به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «الزامات و ضرورت همزیستی مسالمت آمیز با تأکید بر نقش زنان» امروز دوشنبه 2 آبانماه از سوی دانشگاه مذاهب اسلامی برگزار شد.
زهرا اسلامیفرد، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در این نشست به سخنرانی پرداخت که در ادامه سخنان وی را میخوانید؛
ایران یکی از بزرگترین کشورهای جهان است که فرهنگ صلح و دوستی را در طول تاریخ نهادینه کرده است. حکومت فریدون از پیشدادیان در ناکجای تاریخ و حکومتهای کوروش و داریوش از دوران باستان و امیران سامانی مخصوصا امیر نصر و همچنین حکام دوران اسلامی نمونههای غیر قابل انکار از این حکومتها هستند. فرهنگ کهن و ریشهدار ایران، هنگامیکه با دینِ صلحجویِ اسلام در میآمیزد ابهت و ارزش آن دوچندان شده و جلوههای پیوند دو عنصر ایرانی و اسلامی را میتوان در ادبیات فارسی مشاهده کرد.
در ادبیات فارسی اندیشمندان زیادی داریم که فرهنگ مهرورزی به همه بندگان خدا در اندیشه آنها ریشه دوانده و اینها رسولان صلح و امنیت برای همه جهانیان هستند. این افراد خودشان تهذیب نفس داشته و به آرامش درونی دست یافته و میخواهند همه جهانیان را در این آرامش مهمان خود کنند. اولین آنها فردوسی است که در تفکر خود، نه تنها به نوع دوستی و پرهیز از جدال، سخت تاکید داشته بلکه آزردن موری از نظر وی ناپسند است و قرنها پس از وی، سعدی شیرازی نیز این اندیشه فردوسی را دنبال میکند و میگوید: «چه خوش گفت فردوسی پاکزاد/ که رحمت بر آن تربت پاک باد/ میازار موری که دانهکش است/ که جان دارد و جان شیرین خوش است»
حافظ شیرازی نیز هیچگونه مجادلهای را بر نمیتابد و شاهبیتهای خود را درباره اندیشه همزیستی مسالمت آمیز اینگونه فریاد میدارد و میگوید: «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است/ با دوستان مروت با دشمنان مدارا» یا « درختِ دوستی بنشان که کامِ دل به بار آرد/ نهالِ دشمنی بَرکَن که رنج بیشمار آرد» مولانا نیز داستانها و ابیات زیادی در همزیستی مسالمتآمیز دارد که همه آنها به یک موضوع اشاره دارند و آن اینکه اختلافات در روش است نه در حقیقت راه. وی تاکید دارد که انسانها در اصل موضوع اختلافی ندارند بلکه هر یک به زبان خود راهِ حق را شرح و تفصیل میکنند.
فرهنگ کهن و ریشهدار ایرانی وقتی با اندیشههای بلند قرآن کریم و سیره نبوی عجین میشود امثال مولوی، حافظ، سعدی و صدها شاعر بزرگ در ایران با اندیشههای متعالی میپروراند. گرچه زادگاه این افراد ایران است اما مانند پیامبرانی هستند که اندیشههای آنها مرزها را درنوردیده و جهانگیر شده است. به طور کلی در طول تاریخ، ایجاد همزیستی مسالمت آمیز در جهان بشری به طور عام و در میان گروههای هر جامعه به طور خاص، آرزو و آرمان هر انسان خردمندی بوده و تمام آئینها و مکاتب آسمانی، راهکارهایی جهت نهادینه شدن آن در جامعه ارائه داده و با آموزههای خود تأکید داشتهاند که باید با حفظ تفاوتها همزیستی مسالمت آمیز وجود داشته باشد.
در تعریف همزیستی مسالمت آمیز میتوان گفت حالتی ذهنی و رفتاری است که شامل به رسمیت شناختن موجودیت گروهی دیگر با وجود تفاوتها در هدفها، ارزشها، ایدئولوژی و حوزههای دیگر است. همزیستی مسالمتآمیز محصول زندگی اجتماعی است و کارایی و رشد جامعه را به شدت بالا میبرد. اما در حقوق بینالملل در تعریف همزیستی مسالمتآمیز آمده است که نحوه مناسبات بینالمللی است که دولتهای آن دارای نظامهای اجتماعی و سیاسی مختلف هستند یعنی رعایت اصول حق حاکمیت، برابری حقوق، مصونیت و تمامیت ارضی هر کشور کوچک و بزرگ، عدم مداخله در امور داخلی کشورها، احترام به حق کلیه خلقها در انتخاب آزادِ نظام اجتماعی خویش و فیصله مسائل بینالمللی از طریق مذاکره.
همزیستی مسالمت آمیز نظریهای بود که توسط اتحاد جماهیر شوروی در مقاطع گوناگون در زمان جنگ سرد، تحت عنوان سیاست مارکسیستی و لنینیستی بیان شد و توسعه یافت و منظور این بود که آنها میتوانند با بلوک غیرسرمایهداری به صورت مسالمتآمیز همزیستی کنند. در این دیدگاه بر خلاف دیدگاهی که معتقد است کمونیسم و کاپیتالیسم نمیتوانند همزیستی داشته باشند اما معتقد است میتوان با کشورهای عضو ناتو هم همزیستی داشت.
موضوع همزیستی مسالمت آمیز گرچه به صورت صریح و نظاممند و با عنوان همزیستی مسالمت آمیزِ نظاممند اسلامی وجود ندارد اما در عمل تبلور عینی دارد و در لابهلای نصوص و دستورات اسلامی میتوان موارد متعددی یافت که ناظر بر این موضوع است که از جمله همزیستی مسلمانان با هم به صورت خاص و مطابق با قواعد اسلامی را به تصویر میکشد. اسلام بر اصول عدالت و آزادی به عنوان مبنای همزیستی مسالمت آمیز تاکید دارد. این همزیستی زمانی محقق میشود که عدالت وجود داشته باشد و نبود عدالت به معنای ظلم و ستم است.
از نگاه آموزههای اسلامی ظلم و ستم امری بسیاری نکوهیده و در مقابل، عدالت یکی از ارزشها و مکارم و از مهمترین مقاصد اسلامی و عناصر، بر پایه امت و جامعه اسلامی به شمار آمده و تاکید شده است که نبود آن موجب فروپاشی و تفرق جوامع میشود. اساساً نظام کلی عالم در مسیر عدالت است و به قول حافظ «دورِ فلکی یکسَره بر مَنْهَجِ عدل است/ خوش باش که ظالم نَبَرد راه به منزل» تفاوت انسانها امری طبیعی است و اسلام این تفاوتها را پذیرفته و آنها را محترم میشمارد لذا در آیات متعددی بر برابری انسانها و اینکه زن و مرد از سرشت واحدی ساخته شدهاند تاکید شده است و این تفاوتها نباید عامل تبعیض و بیعدالتی و عدم مساوات و نابرابری بین انسانها شود.
زنان نیز میتوانند در این پروسه به خوبی نقشآفرینی کنند. زنان در تاریخ در شکلگیری جنگها نقشی نداشتهاند اما قربانیان اصلی جنگ و خشونت بودهاند بنابراین آنها از جنگ و خشونت بیزار و همواره در پی ایجاد محیطی امن و ایمن برای خود و فرزندانشان هستند و عموماً زنان با در اختیار داشتن عواطف مادری، برای صلح و همزیستی مسالمتآمیز تلاش میکنند.
انتهای پیام