به گزارش ایکنا، مصطفی عباسیمقدم، پژوهشگر قرآنی در یادداشتی که آن را در اختیار ایکنا قرار داده، به بررسی مناظره و گفتوگو در قرآن و مقایسه این نوع از مناظره با مناظرههای انتخاباتی که این روزها در فضای کشور جریان دارد، پرداخته است. مشروح این یادداشت را در ادامه میخوانید:
واقعیت این است که از آنجا که اسلام بر فکر و اندیشه و نظر خیلی تأکید دارد و از طرفی همه انسانها را در اتصال به خدا و بهرهمندی از نعمت فهم و درک یکسان میداند (در اصل یکسان هستند، اما با تلاش خودشان میتوانند قوای ادارکی خود را تقویت کنند) بر این اساس هرکسی حق اظهار نظر و بیان و تبیین دیدگاههای خودش را دارد؛ بنابراین فرهنگ گفتوگو از اینجا آغاز میشود که در جامعه اسلامی همه حق اظهارنظر و گفتوگو دارند. پس از نظر قرآن و سیره پیامبر(ص) اهل بیت(ع) گفتوگو یک فرهنگ ثابت شده و مورد تأکید است و هیچ کس نمیتواند حق گفتوگو و مباحثه و مذاکره را از انسان، به خصوص انسان مسلمان بگیرد.
قرآن اشاره میکند که «الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ» پس بشارت به بندگان من، آنهایی که سخنان را خوب میشنوند و بهترین را انتخاب میکنند. پس وظیفه انسان مومن از نظر قرآن این است که اول شنونده خوبی باشد و توجه به اعماق دیدگاه مخاطب داشته باشد و سپس از بین دیدگاههای مختلف، دیدگاه بهتر را انتخاب کند، طبعاً وقتی دیدگاه مطلوب را انتخاب کرد میتواند صاحب نظر باشد و از بیان آن ابایی نداشته باشد.
سیره پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نیز نشان میدهد که آنها شنوندگان خوبی برای دیدگاههای مردم و به خصوص نقدها و انتقادات بودهاند. یعنی آنها فقط پذیرای مدح و تمجید نبودهاند، اگر مردم نقدی هم در مورد مسائل مختلف داشتهاند آن را شنیده و اگر با عقاید و مبانی دینی و عقلی سازگار بود به آن عمل هم میکردند. خداوند به پیامبر امر میکند «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ» یعنی در امور زندگی با آنها مشورت کن و وقتی به تصمیم واحد رسیدید آن زمان عمل کرده و توکل بر خدا کنید.
میتوان گفت از نظر قرآن، سنت و منابع اسلامی اولین مبنا و قاعده در گفتوگو، حقگویی است، مبنای دوم در گفتوگو حقشنوی و مبنای سوم نیز احترام متقابل است که باید در هر گفتوگو، مناظره و مباحثهای رعایت شود. یکی دیگر از مبانی گفتوگو در اسلام رعایت عدالت است، قرآن میفرماید «وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى»؛ وقتی سخن میگویید باید به عدالت سخن بگویید، یعنی در گفتار و تشخیص در ارزیابی دیدگاهها عادلانه برخورد کنید و حواشی آن را اعم از اینکه چه طیفی این نظر را داده است، مهم نباشد، اصل و حقیقت مطلب را ببینید و با عقل، منطق و دین خود ارزیابی و سنجش کنید.
مبنای دیگر گفتوگو پاسخگویی است، انسان در قبال مسئولیت و اختیاراتی که دارد باید پاسخگو باشد. هیچ کس نمیتواند بگوید حق سوال از من ندارید و خود را از سوال واقع شدن جدا و مبرا بداند. هر کسی به هر میزانی که ولایت و مسئولیت و اختیارات دارد باید به همان اندازه نسبت به سوالات و ابهامات و انتقادات پاسخگو باشد، همین موضوع خود زاینده گفتوگو میشود.
در منطق دینی و با تکیه بر منابع دینی، روشهای گفتوگو چند گونه است، روش اول گفتوگوی علمی یا مذاکره علمی است که هدف آن کشف مسائل نوین و حقایق جدید است. این گفتوگو در محیطهای علمی و در حوزههای علمیه قدیم به شدت در جریان بوده و پیشرفت علمی همیشه در سایه یک گفتوگوی آزاد عالمانه، فقیهانه و دانشمندانه صورت گرفته است. اگر این این مباحثات جدی نبود این همه پیشرفت در علوم اسلامی حاصل نمیشد.
نوع دوم گفتوگوی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است که برای رسیدن به توافق بین افراد، گروهها و حتی کشورها انجام میشود. مذاکره برای رسیدن به یک توافق است یعنی در مقام رقابت افراد، گروهها، کشورها با هم مذاکره میکنند تا همافزایی کرده و از تقابل جلوگیری کنند. مذاکره نوعی تبدیل تهدید به فرصت است، پس گفتوگوهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سطوح پایین و بالا امر مهمی است. هرچه این توافق عملیاتیتر باشد اثرگذاری بیشتری خواهد گذاشت.
نوع سوم گفتوگوی اعتقادی و با هدف دفاع از عقیده خود و اثبات آن عقیده است. وقتی به آیات و روایات مراجعه میکنیم متوجه میشویم دو گونه گفتوگوی اعتقادی وجود دارد یکی «محاجه و مخاصمه» است. این دو تعبیر در آیات و روایات آمده است. به خصوص کلمه محاجه در قرآن ذکر شده است و مفهومی دقیقتر است چرا که از حجت میآید. حضرت ابراهیم با ستاره پرستان محاجه میکرد و به آنها میفرمود «أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ»؛ گفت آيا با من درباره خدا محاجه مىكنيد و حال آنكه او مرا راهنمايى كرده است، محاجه به معنای حجت و دلیل روشن آوردن است.
گاهی هم تعبیر «مخاصمه» در روایات آمده است که به نظر میرسد مراد از آن یا محاجه یا مجادله است(در مورد مجادله در ادامه بحث خواهد شد). تعبیر مخاصمه اگر در قرآن آمده است به معنای مثبت نیست و مراد از آن یک نوع گفتوگوی تند و نزدیک به گفتوگوی دشمنانه است. در صورتی که محاجه گفتوگوی مطلوب قرآن است آنجا که میفرماید: «وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَى قَوْمِهِ» یعنی ما حجت را به ابراهیم بخشیدیم و او با این حجت با مشرکین محاجه میکرد. این شکل محاجه توسط ائمه(ع) هم دنبال شده است. روایاتی که تحت عنوان مناظرات اهل بیت(ع) با مشرکان و علمای بزرگ زمان خودشان مطرح است، نمونههایی از محاجه هستند. معنای امروزی محاجه مناظره است، مناظره یعنی گفتوگوی دو طرفه بین دو صاحب عقیده که به شکل مطلوب صورت میگیرد؛ این نوع گفتوگو در تاریخ اسلام به محاجه معروف بوده است.
شکل دیگر گفتوگوی اعتقادی، «مجادله» است. جدال شکلی از گفتوگوی اعتقادی است که هدف آن اثبات عقیده خود به هر وسیله و قیمت ممکن و حتی با کنار هم گذاشن حق و باطل است. قرآن در مجموع با مجادله موافق نیست، جدل به معنای پیچاندن طناب کشتی به جایی است به گونهای که امکان حرکت از آن گرفته شود. مجادله در واقع به معنای پیچاندن مخاطب است. مجادله یعنی طرف مقابل را به گونهای محدود کنیم که نتواند جوابی بدهد. در منطق نیز جدل به چیزی گفته میشود که از مسلمات و عقاید طرف برای اثبات نادرستی عقیدهاش استفاده کنیم. این البته اشکالی ندارد، اما گاهی این کار با روشهایی ناصواب انجام میشود که مطلوب نیست.
این نوع جدال معمولاً توسط کافران صورت میگیرد و کافران در مورد آیات الهی جدل میکردند قرآن میفرماید «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُنِيرٍ» برخی از مردم اینگونه هستند که در مورد آیات الهی بدون علم، هدایت و دلیل روشن جدل میکنند. قرآن کریم در این آیه به سه ویژگی جدل اشاره کرده است که شامل بدون علم بودن، بدون هدایت بودن و بدون دلیل روشن بودن است، یعنی کسی که جدل میکند، عالمانه حرف نمیزند، حرف او هدایتگرانه نیست و بر اساس دلیل آنها را بیان نمیکند. به همین دلیل است که قرآن میگوید جدل کار مشرکان است و یک انسان مومن جدال به این معنا انجام نمیدهد.
در قرآن کریم چندین بار از «لا تجادلو» استفاده شده است، اما یک استثنایی در اینجا وجود دارد. با توجه به اینکه مخالفان منطق اسلام از کانال جدل وارد میشوند و از طریق رسانههای خود و سردمداران و مدافعان فکریشان از این تکنیک استفاده میکنند تا مسلمانان را محکوم کنند به این جهت اسلام یک استثا در زمینه جدال کردن قائل شده و گفته در جواب آنها میتوانید جدل کنید لذا فرموده است «وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» پس مجادله از نظر قرآن مطلوب نیست مگر یک نوع خاص که «جدال احسن» باشد.
قرآن راهکار این کار را داده و میفرماید این موضوع باید به سه شکل باشد؛ «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» یعنی جدالی که استثناء شده تا صورت بگیرد باید بر اساس حکمت و برهان باشد، همراه با موعظه حسنه باشد و به طریقه احسن باشد. جدال احسن از نظر قرآن دو رکن اساسی دارد یک اینکه حقگو هست، یعنی سخن نیکو دارد و دوم اینکه نیکو سخن میگوید، ضمن اینکه این جدال باید با رعایت حرمت و احترام طرف مقابل باشد. این در حالی است که مجادله مشرکان معمولاً برای سرکوب مخاطب به هر وسیله ممکن است، حق و باطل در آن در هم آمیخته میشود، لحن تحکمآمیز دارد و هدف در آن اثبات حق نیست، بلکه اثبات عقیده فرد است.
اگر بخواهیم نکات قرآنی در ارتباط با مذاکره، مجادله و محاجه را در مسائل امروزی و به خصوص انتخابات و مناظرههای انتخاباتی پیاده کنیم و مقایسهای بین دیدگاه قرآنی و مناظرههایی که اکنون انجام میشود داشته باشیم، باید بگوییم این مناظرهها بیشتر با منطق مجادله سازگار است، چرا که به جای اینکه نامزدها دیدگاههای خود را با ادله روشن بیان کنند به یکدیگر حمله کرده و نسبت تهمت میدهند و این نوعی از مجادله است. یعنی سعی در محکوم کردن طرف مقابل و تکیه بر آمار نادرست و غیرقطعی در قضاوت و ارزیابی عملکرد رقیب خودشان داردند که این متناسب با جدال و مجادله است در حالی که بهتر این است که در یک مناظره درست و روشمند و منطبق بر اصول دینی و عقلانی هر یک از کاندیداها دیدگاههای خود را مطرح کنند و دیدگاه طرف مقابل را با تکیه بر آمار صحیح و اطلاع درست ارزیابی و نقد کنند؛ اگر نقد هم میکنند برنامهها و دیدگاهها را نقد کنند نه اینکه خود افراد را مورد آماج حمله و اتهام قرار دهند.
پس مناظره صحیح آن است که حتماً منطبق بر حقایق و اخبار و و آمار درست باشد، شخصیت افراد زیر سوال نرود و بیشتر از آنچه که به دیدگاههای طرف مقابل میپردازند، به بیان عقاید و دیدگاه و طرح و برنامه خود بپردازند. همچنین رعایت اخلاق اسلامی و برخورد مومنانه داشته باشند، به این خاطر که اینها اعضای جامعه اسلامی هستند و باید بین خودشان رحیم و مهربان باشند و در مقابل با دشمنان سختگیر و دارای لحن تند باشند. بنابراین اگر در بین مومنان گفتوگویی هست یک مذاکره دوستانه است و به تعبیر برخی آیات قرآن محاوره است که باید مودبانه، محترمانه و عقلانی باشد. بنابراین بر میگردیم به این معیار مهم قرآنی که اولاً سخن نیکو گفته شود و ثانیاً نیکو سخن گفته شود. به این ترتیب است که میشود یک مناظره صحیح و درست را ترتیب داد.
انتهای پیام