به گزارش ایکنا، به مناسبت ایام ماه مبارک رمضان امسال، پای درسگفتار «گزیدههایی از نهجالبلاغه» از زبان عماد افروغ، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه دین نشستهایم.
افروغ در نهمین قسمت این مجموعه با موضوع «حساسیت نسبت به بیتالمال» به بحث در رابطه با موضوع ویژگیهای رهبران عادل و اهمیت حضور نخبگان در عرصههای مختلف اجتماعی پرداخت که مشروح آن را در ادامه میبینید و میخوانید.
در ادامه مسئله توجه به عدالت اجتماعی، پر کردن شکافهای طبقاتی، حساسیت نسبت به بیتالمال و نیز توجه به عدالت، خطبه دیگری که برای امروز برگزیدم، خطبه 126 نهجالبلاغه است.
امام علی(ع) در این خطبه میفرمایند: «آیا به من دستور میدهید برای پیروزی خود از جور و ستم درباره امت اسلامی که بر آنها ولایت دارم، استفاده کنم؟ اگر این اموال از خودم بود، به گونه مساوی در میان مردم تقسیم میکردم، تا چه رسد که جزء امول خداست».
در این رابطه، نکته قابل توجه و عبارتی در نامه 53 نهجالبلاغه (که معروف به نامه مالک اشتر است)، وجود دارد که نشان از توجه حضرت امیر(ع) به طبقات پایین جامعه دارد. حضرت علی(ع) در این نامه میفرمایند: «اللهَ اللهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى؛ خدارا خدارا در رسیدگی به طبقه فرودست». باید دقت کرد که منظور از رسیدگی به طبقات پایین جامعه، اعطای صدقه به ایشان نیست و این مسئله با جود و بخشش و مواسات تفاوت دارد. موضوعی که امام علی(ع) بدان اشاره میکند، حق این طبقات است. از فرمایشات امام(ع) اینگونه استنباط میشود که حق تودهها، مستضعفان و محرومان، حق خداست و این تکلیفی بر دوش امراست که حق آنها را بدهند.
این مسئله به نگاه امام علی(ع) به عدالت اجتماعی بازمیگردد؛ چراکه ایشان جامعه را چیزی ورای جمع جبری افراد میدانند. حضرت امیر(ع) در خطبه 164 نهجالبلاغه نیز سخنانی در رابطه با موضوع اهمیت رهبر عادل بیان کرده و میفرمایند: «برترین بندگان خدا در پیشگاه او، رهبر عادل است که خود هدایت شده و دیگران را هدایت میکند. سنت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بمیراند. سنتها روشن و نشانههایش آشکار است. بدعتها آشکار و نشانههای آن برپا است و بدترین مردم نزد خدا رهبر ستمگری است که خود گمراه و مایه گمراهی دیگران است که سنت پذیرفته را بمیراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند».
اینکه گفته میشود، «الناس علی دین ملوکهم» و یا «إذا تَغَيَّرَ السُّلطانُ تَغَيَّرَ الزمانُ» بدان معنا است که مردم بر دین ملوکشان هستند. اگر حاکمان هدایتشده و اهل عدالت باشند، مردم نیز هدایت شده و عدالتپیشه خواهند شد و اگر رهبران اهل ظلم باشند، مردم با ظلم میانه و سازگاری برقرار میکنند.
البته این مسئله هیچگاه توصیه نمیشود؛ بلکه وقتی امام(ع) وقتی میگوید مردم بر دین ملوکشان هستند، قصد ندارد به جامعه اینگونه توصیه کند که این مسئله درست است. خیر! این مسئله به هیچ وجه درست نیست. مردم که نباید بر دین ملوکشان باشند. البته اگر حکام صالح باشند، مردم میتوانند به ایشان تأسی کنند، اما اگر امرای جامعه ناصالح باشند، به هیچ وجه نباید بر دین آنها بود، بلکه نخبگان و علمای جامعه که این موضوع را تشخیص میدهند باید بر ضد ایشان قیام کرده و جامعه را به قیام علیه ظلم تشویق کنند.
مسئله عدالت اجتماعی و غلبه حکام ظالم بر مردم بارها از سوی معصومین(ع) از جمله امام علی(ع) و امام حسین(ع) عنوان شده است. امام حسین(ع) در صحرای منا که بسیاری از نخبگان جامعه نیز در آن حضور داشتند، عبارتی بیان میکنند که مضمون آن اینگونه است که معاویه اگر معاویه امروزی شده و بر جامعه مسلمانان سیطره دارد، این مسئله به خاطر سکوت نخبگان است. اگر پیشوا و رهبری میتواند در سطح جامعه ظلم کرده و از دایره عدالت خارج شود، به خاطر سکوت نخبگان جامعه اعم از عالمان و روشنفکران است.
انتهای پیام