یلدا نشانه برکت و تندرستی است
کد خبر: 4189184
تاریخ انتشار : ۳۰ آذر ۱۴۰۲ - ۱۱:۵۰
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

یلدا نشانه برکت و تندرستی است

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان با بیان اینکه یلدا به معنای زایش و نیز نو شدن طبیعت است، گفت: آنچه در سفره یلدا برای خوردن قرار داده می‌شود، همه نمادین و نشانه‌های برکت و تندرستی است.

شب یلداشب یلدا در پیش است؛ شبی که در آن انار محبت دانه می‌شود و سرخی عشق و عاطفه، نثار کاسه‌های لبریز از شوق ما؛ شبی که طراوت هندوانه‌های تازه تابستان به سرمای دستان زمستان هدیه می‌شود و گرمی نگاه‌های زیبای بزرگترها در چشمان کودکان اوج می‌گیرد و بالا می‌رود. همین مناسبت را بهانه می‌کنیم و به سراغ یکی از استادان پیشکسوت کانون قرآن و عترت دانشگاه آزاد اسلامی کاشان و از اعضای هیئت علمی رشته زبان و ادبیات فارسی این دانشگاه می‌رویم تا مهمان دانسته‌ها و گفتار دلنشینش باشیم. 

ابوالقاسم تصویری، در گفت‌وگو با ایکنا از اصفهان از جایگاه بسیار بالای شب یلدا در تاریخ و فرهنگ ایران یاد کرد و گفت: یلدا یکی از کهن‌ترین جشن‌های ایرانی محسوب می‌شود که در ۹ آذرماه ۱۴۰۱ در فهرست میراث جهانی ثبت شد. این شب، بلندترین شب سال است که از غروب ۳۰ آذرماه آغاز می‌شود و تا اول دی ادامه دارد. در تاریخ، شب یلدا یا چله را تا هفت روز سال تخمین زده‌اند.

وی ادامه داد: یلدا، نامی سریانی و به معنای زایش است. با توجه به این مطلب که اغلب مردم، کشاورز و بنیان زندگی‌شان براساس نور خورشید استوار بود، فعالیت آنان براساس گردش خورشید، بلندی و کوتاهی روزها و حرکت ستارگان تنظیم می‌شد و نیز پیدایش فصول و اعتدال برای آنها بسیار با اهمیت به شمار می‌رفت. از سویی، بعد از شب یلدا کم‌کم روزهای سال بزرگ و بزرگتر می‌شوند و خورشید همه چیز را می‌رویاند و حاصل‌خیزی به بار می‌آورد؛ لذا یلدا در سریانی به معنای زایش تعریف شده است. همچنین اعتقاد بر این بوده که نور خورشید‌ نماد پاکی، نیکی و روشنایی و تاریکی نیز نماد تیرگی و اهریمنی است. 

عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان با بیان اینکه یلدا به معنای نو شدن طبیعت نیز هست، افزود: ابوریحان بیرونی از یلدا به‌عنوان میلاد اکبر، خرم روز و شب چله یاد می‌کند. ۴۰ روز اول زمستان، چله بزرگ و ۲۰ روز بعد از آن چله کوچک نامیده می‌شود. بعد از شب چله، مردم به استقبال بارش برف می‌روند. اعتقاد مردم اصفهان و قزوین این است که بعد از این شب، ننه سرما گریه می‌کند و در اثر گریه او باران می‌بارد. اگر پنبه لحافش بیرون بریزد، برف و اگر گردنبندش پاره شود، تگرگ می‌بارد.

وی درباره آداب و رسوم این شب اظهار کرد: در اصفهان مرسوم است برفی را که در شب یلدا می‌بارد، با شیره مخلوط می‌کنند و «برف شیره» می‌خورند. همچنین با نشستن دور آتش که نماد گرمی و باروری برای آنان است، شب یلدا را گرامی می‌دارند. در خراسان قدیم در این شب همه چراغ به دست می‌گرفتند و به خاطر تعدد چراغ‌ها به آن شب، «چلچراغ» یا «شب چراغ» می‌گویند. این شب حتی در کشورهایی چون چین، ماچین، افغانستان، تاجیکستان، کره، ژاپن، ویتنام و... نیز گرامی داشته می‌شود. 

تصویری اضافه کرد: آنچه در سفره یلدا برای خوردن قرار داده می‌شود، همه نمادین و نشانه‌های برکت و تندرستی است. برای مثال، انار که میوه‌ای بهشتی است و از آن در قرآن یاد شده، از دیرباز در سفره یلدا وجود داشته و نماد برکت است، رنگ آن نیز نماد شادی و نشاط محسوب می‌شود. همچنین هندوانه، حرارت و گرما با خودش می‌آورد، اعتقاد بر این است که بعد از شب چله، چون شب‌ها کوتاه و روزها طولانی‌تر می‌شود و گرمابخشی خورشید افزون‌تر و در نتیجه تابستان کم‌کم از راه می‌رسد، پس هندوانه را که طبع خنکی دارد، در سفره یلدا قرار می‌دهند. غذاهای شب یلدا نیز عبارتند از سبزی پلو، انار پلو، آش رشته، فسنجان و... که به تناسب هر منطقه متفاوت است.

وی درباره جایگاه یلدا در شعر و ادب فارسی گفت: از قدیم در محافل و همنشینی‌های خانوادگی، فال حافظ و شاهنامه‌خوانی مورد توجه ایرانیان بوده است؛ به همین دلیل تمام کهنسالان ایرانی شاهنامه را حفظ بودند. اکنون به بررسی این واژه در اشعار چند تن از شعرا می‌پردازیم.

این استاد دانشگاه افزود: در یکی از غزل‌های سعدی در دیوان اشعار او می‌خوانیم: «برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد، که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم» یا «روز رویش چو برانداخت نقاب شب زلف، گفتی از روز قیامت شب یلدا برخاست» همچنین عطار می‌گوید: «چو درد من سری پیدا ندارد، شب یلدای من فردا ندارد» یا در یکی از اشعار خاقانی آمده است: «اگر آن کیخسرو ایران و تور است، چرا بیژن شد اندر چاه یلدا» ناصرخسرو هم در بیتی سروده است: «قندیل فروزی به شب قدر به مسجد، مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا.»

وی صحبتش را با چند بیت از حافظ به پایان برد و خواند: «ای نسیم سحر آرامگه یار کجاست، منزل آن مه عاشق‌کش عیار کجاست/ شب تار است و ره وادی ایمن در پیش، آتش طور کجا موعد دیدار کجاست/ هر که آمد به جهان نقش خرابی دارد، در خرابات بگویید که هشیار کجاست/ آن کس است اهل بشارت که اشارت داند، نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست/ هر سر موی مرا با تو هزاران کار است، ما کجاییم و ملامت‌گر بی‌کار کجاست».

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha