به گزارش ایکنا از چهارمحالوبختیاری، احمدرضا بسیج، رئیس بسیج اساتید استان و پژوهشگر قرآن شامگاه گذشته نهم آذرماه در جلسه هفتگی تدبر در قرآن با موضوع «توصیف خداوند از ناپیوستگان به قرآن کریم» که با همت بسیج اساتید و ویژه دانشگاهیان استان در بستر فضای مجازی برگزار شد، با اشاره به اینکه سراغ نگرفتن از قرآن نهتنها دور بودن از آیات این کتاب آسمانی بلکه عدم پذیرش تمامی آیات تکوینی گستره هستی و قوانین علوم مختلف مانند شیمی، فیزیک و غیره را نیز شامل میشود، اظهار کرد: فردی که به سراغ قرآن نمیرود به حکم عقل نیز بیتوجه است، کسی که پزشک را برای درمان و سلامتی بدن قبول ندارد، نهتنها پزشک را بلکه حکم عقل را نمیپذیرد که میگوید برای حل مشکلی که تخصص نداریم باید به متخصص امر مراجعه شود؛ کسی که به حکم عقل شک دارد خالق عقل را نیز قبول ندارد.
بیشتر بخوانید:
وی با طرح این پرسش قرآنی در سوره مبارکه نساء آیه ۸۷، وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثً، ادامه داد: کسی از خدا راستگوتر نیست و قرآن کلام صدق و منطبق بر حقایق بیرونی است، همانطور که بایدها و نبایدهای اخلاق و احکام تنها زاییده ذهن نیستند که ما به ازا نداشته باشند بلکه حتماً و لابد مصداق بیرونی دارند، امر و نهیهای قرآنی نیز واقعیات هست و نیست را بیان میکند. در جایی که گفته میشود نباید دروغ گفت، ظاهر جمله امر و نهی است اما باطن آن میگوید که واقعیت دروغ چیست و چه تبعاتی در هستی بیرونی دارد و پرهیز از دروغ چه آثار و برکاتی بههمراه دارد.
این پژوهشگر قرآن در استان با تصریح اینکه گاه بایدها و نبایدها را از اشیاء یا مفاهیم کشف میکنیم، گفت: وقتی یک تکه کاغذ در آب بیفتد میگوییم: باید تر شده باشد و در اینجا این باید دستوری نیست بلکه ما آب را میشناسیم و میدانیم که ویژگی آن باعث تر شدن کاغذ میشود؛ لذا نباید دروغ بگویید بدان معناست که دروغ آثار سوء دارد و لذا از آن پرهیز کنید. کسی هم که به قرآن کریم توجه نمیکند و مباحث هستیشناختی یا بایدها و نبایدهای آنرا نادیده میگیرد، در کنار تکذیب آیات قرآن، آیات تکوینی را نیز تکذیب کرده است و کسی که بیرون را قبول ندارد و نظم و حساب و کتابی برای آن قائل نیست، خالق را هم قبول ندارد.
بسیج با اشاره به آیه شریفه «وَهَٰذَا ذِكْرٌ مُبَارَكٌ أَنْزَلْنَاهُ ۚ أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ» (نساء/۵۵)، اظهار کرد: افعال خداوند حکیمانه و هدفدار است که هدف از نزول قرآن صعود انسان بوده تا انسان که پیشتر به دنیای مادی هبوط کرده و نازل شده بود بار دیگر صاعد شود و به سمت تعالی صعود کند؛ صعود انسان بهقدر فهمش از قرآن کریم است همچنان که پیامبر(ص) فرمودند: «عَدَدُ دَرَجِ الْجَنَّةِ عَدَدُ آي الْقُرْآنِ فَإِذَا دَخَلَ صَاحِبُ الْقُرْآنِ الْجَنَّةَ قِيلَ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَ لِكلِّ آيةٍ دَرَجَةٌ فَلَا تَكونُ فَوْقَ حَافِظِ الْقُرْآنِ دَرَجَةٌ؛ درجات بهشت به تعداد آیههای قرآن است. پس وقتی همنشین قرآن داخل بهشت میشود، به او گفته میشود «بخوان و به ازای هر آیه بالا برو». از این رو بالاتر از حافظ قرآن درجهای نیست». لذا در فراز أَفَأَنْتُمْ لَهُ مُنْكِرُونَ این پرسش تعجبی از انسان پرسیده میشود که آیا این ذکر مبارک را نازل نکردیم که گرفتار ارض نشوی و به سوی بالا صعود کنی؟ اما تو آنرا با زبان یا عمل انکار میکنی؟ به همه چیز دل میبندی و نرد عشق میبازی، به همه کار و فن و هنری دست مییازی اما سراغی از قرآن نمیگیری؟
مدرس دانشگاه فرهنگیان استان با بیان اینکه خطاب اصلی سخن قرآن کریم با دل انسان است، افزود: کسانی که آیات را تکذیب میکنند ثم بکم هستند، این اصطلاح در یک معنای ظاهری به حیوانات اطلاق میشود لذا استفاده آن در مورد انسان بهقصد نشان دادن پایین بودن درجات تکذیبکنندگان قرآن است؛ معنای دیگر تعبیر ثم بکم آن است که چنین افرادی در ظلمات گرفتارند یعنی نه صدای منجیان را میشنوند و نه توانایی فریاد برآوردن و یاری خواستن از منجی دارند. وقتی سراغ قرآن نمیرویم و از خدا یاری نمیگیریم، به تعبیر شاعر باید پرسید: جز خدا کیست در سایه لطفش بخزیم؟ رحمت اوست که پیوسته پناه من و توست.
بسیج تصریح کرد: کسی که سراغ قرآن نمیرود و یاری نمیجوید ناچاراً دنبال سایر مکاتب و دیدگاهها را میگیرد و از این حزب یا آن عرفان کاذب و کتاب و مقاله و غیره کمک میگیرد اما راه به جایی نمیبرد و به قول سعدی: طبیبی که باشد ورا زردروی، از او داروی سرخرویی مجوی. مکاتب و اندیشهها حتی اگر رگههایی از حق و حقیقت هم داشته باشند اما مطلقاً درست و زیبا و خیر نیستند. بنده خدا ولو بسیار عالم و فیلسوف، در سنخ مقایسه با خداوند قرار ندارد لذا مکاتب و اندیشههای بشری هیچگاه نمیتوانند قابل قیاس با مکتب قرآن باشند.
وی با نقل حدیثی از امام صادق(ع) که فرمودند هيچ قلبى نيست مگر اينكه داراى دو گوش است در كنار يكى از آنها فرشتهاى كه ارشاد و راهنمایی به سعادت و كمال میكند و در كنار گوش ديگر شيطانى است گمراهكننده که وسوسه میکند و انسان استعداد انتخاب هر دو راه را دارد، گفت: در تمام گستره تاریخ از آدم تا خاتم و از خاتم تا ظهور و سپس قیامت، دو نوع هنر و فلسفه، دو نوع اقتصاد، اخلاق، دو نوع خدا، دو نوع پیامبر، امام، مجتهد، سیاست و غیره داریم که یکی حق و رحمانی و الهی و دیگری باطل، شیطانی و نفسانی است.
بسیج بیان کرد: قانون کلی این است که دو جنبه حق و باطل از هر مقولهای وجود دارد و اگر کسی این موضوع را درک کند توجه و دقت بیشتری به خرج میدهد که چشم و گوش و زبان و قلب خود را از باطل در امان نگه دارد و به نور حق و حقیقت روشن کند و بهتعبیر مولوی:
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد، به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران، به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
این مدرس دانشگاه در استان با اشاره به آیه ۱۳۶ سوره مبارکه اعراف كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ و با بیان اینکه غفلت سرطان روح است، تصریح کرد: بر طبق قرآن کریم، روح و دل انسان گاه دچار بیماری و مرض میشود و بدترین بیماری روح غفلت است. وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لَا يُبْصِرُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَا يَسْمَعُونَ بِهَا ۚ أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ، (اعراف/۱۷۹)، محققاً بسیاری از جن و انس را برای جهنم آفریدیم، چه آنکه آنها را دلهایی است بیادراک و معرفت، و دیدههایی بینور و بصیرت، و گوشهایی ناشنوای حقیقت، آنها مانند چهارپایانند بلکه بسی گمراهترند، آنها همان مردمی هستند که غافلند.
بسیج گفت: انسانهایی که توصیف آنان در این آیه شریفه آمده است کسانی هستند که از قدرت عقل بهره نمیگیرند، به ظواهر توجه و بسنده میکنند، تحت تأثیر اوهام و خیالات و شایعات هستند، بهجای حرف خدا و پیامبر و ائمه معصومین و یا ولیفقیه، سخن این یا آن دانشمند یا شخص را قبول دارند. آنان حقیقت روح را نمیبینند و پاسخ درستی برای این پرسش مولانا ندارند که: ای دوست شكر بهتر یا آنكه شكر سازد؟ خوبی قمر بهتر یا آنكه قمر سازد؟ حال آنکه هدف انسان باید رسیدن به سرچشمۀ خوبیها و زیباییها یعنی خداوند باشد.
رئیس بسیج اساتید استان با ذکر اینکه ارزش انسان به اندیشه اوست، تصریح کرد: ارزش انسانها به ویژگیهای جسمی آنان نیست بلکه تفکر نماد انسان است همچنان که شاعر سروده است: ای برادر تو همه اندیشهای، مابقی خود استخوان و ریشهای. اگر کسی اندیشه خود را بهکار نگیرد دچار غفلت شده و بهتصریح آیه شریفه مانند چارپایان و بلکه بسی گمراهترند. غفلت به معنی بیتوجهی نسبت به سرنوشت روز قیامت است در حالیکه شخص علم دارد اما نسبت به لوازم علمش بیتوجه و غافل است مانند کسی که از مضرات سیگار بهخوبی آگاه است اما توجهی نداشته و آنرا مصرف میکند.
بسیج با اشاره به اینکه غافلان قرآن را قبول دارند اما توجه نمیکنند که سعادتشان در گرو عمل به این کتاب آسمانی است، افزود: بهتصریح آیات ابتدایی سوره مبارکه الرحمن، لزوماً با فراگیری قرآن میتوان به انسانیت دست یافت. غفلت آن است که انسان دوست دارد خوشبخت شود ولی خوشبختی را در ثروت و رفاه یا مکاتب و عرفانهای کاذب میجوید اما چون خوشبختی از مسیر قرآن با دشواریهایی همراه است و تکالیفی را بر انسان تحمیل میکند، به سمت آن نمیرود.
این پژوهشگر قرآن با اشاره به آیه ۱۰ سوره مبارکه بقره و در تشریح فراز فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا، گفت: سنت خداوند این است که مریضی اگر درمان نشود، زیادتر میشود لذا تا زمانی که بیمار به پزشک مراجعه نکند بیماریاش بیشتر میشود و به تعبیر شاعر، طبيب عشق مسيحادم است و مشفق ليک، چو درد در تو نبيند که را دوا بکند. به تصریح آیه، کسانی که سراغ قرآن نمیروند یک زندگی دنیوی سخت و زجرآور و همراه با جنگ و قحطی، فساد و فقر دارند و به تعبیر ادامه آیه، در آخرت نیز دچار عذابی دردناک میشوند. همچنان که در آیه وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ (طه/۱۲۴) نیز به این نکته اشاره شده است که خدا میفرماید: و هر کس از ذکر من اعراض کند یعنی به قرآن توجه نداشته باشد، در دنیا معیشتش تنگ شود و روز قیامت او را نابینا محشور کنیم.
بسیج با یادآوری تعبیر قرآنی قَوْمَ سَوْءٍ که در مورد تکذیبکنندگان قرآن بهکار رفته است، گفت: کسانی که آیات را چه در عمل و چه در گفتار تکذیب میکنند مردمان بدی هستند؛ آنان بر طبق سوره مبارکه جاثیه آیه ۳۱ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَىٰ عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَكُنْتُمْ قَوْمًا مُجْرِمِينَ، مجرم هستند. چنین افرادی تفکر خود را برتر از گفتار و مطالب قرآن میدانند و زمانی که قرآن بر آنان تلاوت میشود تکبر میورزند و عصیان میکنند و در قیامت باید پاسخگوی این رفتار خود باشند؛ استکبار بدترین گناه کبیره است همچنان که ابلیس نیز به جرم استکبارورزی از درگاه الهی رانده شد.
مدرس دانشگاه فرهنگیان استان در تبیین مفهوم جُرم، گفت: جرم در لغت به معنی قطع کردن است و در اصطلاح دینی، کسی که رابطه خود را با خدا و دیانت و سعادت و کمال قطع کند مُجرم است لذا هر گناهکاری قاعدتاً مجرم است یعنی رابطه خود را با خداوند قطع کرده است. کسانی که سراغ قرآن نمیروند و یا آیات الهی را تکذیب میکنند رابطه خود را با خدا و در نتیجه با فطرت و سعادت و کمال خود قطع کردهاند و لذا مجرم خوانده میشوند.
انتهای پیام