به گزارش ایکنا، نشست «انتخاب صالح؛ اولویت با مشارکت بالا یا انتخاب دولت انقلابی» شب گذشته با حضور حسین محمدی سیرت، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) و سیدجواد حسینی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در صفحه اینستاگرام کانون اندیشه جوان برگزار شد.
در ابتدای نشست، حسین محمدی سیرت به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: اصل دوگانهسازی میان دولت انقلابی و مشارکت حداکثری یک دوگانه ساختگی است و نباید اصل دوگانه را پذیرفت چراکه اینکه ما انتخاب یک دولت انقلابی را مساوی با عدم مشارکت بالا بدانیم یا مشارکت بالا را مساوی با عدم روی کار آمدن دولت انقلابی بدانیم یک دوگانه ساختگی است. البته نمیشود به صحنه انتخابات آرمانی نگاه کرد. وقتی تجربه انتخاباتی سالهای گذشته را مرور میکنم، هرچقدر کاندیداها سعی کنند آنچه هستند و به آن باور دارند مسیر انتخابات را پیش ببرند باورپذیرتر خواهند بود تا اینکه بخواهند نقش بازی کنند. ما کاندیدایی داشتیم که به بهانه اینکه رأی خاکستری را جذب کند تلاش کرد از گفتمان انقلابی خودش فاصله بگیرد و با یک تبلیغات مدرنتر و صحبتهای روشنفکرانهتر ظاهر شد و اتفاقاً جامعه آن کاندیدا را در آن دوره باور نکرد. اگر جریان انقلابی به دنبال موفقیت در انتخابات است باید باورپذیر باشد. پس اولاً این دوگانه یک دوگانه غیر حقیقی است و دوم اینکه حضور در انتخابات با پردهپوشی منجر به عدم پیروزی و عدم باورپذیری گفتمان انقلابی میشود.
در ادامه نشست حسینی به ایراد سخن پرداخت و اظهار کرد: من نکته اول آقای دکتر را قبول دارم و شاید در این دوگانه فرضیه ما این است یک دولت انقلابی و توامند با مشارکت حداکثری روی کار بیاید. مشارکت حداقلی برای ما تهدیدهای جدی ایجاد میکند. به همین دلیل مشارکت حداکثری قطعاً برای ما مطلوبیت دارد چون حوزه دفاعی و امنیتی ما را تقویت میکند.
در ادامه نشست محمدی سیرت به ادامه بحث خود پرداخت و عنوان کرد: ناظر به نکته قبلی دو نکته دیگر عرض کنم. در مورد حضور جریان انقلابی در انتخابات اگر مسئله شعارزدگی مطرح باشد منجر به کاهش مشارکت عمومی میشود و مردم نیازهای خودشان را در جریان انقلابی نمیبینند و کاهش مشارکت اتفاق میافتد ولی اگر جریان انقلابی سوار بر نیاز حقیقی کشور شود میتواند با گفتمان خودش منجر به افزایش مشارکت شود. اگر منظور ما از جریان انقلابی یک جریان شعار زده است، بله شعار زدگی منجر به کاهش مشارکت میشود. نکته دوم اینکه عدم مشارکت بالا مربوط به جریان غیر انقلابی است. ما باید از الآن در نظر داشته باشیم عدم اقبال مردم به عرصه سیاست مربوط به جریان غیر انقلابی است. ما در سالهایی که ادبیات انقلابی پررنگتر است شاهد مشارکت جدیتری هستیم به عنوان مثال در دولت اول احمدینژاد شاهد بالاترین سطح مشارکت هستید و بالعکس در پایان دوره اصلاحات شاهد ریزش مشارکت هستیم. پس کاهش مشارکتها در جمهوری اسلامی مربوط به گفتمان غیر انقلابی است. نکته سوم اینکه ما باید مشارکت در جمهوری اسلامی را واقعبینانه ببینیم و نباید توقع داشته باشید در همه تحولات، هشتاد درصد مردم حضور داشته باشند. کاهش نوع مشارکت یک پدیده طبیعی در بین کشورها است و در جمهوری اسلامی هم احتمال دارد ولی نباید آن را مساوی با بحران سیاسی دانست. نکته چهارم اینکه اگر گفتمان انقلابی بتواند نیاز حقیقی مردم را مطرح کند و یک دو گانه در انتخابات ایجاد کند منجر به افزایش مشارکت میشود.
وی در مورد اظهارات محمد قوچانی مبنی بر شکلگیری دولت مقتدر تصریح کرد: آقای قوچانی یک مسئلهای را مطرح میکنند که مسئله دولت تمامیتخواه است و نیازمند نوعی مهندسی در انتخابات است. شاید صحنه قصه، یک صحنه دوستانه به نظر برسد و فرض شود اینها دنبال یک انسجام سیاسی هستند ولی قطعاً در بلندمدت اتهاماتی پشت آن مطرح میشود مثل عدم رقابت سیاسی و غیره. پس خیلی نمیشود به تعابیر این دوستان همدلانه نگاه کرد. البته ما هم معتقد هستیم ساختار سیاسی کشور چند پاره شده است ولی این به معنای این نیست که رهبر انقلاب دنبال زمینهسازی برای رهبر بعد از خودش برای یکسانسازی سیاسی کشور باشد. پس در تعابیر قوچانی باید دقت داشت که صحنه بحث این اضلاع را هم دارد و نقدهای اینگونه وجود دارد.
در ادامه سیدجواد حسینی بیان کرد: من نکته آقای محمدی سیرت را قبول دارم که مشارکت پایین ثمره سیاستورزی دولتهای غیر انقلابی است. اگر تاریخ معاصر را هم نگاه کنیم در دورههایی که مشارکت پایین میآمده مردم در اعتراض به وضعیت موجود خودشان در مشارکت شرکت نمیکردند. در مورد بحث آقای قوچانی باید بگویم نباید مقهور طراحی این آقایان بشویم. به چه معنا؟ این تفکر همان تفکری بود که فکر میکرد میتوانیم با استبداد رضاخانی کشور را اداره کنیم یعنی نگاه اینها این است یک دوره کوتاهی یک فرد اقتدارگرا بیاید جاده صاف کند جریان بعدی باشد؛ یعنی همان مدل رحم اجارهای که در بحث سیاسی خودشان مطرح کردند. اینها رحمهای سیاسی متعددی را برای طرح خودشان در نظر گرفتند. لذا این حرفی که قوچانی زده بود ته معنای این است برای دوره کوتاهی یک فرد اقتدارگرا روی کار بیاید تا زمینهساز روی کار آمدن جریانات بعدی باشد.
وی افزود: من میخواهم بگویم آن بحث با بحث دولت انتقلابی جوانی که مد نظر جریان انقلابی است متفاوت است. ما معتقد هستیم دولت انقلابی یک دولت کودتاشکل و مبتنی بر تفکرات استبدادی نیست بلکه مبتنی بر آرای جامعه و نیاز جامعه است. اینکه آقای محمدی سیرت میگویند جریان انقلابی باید به خودش نمایندگی ببخشد و افکار عمومی را نمایندگی کند مسئله مهمی است. ضعف ما در همین نکته است. گفتوگوهایی که کاندیداها مطرح میکنند باید به گونهای باشد که مسائل کشور و مسائل مردم را نمایندگی کند. اگر این نمایندگی اتفاق بیفتد دولت انقلابی با مشارکت حداکثری اتفاق میافتد. پس این حرفی که آقای قوچانی میزند برای یک دورهگذاری است. این یک تصور باطلی است که دارند به ما نسبت میدهند و متاسفانه برخی از خودیهای ما هم دائما دارند این برچسب را به ما میزنند که بزرگان اصولگرایی دنبال مشارکت حداقلی هستند چون در حداقلها پیروز میشوند. پس علاوه بر افرادی مثل قوچانی باید به فکر افرادی باشیم که با تحلیلهای غلط خودشان بدنه حزب الله را انشقاقی میکنند.
وی در باره نظریه تقدم توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی هم مطرح کرد: این مدل فکری همان مدل هاشمی رفسنجانی است که میگفت ما میخواهیم توسعه اقتصادی ایجاد کنیم تا در پی آن توسعه سیاسی ایجاد شود. این ادبیات ادبیات قدیمی و برای پنجاه سال پیش است. الآن بحث توسعه پایدار و توسعه متوازن مطرح است. حوزههای مختلف حوزه به هم وابسته هستند. نمونه کامل تقدم توسعه اقتصادی بر ابعاد دیگر توسعه را در دولت آقای هاشمی دیدیم. ثمره آن چه بود؟ یک دهه بعد در کشور با انواع و اقسام شکافهای اجتماعی روبرو شدیم که بی شک بخشی از آن ناشی از سیاست های اقتصادی غلط آقای هاشمی است که در دولت خاتمی ادامه پیدا کرد. پس اینکه تقدم با توسعه اقتصادی است یا سیاسی یا فرهنگی آدرس غلط است. دوره آقای روحانی ثمره همین نگاه بود ولی چه نتیجهای داشت. پس صحبتهای امثال قوچانی درباره تقدم توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی به نوعی طراحی غلطی است.
در ادامه نشست محمدی سیرت در همین رابطه یادآور شد: این نسخه رضاخانی ما را به یاد روشنفکران دوره پس از کودتا 1299 میاندازد و اساساً یک الگوی تکراری است و برای ما خیلی باورپذیر نیست.
انتهای پیام