سلامت و آرامش روانی جامعه اسلامی از جمله مهمترین مؤلفههایی است که حاکم و مدیر باید در جهت تحقق اهداف حکومت اسلامی به آن توجه ویژه داشته باشد.
منافقین در طول تاریخ اسلام از روشهای مختلفی برای ایجاد عقب ماندگی و عدم موفقیت جامعه بهره بردهاند که یکی از آنها ترویج شایعات و ایجاد اضطراب در جامعه است.
در فرهنگ اسلامی درباره کسانی که اضطراب را در جامعه ترویج میدهند با دو تعبیر رو به رو هستیم: «مرجف» و «مریب». تعبیر قرآنی مرجف یا مرجفین به این موضوع اشاره دارد که شخصیتهایی در جامعه وجود دارند که موجب تزلزل مومنان می شوند و این عبارت در آیهای از سوره احزاب ذکر شده است:
«لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلً: البته بعد از این اگر منافقان و آنان که در دلهاشان مرض و ناپاکی است و هم آنها که در مدینه بر ضد اسلام تبلیغات سوء میکنند و دل اهل ایمان را مضطرب و هراسان میسازند دست از این زشتی و بدکاری نکشند ما هم تو را بر قتال آنها بر انگیزیم و بر جان و مال آنها مسلط گردانیم که از آن پس جز اندک زمانی در مدینه در جوار تو زیست نتوانند کرد.» (آیه 60 سوره احزاب).
یکی عادات زشت منافقین حاضر در مدینه، این بود که در اوقاتى که جنگى پیش مىآمد، با سخنان بی اساس و شایعات دروغ مؤمنین را مضطرب و هراسان میساختند. مرجفون به كسانى گفته مىشود كه با شايعهسازى، در جامعهى اسلامى دلهره ايجاد مىكنند. كسانى كه به جبهه نمىرفتند، امّا در شهر شايعه مىكردند كه مسلمانان شكست خوردند و كفّار پيروز شدند يا پيامبر اسلام شهيد شد، آنان با اين اقدام زشت سبب لغز و ترس در دل برخی از مومنان میشدند که در این آیه تندترين تهديدها خطاب به آنان ایراد شده است. جامعه اسلامى همواره بزرگترين ضربهها را از شايعه سازان خورده است.(تفسیر نور، جلد 7 صفحه 401).
در این بین، موضوع فعالیت اضطراب افکنان نه تنها در صدر اسلام و دوران پیامبر اکرم(ص) وجود داشته بلکه می توان گفت که در دوران امام علی (ع) به اوج خود رسید و گروه «مارقین» و اهل نهروان نمونه بارز است. کم نبودند کسانی که بذر شایعه و اضطراب را در دل مردم کوفه میکاشتند و از آن سستی، ضعف و رکود اجتماعی، نظامی و اقتصادی را به سود خویشتن برداشت میکردند.
یکی از این شخصیتها بدون شک شخصیت اشعث بن قیس کندی است که به عنوان بزرگ قبیله مهم «کنده» نقش محوری در ایجاد آشوب روانی و تولید شایعه در جامعه داشت و رسما سبب توقف جنگ صفین، ایجاد مارقین و تزلزل سپاهیان داشت. نقش ویژه شخصیتی همچون اشعث در اضطراب آفرینی در جامعه تا آنجا است که ابن ابی الحدید شارح نهج البلاغه مینویسد: «كُلُّ فَسادٍ كانَ في خِلافَةِ عَلِيٍّ عليه السلام وكُلُّ اضطِرابٍ حَدَثَ فَأَصلُهُ الأَشعَثُ» هر فساد و اغتشاشى كه در خلافت على(ع) به وجود آمد، ريشه آن اشعث بود(شرح نهج البلاغه - ابن ابی الحدید - ج ۲ ص ۲۷۹).
در این بین امام علی (ع) یکی از برنامه های مهم حکومت خود را مبارزه با چنین شخصیتهایی در نظر گرفته بود و آن را به همه کارگزاران حکومت و مردم ابلاغ میفرمود. ایشان هنگامی که قیس بن سعد بن عباده را به ولایت مصر منصوب کرد در توصیه به وی میفرماید: «فإذا أنت قدمتها ان شاء الله، فأحسن إلى المحسن، وأشدد (واشتد) على المريب وارفق بالعامة والخاصة فالرفق يمن» اگر در آن سرزمین قدم نهادی، پس با افراد نیکو به نکویی رفتار کند و با اضطراب آفرینان در جامعه به شدت برخورد کن و با مردم با رافت برخورد کن. (السعادة، المحمودي، الشيخ محمد باقر، جلد: 4، صفحه: 25).
ایشان در عین حال در نامهای خطاب به مردم مدائن زمانی که حذیفه به ولایت آن دیار منصوب شد مینویسند: «وقد وليت أموركم حذيفة بن اليمان، وهو ممن أرضى بهداه وأرجو صلاحه، وقد أمرته بالاحسان إلى محسنكم والشدة على مريبكم، والرفق بجميعكم، أسأل الله لنا ولكم حسن الخيرة والاسلام» من ولایت امور شما و سرزمین مدائن را به حذیفه سپردم. او کسی است که من هدایت گری او را پذیرفته و امیدوارم به دست او صلاح شما رخ دهد. و من او را به رفتار نیکو با نیکوکارانتان و برخورد شدید با اضطراب آفرینان و مهربانی با همگان توصیه کردم. (السعادة، المحمودي، الشيخ محمد باقر، جلد: 4، صفحه: 24) به نیکی مشخص است که اضطراب عامل بسیاری از مفاسد اجتماعی است که موجب عدم پیشرفت جامعه اسلامی و شکست سیاستها است و این موضوع، اهمیت مبارزه مسئولان و متولیان را با اضطراب آفرینان دو چندان میکند.
محمد رضا سلمانی عبیات، پژوهشگر تاریخ اسلام
انتهای پیام