فاطمه حاجیطاهریها، مسئول بنیاد ملی خانواده در استان قزوین، در گفتوگو با ایکنا، در رابطه با «نقش احساس خودکارآمدی و مفید بودن مادر و تأثیرش در تربیت فرزند»، گفت: یکی از مسائلی که همواره مورد توجه روانشناسان رشد است چگونگی تأثیر روشهای تربیتی والدین بر میزان رشد توانمندی و قابلیتهای اجتماعی کودکان است.
وی با بیان اینکه فرزندپروری همواره یکی از مهمترین موضوعات در مباحث تربیتی خانواده است، اظهار کرد: با توجه به اهمیت نقش محوری خانواده، این عامل در شکلگیری رفتار و ویژگیهای شخصیتی فرزندان بسیار با اهمیت شناخته است. دوران کودکی مقطعی است که ساختار وجودی انسان شکل میگیرد و به لحاظ روانشناسی مهمترین دوره برای تربیت انسان است از سوی دیگر چون روابط در محیط خانوادگی غالباً بر مدار محبت و عاطفه است به همین دلیل ناخودآگاه اثر پذیری آن بیشتر میشود.
این روانشناس بیان کرد: اگر تربیت درست و همهجانبه باشد تا حد زیادی میتواند مانع ابتلای فرزند به انحرافات و مشکلات اخلاقی شود. اما در میان اعضای خانواده بیشترین سهم تأثیرگذاری مربوط به مادر است. نقشی که زنان از لحاظ تربیتی در خانواده به عنوان همسر و مادر بر عهده دارند از چنان اهمیتی برخوردار است که همواره از سوی مخالفان مورد حمله قرار گرفته و همیشه سعی بر آن بوده تا منزلت و جایگاه مادری را تحقیر کرده و پرداختن به این کار را که کاملاً هم با فطرت زنان همخوانی دارد به عنوان خیانت به حقوق زنان معرفی کنند.
وی افزود: یکی از عواملی که میتواند احساس بیفایده بودن و بطالت عمر را به مادر دهد این موضوع است که مادر حس کند به واسطه پذیرفتن نقش مادری از سایر نقشآفرینیهایی که میتوانسته داشته باشد جا مانده است، لذا یکی از عواملی که حس بطالت عمر و احساس خودناکارآمدی را به مادران القا میکند عدم برنامهریزی و نداشتن مدیریت زمان است؛ گاهی اوقات افراد به دلیل اینکه برای زندگی و وقت خود برنامهریزی نمیکنند، آخر روز با انباشتی از کار مواجه میشوند و این حس به فرد دست میدهد که چون مادر شده از همه برنامههایی که داشته عقب مانده است.
مسئول بنیاد ملی خانواده در استان قزوین تصریح کرد: اگر افراد در زندگی، خود را ملزم و مقید به برنامهریزی و اولویتبندی کارها و از طرفی عمل کردن و پایبندی به برنامه بدانند، حتی زمان اضافه هم خواهند آورد. البته بحث مدیریت زمان بحث گستردهای است که خود گفتوگویی جداگانه را میطلبد. باید توجه داشت که برنامه نباید خیلی سخت باشد که ضمانت اجرایی نداشته باشد و بلکه باید دارای اولویتبندی باشد و اگر خود را فردی میبینیم که از زیر بار برنامه در میرویم با در نظر گرفتن جریمههای مادی یا معنوی خود را ملزم به پایبندی به برنامه کنیم.
وی ادامه داد: یکی دیگر از عواملی که حس بطالت عمر و احساس خودناکارآمدی را به مادران القا میکند الگو سازیهای اشتباه از مادر در جامعه است؛ حتماً این جمله را زیاد شنیدهایم که ویترین زندگی دیگران را با درون زندگی خود مقایسه نکنیم، اغلب زنانی که بهعنوان مادر و زن موفق در جامعه معرفی میشوند، لایه درونی و مسیری که طی کردهاند، سختیهایی که کشیدهاند یا حمایتهایی که گرفتهاند نمایان نمیشود و فقط کادوپیچ شده نقطه آخر موفقیت فرد به نمایش گذاشته میشود و همین امر سبب میشود تا سایر مادران در جامعه احساس بیانگیزگی و ناامیدی کنند.
حاجیطاهریها گفت: اطلاع از این موضوع هم حائز اهمیت است که در برخی مواقع معیارهای موفقیتی که از مادران در جامعه هویدا میشود را نمیتوان میزان درستی برای همگان قرار داد و حتی ممکن است ضد ارزشی بوده که به مرور استحاله پیدا کرده و به ارزش تبدیل شده است لذا در انتخاب الگو باید دقت لازم را داشت تا فرد احساس منفی به خود نداشته باشد؛ توجه به تفاوتهای فردی از مسائل مهمی است که نباید نادیده گرفته شود. نپرداختن به رشد شخصی و نداشتن زمانی برای خود و نپرداختن به علایق شخصی هم یکی از مسائلی که احساس بطالت عمر و خودناکارآمدی را در مادران ایجاد میکند.
وی در ادامه بیان کرد: مطالعه، ورزش، فراگیری یک دانش جدید، پرداختن به انواع کارهای هنری و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی، حتی سکوت و تمرکز و خالی کردن ذهن از شلوغیهای روزمره، ارتباط با خدا فراتر از انجام واجبات و برای آرامش؛ از جمله اموری است که باید در برنامه قرار بگیرد. مادران با گذراندن حتی سی دقیقه از زمان ۲۴ ساعته شبانهروز به رشد شخصی و ابعاد مورد علاقه زندگیشان خواهند دید که آمادگی، انگیزه و توان بیشتری برای پرداختن به سایر وظایف مادری و همسری خود خواهند داشت.
این روانشناس با بیان اینکه صبوری، لازمه نقش مادری است، گفت: پذیرفتن نقش مادری باید با صبوری برای رسیدن به قلههای موفقیت در مسیر رشد فردی همراه باشد؛ پذیرفتن نقش مادری فقط یک نقش بسیار زیباست که به نقشهای دیگر زن اضافه شده است و مادر باید مدل فعالیت جدیدی برای خود پیش بگیرد که در این مدل فعالیتهای شخصی به صفر نمیرسند، فقط با سرعت کمتری به نسبت قبل پیگیری میشوند آن هم برای مدت محدودی اتفاق میافتد.
وی افزود: گاهی دیده میشود که افراد بیان میکنند از وقتی مادر شدم از خودم غافل شدم و یا اینکه قبل از فرزندم به لحاظ علمی در مسیر رشد خوبی بودم یا از لحاظ کاری جایگاه ترقی خوبی داشتم از لحاظ ورزشی آمادگی بالایی داشتم اما الان از همه چیز باز ماندهام. لذا مقایسه خود با افرادی که در شرایط مادر نیستند مثلاً ازدواج نکردند، مادر نشدند، یا فرزند کوچک ندارند، مقایسه بسیار اشتباهی است که تنها نتیجه آن داشتن حس ناکارآمدی و عدم فایده برای مادر است.
مسئول بنیاد ملی خانواده در استان قزوین خاطرنشان کرد: مادری که احساس خودکارآمدی و حس مثبت و مفیدی از خود نداشته باشد در فضای تربیتی خانواده و تدبیری که باید در امورات خانواده داشته باشد هم دچار خلل و خدشه میشود و علاوه بر اینکه یک مادر پژمرده است کانون گرم خانواده را هم رو به سردی میبرد و خانواده دچار انواع مشکلات و اختلالات خواهد شد.
حاجیطاهریها در پایان اظهار کرد: مادر با داشتن برنامهریزی درست و دقیق برای خود و خانواده زمینهساز موفقیت و پیشرفت برای کل خانواده میشود. تنظیم ساعت خواب و بیداری فرزندان و والدین، داشتن تحرک و ورزش هر چند کوتاه به صورت روزانه، توجه به سبک زندگی و تغذیه سالم، داشتن برنامه منظم برای برقراری ارتباط با خداوند، پرداختن به کارهای مورد علاقه، صرف حداقل یک وعده اصلی کنار تمام اعضای خانواده با توجه کامل (منظور خاموش بودن همه نوع رسانه است) از عوامل مهمی است که در حیطه برنامهریزی یک مادر موفق و با درایت است.
خبرنگار: سحر محمدعلیخانی
انتهای پیام