به گزارش ایکنا، رسانه همواره پلی میان مردم و وقایع بوده، تا آنجا که هر حادثهای که اتفاق میافتد، این رسانهها هستند که با اطلاعرسانی و با هدف آگاهیبخشی به مردم و حتی مسئولان در لحظه حاضرند. در این بین خبرنگاران محیط زیست به دلیل چالشهای زیستمحیطی و خطرات این عرصه، همانند محافظان زمین و محیطبانان، جان بر کف به وظیفه خود که همانا آگاهیبخشی، رصد و پیگیری وضعیت محیط زیستمان است، عمل میکنند.
این حیطه از خبررسانی، همانند بقیه عرصههای خبرنگاری، ادبیات و کارهای تخصصی خود را دارد و شاید حتی زبان خبرنگاری محیطزیست، با تندی، روشنگری، انتقاد، اصلاحگری و آیندهنگری همراه باشد. از آنجایی هم که محیط زیست، همه ابعاد زندگی انسانها را احاطه کرده است، اهمیت اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در این عرصه را بیش از پیش معلوم میکند. تخریب محیط زیست و پدید آمدن شرایط ناسالم محیطی که به تبع فعالیتهای خودخواهانه انسانی بوده، میتواند امید به زندگی را در میان مردم کمتر کند.
در این میان و همزمان با افزایش نگرانیها درباره تغییرات زیستمحیطی، افزایش دمای کره زمین، تغییر اقلیم و ... دولتها، سازمانهای بینالمللی حفاظت از محیط زیست و ... هزینههای بسیاری برای اطلاعرسانی در این زمینه صرف میکنند؛ آنگونه که برای شکلگیری گفتمان محیط زیستی و مشارکت و ایفای نقش همه مردم جامعه در موضوعات زیست محیطی، اقداماتی مانند تشویق رسانهها به پیگیری برنامههای اجتماعی و علمی در پیوند با محیط زیست و حفاظت از ارزشهای آن را انجام میدهند. همچنین دیده میشود که برای نشان دادن اهمیت محیط زیست، بسیاری از برنامههای رسانهای در قالبهای مختلف خبری، در دل طبیعت، محیطی سرسبز، کنار دریا و ... برگزار میشود و یا عنوان و نام برنامهها برگرفته از ترکیباتی از واژگان محیط زیستی انتخاب میشود.
رسانهها به خصوص فعالان رسانهای در حوزه محیط زیست و مخاطرات آن، خود را مکلف میدانند، با دست گذاشتن بر روی داشتهها و توانمندیهای زیست محیطی کشورشان، در وهله نخست الفبای محیط زیست و حفظ آن را یادآور شوند و سپس مردم، مسئولان، دولتمردان و دانشمندان این عرصه را متوجه خطراتی کنند که فعالیتهای انسانی و بهرهکشی نامحدود از محیط زیست و منابع محدود علت آن بوده است. اهمیت و ضرورت فعالیت در حیطه آگاهیبخشی نسبت به رخدادهای زیست محیطی، به دلیل دامنه اثر تغییرات زیست محیطی در درازمدت نمایان است. آسیبهایی که ممکن است نتایج آن در نسلهای بعدتر مشخص شود؛ بیابانزایی، تغییر اقلیم، جنگلزدایی، نابودی حیات وحش، از بینرفتن تالابها و ...
خبرنگاران محیط زیست، تلاش دارند با بیانی نزدیک به زبان مردم، وقایع و روند تغییرات را گزارش کنند. گاهی در این مسیر ناگزیر به سفرند تا از نزدیک مسائل را مشاهده کنند و تحلیل واقعبینانهتری داشته باشند. تهدیدهای جانی و مخاطرات امنیتی را به جان میخرند تا منابع طبیعی اندک و در حال زوال وطنشان دیرتر تخریب و نابود شود.
اما در عین حال، یکی از مشکلات خبرنگاران این حوزه در ایران و جهان بیتوجهی سیاستمداران و مسئولان به بحثهای محیط زیستی است. آنگونه که محیط زیست در برنامهریزیها و سیاستگذاریها در اولویت نبوده و همین نکته خطرات و مشکلات و موانع جدیتری که خبرنگاران این عرصه با آن روبرو هستند را چشمگیرتر میکند و بر اهمیت حضور آنان در میدان میافزاید.
معضلات زیست محیطی نیز در کشور ما کم نیست، یکی از آنها خشکیده شدن دریاچه ارومیه در سالیان اخیر و تلاش فعالان محیط زیست و خبرنگاران این عرصه، برای اقناع دولتها به منظور احیای آن بوده است. جمعی از خبرنگاران کوشای کشورمان به همین دلیل روز چهارشنبه و برای تهیه گزارش از وضعیت دریاچه ارومیه و روند احیای آن از سوی ستاد مربوطه، عازم منطقه پیرانشهر شدند که اتوبوس آنان بعدازظهر همان روز، در ۱۵ کیلومتری این شهرستان دچار حادثه شد و بر اثر واژگونی اتوبوس در منطقه بیگم قلعه پیرانشهر دو خبرنگار جوان، جان باختند؛ ناباورانه کیلومترها دورتر از خانه!
درباره شرایط منطقه و وضعیت احیای دریاچه ارومیه با علیاکبر شمسیپور، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و کارشناس مسائل زیستمحیطی و تغییرات اقلیمی، گفتوگو کردیم. او در این باره اظهار کرد: دریاچه ارومیه با مساحتی متغیر در شمال غرب ایران مابین دو استان آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی قرار دارد. بزرگترین دریاچه داخلی ایران که اهمیت اکولوژیک، اقتصادی و توریستی مهمی دارد، به نوعی یک نماد اعتباری و ارزشی برای مردم آذربایجان محسوب میشود. این دریاچه با وجود آنکه در منطقه آب و هوایی معتدل و نیمه مرطوب قرار دارد، بزرگترین دریاچه آب شور منطقه جنوب غرب آسیا و در مجموع هم ششمین دریاچه شور دنیاست. به طوری که به دلیل میزان بالای شوری آن هیچ نوع ماهی در آن قابل زیست نیست و تنها جانور تک یاختهای آرتمیا ارومیا در آن زیست دارد که برای حیات اکولوژیک دریاچه و حضور پرندگان مهاجر بسیار ارزشمند است.
شمسیپور ادامه داد: دریاچه ارومیه از چند دهه پیش، به عنوان مقصدی جذاب برای گردشگران داخلی و خارجی محسوب میشده و همین موضوع سبب شده تا هتلها و مراکز تجاری مختلفی در شهرهای پیرامون آن احداث شود. گسترش بیملاحظه فعالیتهای کشاورزی و برداشت خارج از ظرفیت آب از منابع آبهای زیرزمینی و سطحی نیز باعث عدم تأمین حق آبه دریاچه و روند تدریجی خشکی آن در سالهای گذشته شده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران افزود: در کنار آثار تخریبی فعالیتهای کشاورزی، احداث سدهای متعدد در سرشاخههای رودهای ورودی به دریاچه و همچنین احداث بزرگراه میانگذر شهید کلانتری، خشکسالیهای فراگیر و بعضاً شدید و همچنین عمقکم دریاچه از عوامل دیگر اثرگذار در کاهش بحرانی آب دریاچه بودند.
وی گفت: روند خشکی و اعتراضها و واکنشهای مردمی و مدنی و بازتاب رسانهای به این بحران در منطقه، نهایتاً مقدمه تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه، زیرنظر معاون اول رئیسجمهور در طول ۱۰ سال گذشته شد و خوشبختانه با انجام برخی اقدامات ستاد و البته شرایط مطلوب بارشی در طول سالهای اخیر، افزایش سطح آب دریاچه و بهبود وضعیت اکولوژی آن را شاهد بودیم.
با این همه و خیل دیگر مسایل در این خصوص، اکنون دو انسان دغدغهمند، دوستدار وطن، پیامساز و پیامرسان حوزه محیط زیستی کشورمان به سبب بی تدبیری مسئولان و میزبانان این رویداد زندگی را بدرود گفتند و اکنون در آغوش سرد خاک آرامیدهاند. دو بانوی جوان پویا و امیدوار به زندگی که حتما با مطالبات رسانه ای و اجتماعی خود روزهای بهتری را برای محیط زیست این سرزمین رقم میزدند. جوانانی که سرمایه بودند و حالا به ارزانی سوختهاند!
به قلم مریم روزبهانی
انتهای پیام
دریغ از یه استعفا یا برکناری مسئولی.....