غیبت پیوندهای اجتماعی و پایه‌های تعاون را متزلزل می‌کند
کد خبر: 4200640
تاریخ انتشار : ۳۰ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۶
شرح دعای مکارم‌الاخلاق/ 7

غیبت پیوندهای اجتماعی و پایه‌های تعاون را متزلزل می‌کند

یکی از فلسفه‌های حرمت غیبت این است که حرمت اشخاص در هم شکسته نشود و احترام آنان حفظ شود و سرمایه بزرگ آبرو بر باد نرود. غیبت پیوندهای اجتماعی را سست و سرمایه اعتماد را از بین می‌برد و پایه‌های تعاون و همکاری متزلزل می‌کند. 

غیبت پیوندهای اجتماعی و پایه‌های تعاون را متزلزل می‌کند

به گزارش ایکنا از خوزستان، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدحسن انصاری، مدیر مدرسه علمیه آیت‌الله‌العظمی آقا شیخ محمدجعفر انصاری(ره) اهواز در سلسله جلساتی به شرح دعای مکارم‌الاخلاق امام سجاد(ع) پرداخته است. جلسه ششم این شرح از دعا تقدیم مخاطبان می‌شود.

بسم‌الله الرحمن الرحیم 

امام سجاد(ع) به پیشگاه الهی عرض می‌کند: «وَ اُخالِفَ مَنِ اغتابَنی اِلی حُسنِ الذّکر» امام(ع) در این فراز از دعا از خدوند درخواست می‌کند که به من توفیق عنایت فرما که بتوانم بر خلاف روش آن کسی که از من غیبت کرده و به بدی یادم کرده قدم بردارم و او را به خوبی و نیکی یاد کنم. خطاهای رفتاری و اشتباهات کرداری دیگران را با تسلط بر نفس می‌توان با خوبی پاسخ داد.

اسلام انسان‌ها را از عوامل ایجاد تفرقه و جدایی بر حذر کرده است که متأسفانه از غیبت به‌عنوان یکی از عوامل مؤثر در اختلافات یاد می‌شود. غیبت از رذایل اخلاقی و مانع خودسازی است. رذیله‌ای که به سبب آن آبروی افراد از بین می‌رود، سرمایه انسان در زندگی، حیثیت و آبرو و شخصیت اوست و هر چیزی که آن را به خطر اندازد گویی جان او را به خطر انداخته، گاهی ترور شخصیت از ترور شخص مهمتر است و اینجاست که گناه قتل سنگین‌تر می‌شود پس شخص غیبت‌کننده هرگاه بخواهد این عمل ویران‌گر را ترک کند باید از خدا یاری طلبد و با همتی والا نفس خود را مهار و سرکوب کند و بداند که این غیبت از بدترین گناهان است و به نص صریح قرآن و سنت و اجماع حرمت آن ثابت شده است.

غیبت یعنی پشت سر شخصی حرفی بزنی که اگر به گوش او برسد ناراحت می‌شود خواه آن سخن در باره نقص بدنی او باشد مثل اینکه از باب تحقیر بگویی فلانی کور است نه آنکه محترمانه بگویی آن شخص که چشمش ناراحت است یا نسَب او باشد، مثلاً فلانی فرزند فلان فاسق است. غیبت تنها به زبان نیست بلکه هر نوع نقصی را از کسی به دیگری بفهمانی حال با اشاره یا رمز یا نوشتن، غیبت است.

در این بخش به اشعاری از دیوان منسوب به امیرالمؤمنین(ع) اشاره می‌کنیم:

وَ ذی سَفَهِ یُواجهُنی بجهلِ 
وَ اکره اَن اَکون  له  مجیبا

یزید  سفاهه  و  ازید حلما
کعودِ زاده  الاحتراق  طیبا

شخص سفیهی از روی جهل با من مواجه می‌شود ولی من از پاسخ او کراهت دارم، او بر جهالت و سفاهت خود می‌افزاید و من بر حلم خود، همانند آن عودی که سوزاندنش عطر آن را زیادتر می‌کند.

یکی از فلسفه‌های حرمت غیبت این است که حرمت اشخاص در هم شکسته نشود و احترام آنان حفظ شود و سرمایه بزرگ آبرو بر باد نرود. غیبت پیوندهای اجتماعی را سست و سرمایه اعتماد را از بین می‌برد و پایه‌های تعاون و همکاری را متزلزل می‌کند. 

پیامبر اکرم(ص) می‌فرماید: خوشا به حال کسی که مشغول عیب خود شود و به عیوب دیگران نپردازد. (بحارالانوار جلد 72)

اللهم وفقنی لصالح الاعمال
خدایا توفیق عمل صالح به ما عطا فرما

انتهای پیام
captcha