«سلام مهر درخشان سلام شاه خراسان
چه قدر با تو سخن گفتن است راحت و آسان»
به سوی کوی تو امشب شدیم ما همه مایل
تو ای پناه غربیان، امید حال پریشان!
کریم! از تو چه پنهان خجل ترم ز همیشه
که هیچ هدیه ندارم به غیر درد فراوان
دوباره سر بنهم من به پشت پنجره فولاد
اگر دوباره بخوانی مرا به جانب آن خوان
تو جانشین پیمبر، ولی شاه ولایت
تویی چو رکن شریعت تویی چو قلهی ایمان
ندیده چشم جهان تاکنون شبیه تو دیگر
قسم به حضرت آدم، قسم به حرمت انسان
تمام عمر پر از برکت است و عطر بهشتی
کسی که خورده از آن سفره قدر تکهای از نان
به پاس بودن تو مانده عرش زنده و برپا
که روح هرچه زمین و زمان و انسی و هم جان
باقر خان، شاعر هندی