهیزکار شوید». نکته این است که چرا خداوند نفرمود: «کَتَب الله علیکم صیام»؛ یعنی خداوند مستقیم بر ما تکلیف نکرد، بلکه فعل مجهول آورده است؟ نکته مهم این است که خداوند هر امری را که تکلیف یا نهی میکند، مبتنی بر یک مصلحت نفسالامری است.
ممکن است سؤال شود نفسالامری چیست؟ یعنی اگر تقاضا و طلب مخلوقات نباشد، خداوند مستقیماً امر نمیکند. میگوییم خداوند رزّاق است، اما طلب رزق باید از سوی ما باشد. همچنین خدا غفّار هست، اما طلب مغفرت باید از سوی ما باشد؛ بنابراین برای همین است گفته شده «كُتِبَ عَلَيْكُمُ» کما اینکه در مذاهب و ادیان قبلی هم بوده است.
همچنین باید روی این نکات تأمل زیادی داشته باشیم که چرا قرآن فرموده است: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ». علت این است که تا تقوا در انسان تثبیت نشود، ممکن است با همین روزهای که میگیرد یا نمازی که میخواند دوباره به آن ساحت شیطانی خودش بازگردد و ثبوت در توحید و وحدانیت حضرت حق پیدا نکند. بنابراین اگر تا زمانیکه زنده هستیم روزه بگیریم، تقوا دارای مراتبی است و نهایتی برای آن وجود ندارد. وسعت تقوا در انسان به وسعت وجود انسان است و همان طور که انسان یک موجود بیکران است و حدی ندارد؛ بنابراین درجات تقوا و مراتب ایمان و سایر فضایل اخلاقی و قرآنی هم حدی ندارد و به موازات وجود انسان باید تقوا ذخیره کند.
خداوند در قرآن کریم فرموده است: «وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا؛ و حال آنکه او شما را (از نطفهای) به انواع خلقت و اطوار گوناگون (ارمتب آدمیّت) بیافرید» (نوح/ 14) «اطوار»، جمع «طور» است؛ یعنی انسان درجه درجه است و حدی هم ندارد و تا بینهایت ادامه خواهد داشت. به همین دلیل وجود انسان معمایی بسیار پیچیده برای همه حکما و عرفاست.
انتهای پیام