ترجمه‌ای از قرآن ارائه کنیم که مردم دنیا آن را بفهمند
کد خبر: 4124724
تاریخ انتشار : ۰۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۶
حجت‌الاسلام محمدعلی کوشا:

ترجمه‌ای از قرآن ارائه کنیم که مردم دنیا آن را بفهمند

یک مترجم قرآن گفت: به همان دلیل که متون گوناگون علمی را در قالب ترجمه و از زبان‌های دیگر به زبان فارسی آوردیم، باید بتوانیم ترجمه‌ای از قرآن کریم به زبان‌های گوناگون ارائه کنیم که مردم دنیا آن را بفهمند.

محمدعلی کوشا مترجم قرآنبه گزارش ایکنا از اصفهان، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی کوشا، مترجم قرآن در نشست نقد و بررسی تازه‌ترین اثر خود با عنوان «ترجمه قرآن کريم» که به‌صورت مجازی برگزار شد، با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) که می‌فرماید: «بهترین، محبوب‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین براداران من کسانی هستند که عیب‌های مرا به من اهدا کنند و تذکر دهند»، اظهار کرد: ای کاش شرایطی فراهم می‌شد که چنین جلساتی در دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه به‌صورت آزاد برگزار می‌شد؛ آن هم نه فقط جلسات نقد ترجمه، بلکه حتی در موضوعات گوناگون، زیرا ما حوزویان به نقد غیرحوزویان، اندیشمندان دانشگاه‌های دنیا و به‌ویژه ایرانیانی که در اقصی‌ نقاط دنیا زندگی می‌کنند، نیازمندیم.

وی افزود: سالیان بسیاری است که فن ترجمه قرآن کریم را در حوزه علمیه تدریس کرده و می‌کنم، اما بحث‌های من یک‌طرفه نیست، به همان میزان که ناقد هستم، انصافا نقدپذیر هم هستم. تمام نقدهایی که از من نسبت به دیگران به‌صورت مکتوب و شفاهی منتشر شده، با انگیزه تکمیل بوده است. برخی از نقد دیگران هراس دارند، اما بنده آنچنان که از نقدها لذت می‌برم، از تعریف و تمجیدها لذت نمی‌برم.

این استاد خارج فقه حوزه علمیه بیان کرد: نقد از دو حال خارج نیست؛ یا نقد ناقد وارد است که طبیعتا آن را می‌پذیریم و یا وارد نیست که در چنین حالتی به آن جواب می‌دهیم؛ این‌گونه است که زمینه‌های پژوهشی گسترش پیدا می‌کند.

وی با بیان اینکه در دوره ابتدایی، دبیرستان و حوزه علمیه، اساتید متعددی داشته‌ام، گفت: در حوزه‌ علمیه، بزرگترین استاد من مرحوم آیت‌الله منتظری بود که ۱۵ سال در درس فقه ایشان حضور داشتم. بعضا به‌صورت خصوصی درباره مسائل علمی با ایشان صحبت می‌کردم، اما بیشترین بهره‌ای که از اساتید حوزه علمیه داشته‌ام، بهره‌مندی از مرحوم آیت‌الله صالحی نجف‌آبادی بوده است. بنده ۳۰ سال با ایشان مأنوس بودم، کمتر روزی بود که خدمتشان نرسم و مباحثی را با ایشان مطرح نکنم. حتی در این جلسات که درباره مسائل گوناگون علمی صحبت می‌کردیم، بعضا از حرف‌های یکدیگر قانع نمی‌شدیم، اما ایشان با تواضع و فروتنی که داشت، می‌گفت چه اشکالی دارد که من نظر خودم را بگویم و شما هم نظر خودتان را بگویید. ایشان خیلی مظلوم واقع شد، به‌طوری که حتی نیم ساعت و یا چند دقیقه فیلم از ایشان نداریم و واقعا جای تأسف است که نسبت به چنین متفکر و محقق نامداری بی‌مهری شد.

انواع ترجمه‌های قرآن

حجت‌الاسلام کوشا بیان کرد: پنج نوع ترجمه قرآن داریم؛ ترجمه تحت‌اللفظی، ترجمه تطبیقی، ترجمه تفسیری، ترجمه مضمونی و ترجمه منظومی مثل ترجمه صفی‌علی‌شاه. پس از انقلاب نیز چند نفر به ترجمه منظومی رو آوردند. 

وی ادامه داد: ترتیب ترجمه‌های تحت‌اللفظی روشن است. بیشتر ترجمه‌های قرون چهارم، پنجم، ششم، هفتم و هشتم، تحت‌اللفظی هستند که نمونه آن، ترجمه منسوب به طبری است و البته ربطی به تفسیر طبری معروف ندارد. مترجمان این نوع رویکرد ترجمه‌ای مقید بودند آنچه را از قرآن می‌فهمند، واژه به واژه عرضه کنند.

این مترجم قرآن افزود: در قرن دهم، ترجمه دهلوی منتشر شد که مقداری تحت‌اللفظی و مقداری تطبیقی است. در قرن سیزدهم، ترجمه بصیرالملک و در قرن چهاردهم نیز ترجمه مرحوم الهی قمشه‌ای، ابوالقاسم پاینده و زین‌العابدین رهنما منتشر شدند که بیشتر آنها ترجمه تحت‌اللفظی بودند. پس از انقلاب، باب ترجمه تطبیقی به‌ روی مردم گشوده شد. از میان ترجمه‌های تحت‌اللفظی معزی، مصباح‌زاده و شیخ‌الهند، ترجمه اخیر را بازترجمان و ويراستاری کردم. بازترجمه من از ترجمه شیخ‌الهند، دقیق‌ترین ترجمه تحت‌اللفظی است که سه سال روی آن کار کردم و نشر احسان در تهران آن را منتشر کرد که با استقبال قابل توجهی مواجه شد. در ویراستاری مرحله اول این ترجمه، حدود ۷۰ درصد اعمال سلیقه کردم. در مرحله دوم، ۹۸ درصد ترجمه از من است و دلیل آن هم این بود که خود مترجم در مؤخره آن اجازه داده است کسانی که در این زمینه تخصص داشته باشند، بتوانند به اصلاح و ويرايش این ترجمه بپردازند.

نمونه‌های شاخص ترجمه تفسیری

وی با اشاره به ترجمه تطبیقی قرآن گفت: در همین مؤخره، ترجمه تحت‌‌اللفظی و تطبیقی را تعریف کرده‌ام. نکته مهم این است که نباید در نقد هیچ یک از این ترجمه‌ها خلط کرد. در میان ترجمه‌های تفسیری، سه مصداق بارز وجود دارد که اولین آن، ترجمه مرحوم فیض‌الاسلام، ترجمه دکتر مصطفی خرم‌دل و ترجمه سیدمحمدرضا صفوی است که البته‌ آن را براساس المیزان ارائه داده‌ است. این سه ترجمه، مصداق بارز ترجمه تفسیری هستند که سیدمحمدرضا صفوی نام ترجمه‌اش را ترجمه مبسوط گذاشته‌ که البته‌ مراد ایشان از مبسوط، همان ترجمه تفسیری است.

حجت‌الاسلام کوشا با اشاره به ترجمه مضمونی از قرآن کریم بیان کرد: ترجمه‌ای که تمام قرآن را به شکل مضمونی ترجمه کرده باشد، نمی‌شناسم. حدود ۶۰ یا ۷۰ درصد ترجمه مرحوم باقر بهبودی، ترجمه مضمونی است. بعد از انقلاب، یکی دو ترجمه از جمله ترجمه ریاحی، مصداق ترجمه مضمونی است. در نقدهای ترجمه نباید میان ترجمه تحت‌اللفظی، تطبیقی، تفسیری، منظومی و مضمونی خلط کنیم.

وی با طرح این سؤال که هدف از ترجمه قرآن چیست و آیا برای هنرنمایی و عرضه کردن واژه‌های کهن است یا اینکه می‌خواهیم رسالت قرآن عرضه شود؟ گفت: فلسفه یونان از طریق ترجمه وارد غیر یونان و از جمله ایران شد و امروز کمتر کسی است که متن اصلی فلسفه یونان را درک کند. ما امروز فلسفه غرب را به‌واسطه ترجمه می‌فهمیم. قرآن کریم نیز باید از طریق ترجمه به دنیا معرفی شود.‌ امروز کسی ۲۰ جلد تفسیر المیزان را به زبان فرانسوی، انگلیسی و... منتشر نمی‌کند‌. به همان دلیل که متون گوناگون علمی را در قالب ترجمه و از زبان‌های دیگر به زبان فارسی آوردیم، باید بتوانیم ترجمه‌ای از قرآن کریم به زبان‌های گوناگون ارائه کنیم که مردم دنیا آن را بفهمند.

توجه به دو عنصر ادب و هنر در ترجمه قرآن

این مترجم قرآن تصریح کرد: دو علت باعث شد که به ترجمه قرآن رو بیاورم؛ یکی کتاب مُغنی‌اللّبیب» ابن هشام انصاری است که معتقدم هشت باب این کتاب را باید به دقت بررسی کرد. مطول تفتازانی، مختصرالمعانی و‌ دیگر کتاب‌های علوم بلاغی نیز سبب شد که دو عنصر ادب و‌ هنر در ترجمه را مورد توجه قرار دهم؛ مراد از عنصر ادب، همان صرف، نحو، لغت و‌ اشتقاق و منظور از عنصر هنر نیز معانی، بیان و بدیع است.

وی تأکید کرد: کسانی که در علوم عربی از جمله صرف و نحو و علوم‌ بلاغی تخصص ندارند، نباید به ترجمه قرآن بپردازند، چون خودشان و دیگران را به زحمت‌ می‌اندازند. من هیچ وقت نگفته و نمی‌گویم که اثرم بی‌عیب و نقص است. به همین دلیل، نکاتی که ناقدان محترم گفته‌اند، برای من هدیه تلقی می‌شود که آنها را می‌پذیرم؛ هر چند در دل این مباحث، اما و اگرهایی هم وجود دارد که پرداختن به آنها فرصت بیشتری می‌طلبد.

کوشا با اشاره به نقدهای مطرح شده به ترجمه اخیر خود از قرآن کریم گفت: آقای ملکیان و‌ دیگران به کاربرد الفاظ مزدوج در این ترجمه اشاره کردند، یعنی کاری که مرحوم مجتبوی نیز در تفسیر خود انجام داده است.‌ بعضا یک کلمه در فارسی حتی سه معادل دارد، اگر ما این سه معادل را بیاوریم و خواننده نیز بهتر مفهوم آیه را درک کند، چه اشکالی دارد؟ آقای ملکیان معتقد است یک لغت بیش از یک معنا ندارد، صاحب کفایةالصول و برخی از شاگردان ایشان نیز در بحث الفاظ این موضوع را مطرح کرده‌اند که یک لغت بیش از یک معنا ندارد و سایر معانی یا مجاز است و یا از جهات دیگر باید با قرینه آن، معانی را فهم کرد. اما در نقطه مقابل چنین دیدگاهی، برخی از جمله مرحوم شیخ عبدالکریم حائری و فرزند محقق ایشان، شیخ مرتضی حائری معتقد بودند که یک لفظ گاهی در آن واحد و نه به‌صورت قرینه، می‌تواند چند معنا داشته باشد. 

الفاظ قرآن چند معنا می‌توانند داشته باشند

وی افزود: بعضی از الفاظ قرآن چند معنی دارند، مثل «ولی» که علامه امینی، صاحب الغدیر معتقد است این واژه، 27 معنا دارد. در قرآن نیز کلمه «ولی» در پنج یا شش معنا کاربرد دارد. اما گاهی کلمه «ولی» که مثلا در آیه «إنّما وَلیّکُم اللهُ وَ رسولُهُ وَ الّذینَ آمَنوا الّذینَ یُقیمونَ الصّلاةَ وَ یُؤتونَ الزَّکاةَ وَ هُم راکعونَ» آمده، چند معنا دارد، یعنی به معنای سرپرست، رهبر، یار و یاور آمده است. در اینجا نباید فقط روی کلمه سرپرست تکیه کرد. بنابراین، این‌طور نیست که بگوییم یک لفظ فقط باید در یک معنا به‌کار برود.

این مترجم قرآن ادامه داد: هدف و رویکرد من در ترجمه این است که مخاطب واقعا معنای متن را درک کند، البته معانی گوناگون دال بر ظرفیت و وسعت زبان فارسی است و این‌طور نیست که فقط به‌دلیل باستان‌گرایی، یک معنا را به‌کار ببریم. 

وی بیان کرد: یکی از منتقدان اعلام کرد چرا در مؤخره ترجمه گفته‌ام کسانی که در فن ترجمه وارد می‌شوند، باید با فقه و کلام آشنا باشند؟ در پاسخ باید گفت کسی که حتی ولو اندکی با فقه آشنایی نداشته باشد، نباید قرآن را ترجمه کند. مثلا برخی که حتی فقیه هم هستند، آیات 11 و 12 سوره نساء را غلط ترجمه کرده‌اند. در قرآن، 500 مورد آیات‌الاحکام وجود دارد که البته برخی گفته‌اند این تعداد آیات را می‌توان در 150 آیه خلاصه کرد. در اینجا باید گفت که بدون فهم فقه، نمی‌توان به ترجمه این آیات پرداخت. نمی‌خواهم بگویم که آنها سواد فقهی نداشته‌اند، بلکه توجهشان کم شده است.

ترجمه قرآن نیازمند آشنایی با فقه و علم کلام است

کوشا افزود: اینکه آقای عاشوری تلوکی را برای ویراستاری این ترجمه انتخاب کردم، برای این بود که ایشان در رشته علوم قرآنی متبحر است و 40 سال سابقه تدریس و تحقیق دارد. اگر واقعا علوم قرآنی را ندانیم، در بحث ناسخ و منسوخ، عام و خاص، محکمات و متشابهات و... در ترجمه و تفسیر اشتباه می‌کنیم. بنابراین، فنون و علوم ادبی و بلاغی، فقه و علم کلام در ترجمه یک اصل تلقی می‌شود. مثلا، درباره صفات خداوند در قرآن کریم، گاهی به صفت ذات و گاهی به صفت فعل اشاره شده است، کسی که علم کلام نخوانده، چگونه می‌تواند این تفاوت را متوجه شود؟ در آیه 115 سوره بقره، «وَاسِعٌ عَلِيمٌ» آمده که این عبارت، 11 بار در قرآن تکرار شده و 10 مرتبه آن فعل است، اما در این آیه صفت ذات است. بنابراین، کسی که علم کلام نخوانده باشد، می‌تواند در این اینجا اشتباه کند و اگر کسی فقه نخوانده باشد، آیات‌الاحکام را اشتباه ترجمه می‌کند که متأسفانه غلط‌های بسیاری نیز در این زمینه دیده‌ام. 

وی به پانوشت‌های ترجمه خود از قرآن کریم اشاره کرد و گفت: در پانوشت‌ها به موضوعاتی پرداخته‌ام که مفسران نیز به آنها اشاره کرده‌اند. گاهی هم با تفسیری موافق نبوده‌ام، با اینکه برای صاحب تفسیر المیزان احترام و ارزش زیادی قائل هستم، اما این تفسیر را عاری از نقد نمی‌دانم و قبلا مقاله‌ای نیز نوشته‌ام مبنی بر اینکه باید المیزان را نقد کنیم. 

این مترجم به معادل‌یابی‌ها در ترجمه قرآن اشاره کرد و ادامه داد: برخی از منتقدان گفته‌اند که در این ترجمه، «یوم الآخرة» یک جا روز واپسین آمده و در جای دیگر روز آخرت؛ درست می‌گویند و این مورد باید یکسان‌سازی شود. پس از ترجمه کتاب در یک ماه گذشته، 150 مورد بهسازی انجام داده‌ام، البته این بهسازی‌ها به معنای آن نیست که موارد مذکور لزوما غلط بوده‌اند. یکی از مصادیق بهسازی، یکسان‌سازی کردن است. 

همه اصطلاحات قرآن قابل ترجمه نیست

وی اضافه کرد: سؤالی که بعضا در کلاس‌های ترجمه قرآن مطرح شده و می‌شود، این است که آیا اصطلاحات قرآنی را می‌توان ترجمه کرد؟ بعضی از اصطلاحات قرآن قابل ترجمه هستند. مثلا، «صلوة» را به معنای نماز ترجمه کرده‌اند، اما کسی معنای لغوی «زکات» را ارائه نکرده است. یا مثلا برای «مسجدالحرام» نمی‌توان معادل دیگری آورد. در پاورقی این ترجمه، به تعریف زکات و امثالهم پرداخته شده است. من به منابع لغوی اشراف دارم و به تمام آنها مراجعه کرده‌ام، زیرا دوست دارم لغاتی را که به اصل قرآن نزدیک‌تر است، به‌کار ببرم. کلماتی مثل «عرش»، «ملکوت» و... اصطلاحات قرآن هستند، اما کلمه «شهید» جزو اصطلاحات قرآن نیست که خود علامه طباطبایی نیز این موضوع را توضیح داده‌ است. 

کوشا گفت: برخی از منتقدان گفته‌اند چرا کلمه «ثم» را که به معنای سپس است، «باز» ترجمه کرده‌اید، در اینجا باید گفت زبان فارسی در ابعاد گوناگونی ظرفیت دارد، هر چند در بعضی از ابعاد با محدودیت‌هایی نیز مواجه است. به همین دلیل، کلمه «ثم» در جایی، «سپس» و در جایی، «باز» ترجمه شده که مفهوم باز و سپس در این مورد یکی است، اما دو لفظ آورده‌ایم که تکرار نشود.

انتهای پیام
captcha