در ادامه سلسلهگفتوگو با موضوع «تحلیل و آسیبشناسی وضعیت جلسات قرآن در ایران»، با مسعود عنایتیمقدم، قاری بینالمللی و ساکن اصفهان، به گفتوگو پرداختیم. عنایتیمقدم متولد سال 1348 است که در سالهای نخستین دهه شصت وارد جلسه قرآن استاد سیدناصر رضوی شد. پس از تحصیل مباحث مقدماتی در زمینه تلاوت قرآن، برای ارتقای سطح تلاوت خود از جلسات استاد محمدرضا ستودهنیا بهره برد و به منظور فراگیری دانشهای مربوط به صوت و لحن به جلسات قرآن استاد وفایی راه یافت.
او در مسابقات قرآن هم شرکت کرد و توانست به موفقیتهای خوبی دست پیدا کند. از جمله این موفقیتها میتوان به کسب رتبه نخست مسابقات بينالمللى قرآن کشور سوريه در 1374 و کسب رتبه سوم مسابقات بينالمللى قرآن کشور مالزى در 1381 اشاره کرد. همچنین عنایتیمقدم به کشورهای عربستان سعودى، سوريه، سريلانکا، قطر، امارات متحده عربى، مقدونيه، ترکيه، يوگسلاوى، ترکمنستان و سودان اعزام شده و در این کشورها به تبلیغ و ترویج قرآن پرداخته است.
در ادامه خواننده گفتوگویی هستید که در آن مباحثی از قبیل تعریف جلسه قرآن، نحوه برگزاری جلسه قرآن، سیر تحول جلسات قرآن از سالهای پیش از انقلاب تاکنون، آسیبهایی که جلسات قرآن با آنها مواجه هستند و نسبت مسابقات با جلسات قرآن مطرح شده است؛
ایکنا- معمولاً گفتوگو را با تعریفی درباره موضوع مورد بحث آغاز میکنیم. شما هم به اختصار تعریفی را ارائه دهید.
جلسه قرآن یک حفله یا قراری است که در یک مکان مشخص شکل میگیرد و افراد علاقهمند به قرآن حول محور این کتاب آسمانی جمع میشوند و به فراگیری قرآن میپردازند. البته آموزشهای قرآنی از صدر اسلام تاکنون با تحولات مختلفی مواجه بوده است. در صدر اسلام بحث حفظ و انتقال سینه به سینه آیات قرآن اولویت داشته است و حافظان قرآن به شهرها و روستاهای مختلف میرفتند و این آیات را تلاوت و تبلیغ میکردند، اما در جلسات قرآنی که از چندین سال قبل برقرار شده محوریت اصلی آنها آموزش مباحث مربوط به تجوید یا صوت و لحن است و مباحث مربوط به حفظ در برخی جلسات خاص پیگیری میشود.
آسیبی که در حال حاضر وجود دارد و سبب شده جلسات قرآن خلوت شوند، مسابقات است. البته قاریان نباید انتظارات غیر واقعی از خود داشته باشند و باید سطح تلاوتشان را بالا ببرند و به استانداردها برسند و با تمرین و ممارست به موفقیتهای دنیوی هم دست پیدا کنند
در جلسات قرآن امروزی، استاد قرآن یکی از ارکان مهم جلسه محسوب میشود که باید دانشهای مختلفی در زمینه مباحث فنی و هنری و مباحث معرفتی و دینی داشته باشد تا هر کسی که وارد جلسه میشود به نسبت نیازی که دارد، بتواند بهره کافی را ببرد. محوریت آموزش در جلسات قرآن نیز عبارت از روخوانی، روانخوانی، تجوید و فراگیری فنون تلاوت و در کنار اینها، مباحث تفسیری و معرفتی است و این موارد ماهیت یک جلسه قرآن را تشکیل میدهند.
ایکنا- همانطور که اشاره کردید در جلسه قرآن به مباحث آموزشی در زمینه فنون تلاوت پرداخته میشود و اهتمام به تبیین و تفسیر آیات نیز باید وجود داشته باشد. با این اوصاف، به نظر شما جلسات قرآن باید جامع باشند و به همه این مباحث بپردازند یا باید جلساتی برای آموزش هر یک از این مباحث داشته باشیم؟
اگر بخواهیم جلسات کاربردی باشند، باید به سمتی بروند که در همه ابعاد فعالیت کنند. در جلساتی که من اداره میکنم، چون مخاطبان این جلسه خاص نیستند، همه افراد به نسبت سطح خودشان راهنمایی میشوند و از سنین مختلفی هستند.
در این جلسه برخی برای فراگیری روخوانی میآیند و برخی سطح بالاتری دارند و میخواهند با تجوید آشنا شوند. از طرفی برخی از تجوید هم فراتر رفتهاند و نیاز دارند که به آگاهیشان در زمینه فنون تلاوت افزوده شود و برخی هم سطح خوبی دارند و میتوانند قرآن را به صورت استاندارد تلاوت کنند و میخواهند دانش تفسیری و معرفتی خود را ارتقا دهند. البته مباحث تفسیری تخصصی است و من هم کمتر به این مباحث میپردازم، اما هر هفته از افرادی که در این زمینه تخصص دارند، دعوت میکنم تا به ارائه مباحث تفسیری بپردازند.
یکی از آفتهای مسابقات این است که امکان دارد، قاری در سالهای ابتدایی حضورش در مسابقات نتواند انتظاراتی را که از خودش دارد، برآورده کند. قاری تصور میکند، سطح تلاوت خوبی دارد، اما در ادامه رقبای جدیتر را میبیند و ممکن است در سالهای ابتدایی به رتبههای خوبی دست نیابد و همین امر موجب میشود که انگیزه افراد کمرنگ شود
با این حال، میتوان جلسات خاصی هم داشت که در آنها صرفاً به یکی از وجوه فنی و هنری تلاوت پرداخته شود که از جمله آنها تجوید یا صوت و لحن است. این رویه در جلسات سنتی جریان ندارد، اما جلساتی که در مؤسسات برگزار میشوند، اساتید میتوانند افراد را در کلاسهای مختلف دستهبندی کنند و فقط به یک موضوع نظیر تجوید بپردازند. حتی در این کلاسها میتوانند به سطوح مختلف تجوید، صوت یا لحن بپردازند و آموزش تلاوت قرآن هم میتواند در زمینههای مختلف نظیر تحقیق یا ترتیل پیگیری شود.
ایکنا- پیش از انقلاب اسلامی، جلسات سنتی قرآن را داشتیم که آموزش قرآن به صورت عام در آنها مطرح بود، اما در سالهای پس از انقلاب جلسات سنتی کمرنگ شدهاند و کمتر استادی را میتوان یافت که جلسات سنتی و جامع داشته باشد که همه طیفها بتوانند از آن استفاده کنند. شما این سیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
تعداد قاریان قرآن به سبک و سیاق امروزی در سالهای پیش از انقلاب بسیار محدود بود. در آن سالها برخی افراد خاص بودند که در بحث قرائت قرآن کار میکردند و جلسات نیز بیشتر به صورت سنتی بوده است. اساتید این جلسات شیوهای خاص داشتند و معمولاً به مباحث مربوط به روخوانی میپرداختند. در اصفهان نیز در سالهای پیش از انقلاب، اساتیدی جلساتی را برگزار و در آنها روخوانی، روانخوانی و تجوید مقدماتی را تدریس میکردند.
امروزه چنین نیست و جامعه قرآنی کشور با قاریان مشهور و بزرگ مصری و استانداردهای تلاوت حرفهای قرآن آشنا شدهاند. جلسات قرآن نیز در سالهای اخیر بسیار توسعه یافته و قاریان قرآن بنا بر دلایلی، تشویق شدند و در جلسات رشد کردند و الگوهای مختلفی را هم دیدند که از جمله آنها قاریان مصری بودند که به ایران هم دعوت شدند. وقتی قاریان مصری در محافل ایران حاضر شدند، بسیاری از مردم به قرآن علاقه پیدا کردند و برخی درصدد برآمدند تا به این شکل قرآن را فرابگیرند و بخوانند.
تعداد قاریان قرآن به سبک و سیاق امروزی در سالهای پیش از انقلاب بسیار محدود بود. در آن سالها برخی افراد خاص بودند که در بحث قرائت قرآن کار میکردند و جلسات نیز بیشتر به صورت سنتی بوده است
بر این اساس، رفتهرفته تعداد اساتید و قاریان حرفهای و بینالمللی افزایش یافت و تلاوت با رشد خوبی مواجه شد و امیدوارم همان هیجانی که در سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی حاکم بود، مجدداً حکمفرما شود. متأسفانه در حال حاضر استقبال و شور و هیجانی که سالها قبل در جلسات قرآن بود، وجود ندارد؛ مخصوصاً در دو دهه اخیر این شور و شوق کمرنگتر شده است که باید این مسئله را به عنوان یک آسیب قلمداد کرد.
ایکنا- به نظر شما چرا اینگونه شده و چه دلایلی سبب شده است که چنین وضعیتی از حیث استقبال از جلسات قرآن به وجود آمده؟
هنگامی که وارد جلسات سنتی قرآن شدم، حدوداً سیزده سال سن داشتم. انگیزه من برای ورود به جلسه قرآن انگیزه مقدسی بود، یعنی چیزی که امروزه در ذهن نوجوانها و جوانها وجود دارد در آن زمان در ذهن ما نبود. برای نمونه در آن زمان تنها هدف من این بود که بتوانم قرآن خواندن را فرابگیرم تا ابتدا نماز را صحیح بخوانم و نیز بتوانم آموزش دهم. چند سال که گذشت متوجه شدم، مسابقات قرآن هم هست و به این واسطه سفرهای حج و سایر امتیازها وجود دارد. این موارد مشوقی بود تا در این مسیر با جدیت بیشتری گام برداریم.
یکی از مشوقهایی که من را ترغیب کرده بود تا بتوانم زودتر استانداردهای لازم را برای ارائه یک تلاوت حرفهای کسب کنم، سفر حج بود. در آن زمان مسابقهای برگزار میشد و قاریان را به حج میبردند که این هم از آرزوهای من بود و در نهایت توانستم در 16سالگی عازم حج شوم.
در صدر اسلام بحث حفظ و انتقال سینه به سینه آیات قرآن اولویت داشته است و حافظان قرآن به شهرها و روستاهای مختلف میرفتند و این آیات را تلاوت و تبلیغ میکردند، اما در جلسات قرآنی که از چندین سال قبل برقرار شده محوریت اصلی آنها آموزش مباحث مربوط به تجوید یا صوت و لحن است
در آن سالها که پیگیر بحث آموزش بودم، شرایط اینگونه بود که بسیاری از قاریان به واسطه سفر حج راغب بودند که کار کنند و سطح تلاوتشان را بالا بیاورند. اما رفته رفته مسابقات بینالمللی، سفرهای خارجی و ... هم مطرح شد و متأسفانه نوجوانها و جوانها بیشتر در بحث مسابقات متمرکز شدند و به دنبال این رفتند که سطح خود را بالا بیاورند تا بتوانند در مسابقات قرآن رتبه بینالمللی را به دست آورند.
یکی از آفتهای مسابقات این است که امکان دارد، قاری در سالهای ابتدایی حضورش در مسابقات نتواند انتظاراتی را که از خودش دارد، برآورده کند. قاری تصور میکند، سطح تلاوت خوبی دارد، اما در ادامه رقبای جدیتر را میبیند و ممکن است در سالهای ابتدایی به رتبههای خوبی دست نیابد و همین امر موجب میشود که انگیزه افراد کمرنگ شود. سپس حضور افراد در جلسات هم کاهش پیدا میکند.
بر این اساس، آسیبی که در حال حاضر وجود دارد و سبب شده جلسات قرآن خلوت شوند، مسابقات است. البته قاریان نباید انتظارات غیر واقعی از خود داشته باشند و باید سطح تلاوتشان را بالا ببرند و به استانداردها برسند و با تمرین و ممارست به موفقیتهای دنیوی هم دست پیدا کنند.
ادامه دارد...
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام