به گزارش ایکنا؛ رفتارمندی انسانهای باورمند به آیین؛ بیهیچ تردیدی و به گواه اسناد تاریخ، ردپایی از ابتدای زیست بشر بر روی این جهان اثیری دارد.
پیش از نزول ادیان الهی، انسان باورمند به آیین؛ در ساحت طبیعت پیرامون که ارتزاق، معیشت و زندگی او را تأمین میکرد؛ تلاش داشت تا به تقدیس مادرِ بخشنده زمین و آسمانی که بارانِ رحمتش تضمینکننده دوامِ حیات و بقای اوست بپردازد و پس از نزول و پذیرش ادیان الهی توسط مردم، همان رفتارهای آیینی شکل آموزههای دینی به خود گرفت.
هرچه ادیان، فرايض و شعائر خود را جزئیتر و بر مناسبتهای مختلف «سور» و «سوگ» استوار کردند؛ به همان میزان، تعدد و تکثر رفتارهای آیینی مردمان دیندار نیز گسترش پیدا کرد. امروز با قدرت میتوان گفت که آنچه در ساحت کُنشهای آیینی و رفتار وارههای نمایشی مردمان باورمند به آیین تجلی یافته و بروز و ظهور پیدا کرده است؛ بیهیچ تردیدی نخ تسبیحی است که فرهنگ، تمدن، دین و شعائر آیینی بر مدار آن استوار است.
ماهِ مبارک «رمضان» به عنوان بزرگترین ماه مذهبی مسلمانان که ماهِ نزولِ قرآن و برکات آن بهعنوان کتاب آسمانی مسلمانان است؛ در میان مردمان فرهنگمدار و باورمند به آیین ایرانیان تمدنساز از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است. برهمین نمط است که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب کشورمان؛ در ساحت موزاییک رنگارنگ از تنوع اقلیمها، گویشها، پوششها، آداب، رسوم و سنتهای مختلف ملی و مذهبی؛ اجرای فرائض مذهبی و آیینهای نمایشی مرتبط با این ماه از جایگاه والایی برخوردار است.
دال مرکزی تمامی این آیینها، آموزههای دین هدایتگر و مبین اسلام منبعث از کتاب آسمانی مسلمانان -قرآن کریم- است و از مراسم سحرگاهی تا افطار و همچنین مناسبتهای تقویمی چون میلاد بابرکت کریم اهلبیت امام حسن(ع) تا شهادت مولای متقیان، حضرت علی(ع) را دربر میگیرد. سرانجام رسیدن به ایستگاه پایانی آن که یکی از بزرگترین اعیاد مسلمانان، همان عید فطر است فرجامی بر آغاز رفتارهای آیینمند مردمان باورمند به دین اسلام، شعائر و فرائض هدایتگر آن است.
برهمین اساس خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) همراه با ایام این ماهِ پرفیض، تلاش میکند تا در سلسله گزارشهایی به معرفی آیینهای مردمان سرزمینمان در اقصینقاط آن در حوزه رفتارهای آیینی و نمایشی مرتبط با ماه صیام بپردازد.
چهاردهمین گزارش از این سلسله مباحث به معرفی آیین نمایشی «تعزیه» باز میگردد که در ادامه از خاطرتان میگذرد.
پژوهشهای مختلف و متعدد چه در بُعد ملی و چه در ابعاد بینالمللی بازتابدهنده رفتار مردمان باورمند به آیین ایرانزمین در موقعیتهایی از «سور» گرفته تا «سوگ» را در ساحت کُنشها، رفتارهای آیینی و نمایشی بازتاب میدهد و به همین سبب است که فارغ از پیشینه باستانی خردهروایتهای آیینی و نمایشی کشورمان؛ ایرانیان بعد از پذیرش دین هدایتگر و مبین اسلام، فصل مهمی از درهمتنیدگی تاروپود شعائر و فرایض دین اسلام را در رفتارهای آیینی و کُنشهای روایی و خردهروایتهای نمایشی میان خود بروز دادند. پُربیراه نیست که بر این مسئله تأکید کنیم که این رفتارها در جایگاه حل شدن در مبانی معرفتبخش دین اسلام اهمیتی دوچندان میان ایرانیان پیدا کرده است.
بنابر گواهی اسناد حدود پنج تا شش سال بعد از واقعه غمبار کربلا، شهادت حضرت امام حسین(ع) و یاران باوفای ایشان در سال 61 هجری قمری، فصل مهمی از آیینهای نمایشی که در حوزه تعزیت و سوگواری بر امام سوم شیعیان در کشورمان اجرا میشد را میتوان رصد کرد. این خود بازتابدهنده سابقهای بیش از 14قرن در حوزه سوگواری بر امام سوم شیعیان به شمار میرود. اما در این مسئله تردیدی وجود ندارد که نخستین بارقههای پیدایش هنر نمایشی که از آن به عنوان «تعزیه» با شکل و ساختار امروزی یاد میشود، به عنوان مهمترین و کهنترین شیوه نمایشی سوگ ایرانیان در بازنمایی ارادت به ائمه اطهار(ع) خاصه امام سوم شیعیان و پدر بزرگوارشان، حضرت علی(ع) را میتوانیم در دوران صفویه و به رسمیت شناخته شدن مذهب تشیع به عنوان دین رسمی ایرانزمین شاهد باشیم.
هرچند که فصل مهمی از رفتار تعزیت و سوگواری ایرانیان در قالب کُنشهای نمایشی در ساحت «تعزیه» را در دوران صفویه در دهه نخست ماه محرم، مرتبط با حوادث و اتفاقاتی که به شهادت حضرت امام حسین(ع) منتج شد؛ در ادامه به اسارت رفتن خاندان امام در مسیر شام و پرچمداری این رویداد به روایت و زبان گویای حضرت زینب(س) در نسخ و متون شاهد هستیم؛ اما بعد از گذشت سه دهه از تثبیت مذهب شیعه در دوران صفویه در کشورمان بخشی دیگر از بارقههای بازتاب رفتار آیینی همسو با سوگ مردمان مسلمان ایرانزمین را در لیالی قدر خاصه در شب و روز شهادت مولای متقیان، حضرت علی(ع) در ماه مبارک رمضان شاهد بودیم.
آنچه که باعث شد تا این آیین نمایشی در پس گذار اعصار و قرون با این شکل که امروز دیگر با قدرت میتوان گفت که جغرافیای ایران را درنوردید و بهعنوان یکی از کهنترین آیینهای نمایشی و سوگوارانه ایرانزمین در بعد بینالمللی بدل شود را میتوان به عرض ارادت ایرانیان مسلمانان، شیعیان و دلدادگان مولای متقیان، حضرت علی(ع) و فرزند او حضرت امام حسین(ع) نسبت داد.
رفتاری توامان آیینی و نمایشی که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب ایرانزمین با اتکاء به کُنش؛ گویش؛ پوشش؛ آداب؛ رسوم و سنن اقوام مختلف در رنگینکمان اقوام و اقلیم متنوع کشورمان با دال مرکزی واحد یعنی سوگ و تعزیت بر شهادت امام سوم شیعیان و پدر بزرگوار ایشان حضرت علی(ع) به اشکال و گونههای مختلف از شکل تئاتری تا شمایل میدانی و آشنای آن از دیرباز تا به امروز حیات داشته است.
زندهنام استاد جابر عناصری یکی از نامهای شناسای عرصه پژوهش نمایشهای آیینی، سنتی و مذهبی ایرانیان درباره شکلگیری و تکامل آیین نمایشی «تعزیه» در کتاب گرانسنگ خود با نام «تعزیه؛ هویت نمایش ایرانی» آورده است: «مستدلترین تعبیر در زمینه شکلگیری تعزیه و اشتراکات آن با نمایشوارهها و خردهآیینهای «سوگ و سوز» در ایران باستان نشان میدهد که هنر تعزیه شکل سامانیافته عزاداریهای شیعیان در سدههای نخستین اسلام در ذکر مصائب کربلا است. این آیین در گامهای ابتدایی خود بههیچوجه مغلوب شیوههای نمایشی صرف در ارائه این عزا و ماتم به مخاطبان خود نشده است.
اما آنچه طی قریب به یک قرن اخیر با نام «شبیهخوانی» در ایران شناخته میشود، ماهیت خود را در ساختار شکلگیری و فرهنگ عامه مردم قوام داده است؛ چرا که اساس تعزیه بر پایه مراسم عزاداری استوار بوده و با اشکال نمایشی مراسمی چون «شبیهخوانی» تفاوتهای بنیادین دارد.
در سخنی دیگر شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد که نفس هنر اجرایی «شبیهخوانی» نشان دادن مراسم سوگواری بر شهدای عاشورا و وقایع پس از کربلا در خلال حمل کاروان اسرا به سمت شام است در حالی که تعزیه خود در اساس آنچنان که از نامش پیداست «تعزیت» و مرثیهخوانی بر مصائبی است که بر امام حسین(ع) و همراهان وی در ماه محرم رفته است و به هیچ وجه در نفس خود دارای ابعاد نمایشی نیست و نکته مهمتر آنکه میان برگزاری مراسم سوگواری (تعزیه) با آیین نمایشی «شبیهخوانی» به لحاظ تاریخی قرنها فاصله زمانی وجود دارد.»
بهرام بیضایی، کارگردان و پژوهشگر نامدار آیینهای نمایشی ایران نیز در کتاب «تاریخ نمایش ایران» درباره سیر تکوین و تحول هنر «تعزیه» و امتداد رفتار هنرمندان «تعزیه» از واقعه عاشورا به دیگر مناسبتهای سوگوارانه دین اسلام از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) تا شهادت حضرت علی(ع) در ماه رمضان این گونه آورده است که: «برپایی و برگزاری مراسم تعزیه در گامهای نخست خود به هیچ روی دارای ابعاد نمایشی نبوده و نیست. کاروانهای تعزیه را دستههای عزاداری از بافت عموم مردم شکل میداده که بر مصائب رفته بر خاندان امام حسین(ع) با نوحهخوانی، سینهزنی و زنجیرزنی به سوگواری میپرداختند.
این دستههای عزاداری با حمل علامتها و ادوات جنگی در حقیقت سمبلی از بازماندگان حادثه کربلا را مجسم میکنند که غایت هدف و آرزویشان شهادت در کنار امام سوم شیعیان بوده و چون به این فیض نائل نشدهاند، اکنون بر عزای آن امام، خاندان و یاران باوفایشان به ماتم نشستهاند.
آیین «تعزیه» در جریان سیر تاریخی خود به تدریج با «واقعهخوانانی» همراه شد که به جای تمام دسته عزاداری و با تسلط بر آوایی خوش و صدایی رثا، به تنهایی و یا دو نفره به روایت ماجرا میپرداختند و سایر اعضای گروه عزاداری به سینهزنی و زنجیرزنی اقدام میکردند؛ رفتهرفته جای این واقعهخوانان را «نقالان» و «شهادتخوانان» گرفتند و اسبابی از موسیقی رزمی مانند طبل، سنج و دمام نیز به همراهی آنان آمد.
این آیینِ «سوگ» در مرحله تکامل خود شاهد حضور بازیگرانی بود که نقشپوش و شبیهپوش حاضران در واقعه عاشورا میشدند و هیأت عزادار نیز با ساختن میدانی و گرد آمدن به دور آن به تماشای آن اتفاق تلخ مینشستند و در انتها برای شهدای دشت کربلا به عزاداری میپرداختند.»
استاد صادق عاشورپور در جلد دوم از مجلد 10 جلدی نمایشهای ایرانی با نام «تعزیه» درباره تاثیرگذاری و جریانسازی این شیوه آیینی و نمایش بر زندگی مردمان ایران چنین نوشته است:«تأثیرگذاری هنر «تعزیه» بر رفتار فرهنگی و زندگی مردمان ایران که شکلگیری و دامنه گسترش نفوذ آن را در عهد صفویه و سپس در دوران قاجار شاهد بودیم، به گونهای در تاریخ تمدن و فرهنگ کشورمان ریشه دوانده است که این هنر که بُنمایه و خاستگاه شکلگیری آن بر پایه رفتارهای سوگواری و در ستایش الگو و اسوههای بزرگ اسلامی استوار شده است در بسیاری دیگر از رفتارهای عمومی و آیینی و نمایشی ایرانیان نیز جای خود را باز کرد.
قدرت اثرگذاری و تاثیرپذیری جامعه از تعزیه تا جایی پیش رفت که در دوران پهلوی به دلیل ضریب نفوذ بالا، اثرگذاری و جریانبخشی این نمایش از سوی عوامل سرکوبگر رژیم وقت، اجرای این نمایش ممنوع میشود. اما ایرانیان مسلمان با توجه به عِرق، ارادت و اشتیاقی که به خاندان عصمت و طهارت(ع) داشتند ولو در محیطی کوچکتر از تکایا و هیأتها مانند خانهها و یا زیرگذرهای بازار این نمایش را به شکل مستمر اجرا و داشتههای هویتبخش و انسانساز آن را بر آیندگان حفظ کردند.»
عاشورپور در فرازی دیگر از کتاب تعزیه خود مینویسد: «امروز نیز آیین نمایشی «تعزیه» به عنوان الگویی بزرگ از هویت نمایش آیینی ایرانیان در مراسم سوگواری، نهتنها رسالت زندگی آزادمنشانه و الگویی چون حضرت امام حسین(ع) را نمایندگی میکند که در رفتار مردمان روزهدار مسلمان به ویژه در ایام لیالی قدر و همسو با ضربت خوردن و شهادت حضرت علی(ع) نیز با تمام گونههای اجرایی خود در قالب مکتبهای مختلف تعزیه از شمال تا جنوب و شرق تا غرب کشورمان به عنوان نمونه سترگی از رفتارهای سوگمندانه نمایشی ایرانیان به حیات خود ادامه داده است.»
گزارش از امین خرمی
انتهای پیام