نماز باران امام رضا(ع)؛ روایت علم لدنّی و مستجاب‌الدعوه بودن
کد خبر: 3979308
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۴۰۰ - ۱۵:۱۵

نماز باران امام رضا(ع)؛ روایت علم لدنّی و مستجاب‌الدعوه بودن

حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش با اشاره به نتایج حاصل از نماز باران امام رضا(ع)، بیان کرد: امام با دعا برای طلب باران، از نظر کمیت و کیفیت دو حقیقت اعتقادی را منتقل کرد؛ یکی اینکه دعای معصوم مستجاب است و کسانی که مدعی معنویت هستند، راهکاری که می‌توان با آن حق و باطل آنها را شناخت این است که ببینیم دعای آنها مستجاب می‌شود یا خیر و دومی هم علم لدنی است که خدا به امام(ع) داد.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین هادی سروش، استاد حوزه علمیه و پژوهشگر دینی، شب گذشته، 31 خرداد، به مناسبت شب ولادت حضرت رضا(ع)، به بحث درباره نماز باران حضرت(ع) پرداخت که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید؛

سخن در رابطه با یک رخداد مهم تاریخی در زمان امام هشتم است که فقط یک رخداد نبود، بلکه می‌تواند دارای معانی وسیعی باشد و آن جریان نماز باران حضرت علی بن موسی الرضا(ع) است. جهان مادیت در سیطره جهان معنویت یا به تعبیری، فیزیک در سیطره متافیزیک است. بوعلی سینا در کتاب فلسفه‌اش که به نام شفاست، تصریح می‌کند کسانی که به نماز باران و تأثیر نماز باران در بارش باران معتقد نباشند، اصلاً فیلسوف نیستند. بنابراین در تأثیرات رفتار ملکوتی و معنوی ما انسان‌ها روی حوادث مادی، به هیچ وجه نمی‌توان تردید یا انکاری صورت بگیرد. در شریعت‌مان نمازی به نام نماز طلب باران داریم. در زمان رسول خدا(ص) و در زمان اهل بیت(ع) اتفاق افتاد که معصومین(ع) نماز باران خواندند و باران هم بارید و قبل از ظهور اسلام هم در روایات داریم که بعضی از انبیا مانند حضرت موسی(ع) در برخی از شرایط خشکسالی نماز باران می‌خواندند و رحمت الهی نازل می‌شد.

امام رضا(ع) به دستور مأمون عباسی وارد خراسان شدند. این ورود و این سفر یک سفر تحمیلی بود که در جای خودش بحث خود را دارد. چند صباحی از حضور امام هشتم در مرو نگذشته بود که خشکسالی شرایط سختی را برای افراد ایجاد کرد. یک تبلیغ منفی علیه مأمون در شرایط آن زمان به راه افتاد که به خلیفه معترض شدند که شما علی بن موسی الرضا(ع) را وارد مرو کردید و این حرکت غیرمعقول شما موجب شده که خشکسالی ایجاد شود. مأمون از امام رضا(ع) درخواست کرد که نماز طلب باران را بخوانند.

امام هشتم(ع) ابتدا قبول نمی‌کردند و با اصرار مأمون، حضرت(ع) قبول کردند که نماز باران را اقامه کنند، اما یک شرط گذاشتند و آن اینکه حضرت فرمودند که من نماز باران را به صورتی می‌خوانم که جدم رسول خدا(ص) خواندند. با یک شرایطی امام(ع) از خانه بیرون آمد که پای برهنه داشتند و لباسشان نیز عادی بود. نکاتی در نماز آن روز امام هشتم نهفته است که هم در زمینه اعتقادات ما مؤثر است و هم در زمینه مباحث سیاسی.

خیلی می‌شنویم که در فلان موضوع سیاسی یا در فلان بحث‌های کلان سیاسی چرا اولیای الهی و بزرگان سکوت می‌کنند، اما گاهی اوقات سکوت بلندترین فریاد است. گاهی مشغول شدن به کارهایی که از دید ما کارهای عادی است؛ مانند درس و بحث و مطالعه و عبادت، گرچه عادی است و ما شاید در برخی از رخدادهای سیاسی از برخی علما انتظار داریم، اما برخی از این رفتارها معانی مهمی را به جامعه منتقل می‌کند.

نماز بارانی که امام رضا(ع) خارج از هر نوع ظواهر سیاسی اقامه فرمودند، مملو از معانی سیاسی بود و برای همین پس از این نماز، شرایط برای حاکمیت سخت شد و مأمون برای شکستن هیمنه امام هشتم به امور دیگری دست‌اندازی کرد. بنابراین، یکسری از رفتارهایی که در دیدگاه ما از بزرگان ما عادی است، دارای بار سیاسی و دارای معناهای دقیقی است. اگر می‌خواهیم بدانیم که رفتار بزرگان در رخدادهای سیاسی که برای ما توجیه نشده، آیا درست است یا خیر، باید به طرف مقابل نگاه کنیم و ببینیم رفتار حاکمان چطور است. آیا آنها از رفتار بزرگان عصبانی می‌شوند یا خوشحال هستند؟ نماز باران امام رضا(ع) معنوی بود و بار خاص سیاسی نداشت، اما در معنا دنیایی از حقانیت اهل بیت(ع) را ثابت می‌کرد.

مأمون خواست که نماز باران در روز جمعه برگزار شود، اما امام رضا(ع) نماز را در روز دوشنبه قرار دادند. مأمون سوال کردند که چرا روز جمعه را قرار نمی‌دهید؟ امام اشاره‌ای به رؤیای خود کردند و فرمودند من رسول خدا(ص) و حضرت امیر(ع) را در عالم رؤیا دیدم و پیامبر(ص) به من فرمودند: فرزندم این نماز را در روز دوشنبه بخوان. اولاً مدیریت زمان را امام(ع) از حاکمیت گرفت و همچنین امام(ع) به این بهانه نام پیامبر(ص) و حضرت امیر(ع) را می‌برد. تعبیر فرزندم که رسول خدا(ص) به امام رضا(ع) می‌گوید نیز مهم است. بنابراین نماز باران روز دوشنبه اقامه شد و امام(ع) مدیریت زمان را از دستگاه خلیفه وقت گرفت.

سپس امام رضا(ع) پیش از نماز خطبه خواندند. چون امام(ع) از مأمون تعهد گرفت که اگر نماز را من بخوانم باید مانند پیامبر(ص) بخوانم. امام(ع) بر فراز منبر قرار گرفتند. بنابراین نکته دوم اینکه امام در این فضایی که انبوه جمعیت جمع شده است، از فضائل اهل بیت(ع) سخن به میان می‌آورد. سپس امام(ع) دعا فرمودند که خدایا باران رحمت خود را بر ما بفرست و در دعایشان این را قرار دادند که خدایا، بارانی بفرست که به اندازه و مفید باشد. نکته دیگر اینکه در دعای امام هشتم(ع) آمده که خدایا باران رحمتت را وقتی نازل کن که مردم به خانه‌های خود رسیده باشند. در این دعا کمیت و کیفیت باران آمده است.

کیفیت این بود که ضرری نداشته باشد، سیلی و ... ایجاد نکند و زمانش پس از حضور مردم در خانه‌ها باشد. وقتی ادعیه امام(ع) تمام شد و مردم ابرها را دیدند تکبیر گفتند. امام(ع) خطاب به جمیعت فرمودند که آرام باشید، این ابری که بالای سر شماست برایتان باران ندارد و این ابر، مسافر شهر دیگری است و به شهر دیگری باران را می‌برد. قطعه‌قطعه این ماجرا عظمت اهل بیت(ع) را می‌رساند و شکست و بطلان دستگاه حاکم را نشان می‌دهد. برای بار دوم ابری آمد و همهمه‌ای ایجاد شد و امام(ع) فرمود آرام باشید، این ابر نیز باران دارد، اما برای شما نیست، بلکه مربوط به شهر دیگری است.

وقتی برای بار سوم ابری آمد و بر مردم سایه افکند، حضرت(ع) فرمودند این ابر از آن شماست. اینجا امام هشتم(ع) فرمودند که به منازل خود بازگردید. ابر آمد و رعد و برق ایجاد شد و امام(ع) فرمودند به منزل برگردید. وقتی که مرم از حاشیه شهر به منزل خود برگشتند آنجا بود که باران شروع به بارش کرد. امام(ع) با این دعا از نظر کمیت و کیفیت دو حقیقت اعتقادی را منتقل کرد؛ یکی اینکه دعای معصوم مستجاب است. کسانی که مدعی معنویت هستند، راهکاری که می‌توان حق و باطل آنها را شناخت این است که ببینیم دعای آنها مستجاب است یا خیر و دومی هم علم لدنی است که خدا به امام(ع) داده است.

باران بارید و این مردم شیفته و عاشق امام رضا(ع)، طاقت نیاوردند در خانه بمانند. اینها به خانه امام هشتم(ع) آمدند و در هنگام بارش باران تجمع کردند. امام صدای همهمه مردم را که شنیدند بیرون از خانه آمدند و آنجا سخن مردم تبریک به امام هشتم بود. سخن مردم این بود که می‌گفتند ای فرزند پیامبر(ص)، این کرامتی که خدا به شما عنایت کرده را تبریک می‌گوییم. امام(ع) به مردم رو کردند و فرمودند: ای مردم نعمت‌های خدا به سمت شما جریان دارد و هیچ‌وقت این نعمت‌ها را با گناه از بین نبرید و مانع رسیدن نعمت‌های خدا نشوید. وقتی شما به حضرت حق‌تعالی و مردم کفران کنید و معصیتی داشته باشید، نعمت‌ها به شما نمی‌رسد. دوم اینکه، همیشه شاکر خدا باشید و همیشه نیمه پر لیوان را ببینید و همیشه از خدا سپاسگزار باشید.

سوم اینکه نعمت‌های خدا به سمت شماست و با کفران این نعمت‌ها را تضعیف نکنید و دیگر اینکه فرمودند حقوق اهل بیت(ع) را پاس بدارید و به احترام فرزندان پیامبر(ص) توجه کنید و نیز فرمودند که بیایید و در زندگی خود چنین برنامه‌ای داشته باشید که نسبت به نیازهای مردم پرتلاش باشید. هم اطاعت الهی را فرمود و هم اینکه کفران نعمت نباید کرد و هم اینکه امام(ع) فرمود که به جامعه حساس باشید. اگر چنین رفتاری داشته باشید، برکات و عنایات الهی به سمت شما خواهد بود.

انتهای پیام
captcha