داوود تکفلاح، عضو کارگروه منابع انسانی کمیسیون آموزش عمومی قرآن کشور، در گفتوگو با ایکنا، درباره میزان اجرای سند راهبردی توسعه آموزش عمومی قرآن گفت: این سند به میزان زیادی، قابلیت اجرا دارد، اما مسئولان به آن پایبند نیستند. نه تنها این کمیسیون، تحقیق کنید که چه میزان وزرا و رؤسای سازمانهای عضو شورای توسعه فرهنگ قرآنی و کمیسیونهای آن به اجرای قوانین و مصوبات شورا و کمیسیونهایش پایبندند؟ البته هر کاری مقدماتی دارد و باید همه چیز مهیا باشد تا به مرحله اجرا برسد.
این فعال قرآنی تصریح کرد: قطعاً اگر نظری به یک دهه تصویب سند منشور توسعه فرهنگ قرآنی و جلسات آن داشته باشیم، میبینیم که از بالاترین مقام اجرایی کشور، رئیسجمهور و وزرا تا مردم، این سند نسبت به دیگر قوانینی که در کشور اجرا میشود در درجه سوم یا چهارم اهمیت قرار دارد.
وی با ابراز گلایه از اینکه کارشناسیهای لازم برای تخصیص درست اعتبارات قرآنی نیز انجام نمیشود، گفت: برای اجرای اسناد، نیاز به اعتبارات است، اما اینکه چه اندازه تصویب شود و چه میزان سهم آموزش عمومی قرآن کشور است، مانند گلوله برفی است که دست به دست میچرخد و نهایتاً آب میشود و چیزی به دست نفر پایانی نمیرسد.
تکفلاح با تأکید بر اینکه پشتوانه مالی وجود ندارد، تصریح کرد: بخشی از آن به نقص سند و شورای توسعه فرهنگ قرآنی بازمیگردد. بنابر این یکی از اقداماتی که باید به عنوان مرکزیت رهبری امور توسعه قرآنی از سوی شورای توسعه فرهنگ قرآنی انجام شود، یکپارچهسازی دستگاههاست.
تا هنگامی که در آموزش و پرورش یکپارچهسازی انجام نشود و حداقل چهار و پنج مدیریت در بخشهای مختلف آموزش و پرورش، مسئولیت پاره پارههای مختلف امور قرآنی را دارند، اوضاع به همین منوال است
وی با اشاره به نگارش سند توسعه آموزش عمومی قرآن با 9 هدف، بیان کرد: این سند به وزارتخانهها و دستگاههای دولتی، عمومی و نهادهای مردمی کشور ابلاغ شده است و قریب به 20 دستگاه متشکل از سازمانهای زیر نظر رهبر معظم انقلاب و دیگر سازمانهای دولتی و مراکز نظامی و انتظامی زیرمجموعه آن است، اما ساختار واحد و یکسانی ذیل آن وجود ندارد.
تکفلاح با پرداختن به اینکه عدم یکپارچهسازی و استانداردسازی فعالیتهای قرآنی کشور به این بازمیگردد که شورای توسعه اصطلاحاً سنبه پر زوری ندارد، افزود: باز اگر کمی به عقب برگردیم، هنگامی که قانون اعطای مدرک به حفاظ قرآن تصویب شد، تا شش سال هیچ دستگاهی آن را قبول نداشت. علی رغم اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی با امضای رئیسجمهور وقت، به عنوان رئیس این شورا، آن را به تصویب رساند، اما زمانی که از طریق سازمان برنامه و بودجه ابلاغ شد، مزایای حفاظ را در ادارات و سایر دستگاههای مربوطه تا حدودی در نظر گرفتند.
وی تأکید کرد: باید در جایگاه قانونی شورا، بازنگری انجام شود، این شورا جایگاه لازم را در کشور ندارد و وزارتخانهها آن را به حساب نمیآورند. البته شواهد نشان میدهد که از ابتدای تأسیس تاکنون جایگاهی نداشته است. دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی در ساختمان شورای عالی انقلاب فرهنگی (که دارای دو ساختمان است) در یک بخش کوچک مستقر است و هر سال نیز نیروهایش را کمتر میکنند. این نشان میدهد که این شورا در شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز جایگاهی ندارد.
تکفلاح با ذکر اینکه باید بر اجرای سند توسعه آموزش عمومی قرآن نظارت شود، اظهار کرد: مثل قانون بودجه که لایحهاش را دولت میدهد و در مجلس تصویب میشود و خودش بر روند این قانون نظارت میکند. در حدود این 11 سال چند بار شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان ناظر بر مصوبه عمل کرده و میزان اجرای آن را درخواست کرده است؟ اکنون آموزش و پرورش به عنوان دبیرخانه اصلی کمیسیون آموزش عمومی، در حد همان امور قرآنی آموزش و پرورش نیز انسجام لازم را ندارد.
وی با اشاره به نیروهای دبیرخانه کمیسیون آموزش عمومی قرآن کشور که حدود دو نفر است، بیان کرد: اسمی را در آنجا گذاشتهاند که تشکیلاتی ندارد. البته ادارهکل قرآن، عترت و نماز آموزش و پرورش با سابقه حدود چهار دهه فعالیت، نسبت به دیگر تشکیلات قرآنی آموزش و پرورش قوی است و نسبتاً کار میکند، اما نهایتاً کار این ادارهکل، فوقبرنامه است و جزو دروس اصلی آموزش و پرورش نیست. کار فوق برنامه در زمینه مسابقات است. لذا در آموزش و پرورش فرهنگ قرآنی که باید به صورت مستقیم بازخواست و هدفگذاری شود، وجود ندارد.
تکفلاح با تأکید بر اینکه معاونت توسعه مدیریت و پشتیبانی به عنوان بخش دیگر آموزش و پرورش در زمینه کیفیسازی نیروی انسانی آموزش و پرورش، گفت: معلمان باید بازآموزی شوند تا هر سال به استانداردهای لازم درباره امور قرآنی برسند. بخشی دیگر سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی است که تألیف کتب درسی را برعهده دارد و محتواهای خوبی ارائه کردهاند، اما هر کدام از این بخشها به صورت مستقل و از معاونتهای مربوطه دستور میگیرند و همگی جزیره جزیره و پراکنده عمل میکنند. شورای عالی آموزش و پرورش مستقیماً تحت نظارت شخص وزیر فعالیت میکند و تا زمانی که این شورا، چیزی را به عنوان هدف قرآنی تصویب نکند و محتوای مربوطه از آنجا تصویب نشود و به سازمان پژوهش ارجاع نشود، این سازمان هیچ ضمانتی برای اجرا ندارند.
در معاونت آموزش ابتدایی، معلمی که ریاضی تدریس میکند، علوم، قرآن و سایر دروس را نیز درس میدهد و حال آنکه خیلی از اینها تبحر لازم را در زمینه قرآن ندارند. تا هنگامی که این آموزشها طبق نظر سازمان پژوهش و تألیف کتب درسی انجام نمیشود، معلمها به این مهارتها نمیرسند و دچار مشکل میشوند و این دور باطل است
وی با اشاره به همکاری چندینساله با کمیسیون آموزش عمومی قرآن، افزود: بهترین زمان برای کمیسیون، زمانی بود که آقای حاجیبابایی، وزیر اسبق آموزش و پرورش با دکترای علوم قرآنی بودند که آن زمان آموزش و پرورش در زمینه فعالیتهای قرآنی کمی پیشرفت کرد. آن زمان قوانین راهاندازی مدارس قرآنی ابلاغ شد، اما جالب است که بعد از ایشان، چون قانون مصوب با چشماندازی 30-40 ساله وجود نداشت تا هر وزیری که میآید تابع اجرای آن باشد، این مدارس منحل شد. این نشان میدهد که سامانه و نقشه راه 10-20 ساله وجود ندارد.
وی درباره چشمانداز سند توسعه آموزش عمومی قرآن برای دستیابی حداقل 50 درصد جوانان به توانایی خواندن همراه با فهم و تدبر در قرآن گفت: این موضوع اجرانشدنی نیست. در حال حاضر حدود 13 میلیون دانشآموز هستند، حدود چهار میلیون نفر آنها در سهساله چهارم مشغول به تحصیل هستند و تنها سه سال دیگر در آموزش و پرورش مهمانند. بنابراین نمیتوانیم کل اهداف آموزش عمومی قرآن را برای آنها اجرا کنیم، اما میتوان برای باقی دانشآموزان و سایر مقاطع انجام داد.
عضو کمیسیون آموزش عمومی قرآن با اشاره به یکی از اهداف آموزش عمومی قرآن، اظهار کرد: اولین هدف پس از تقویت ایمان و گرایش به قرآن و عترت، صحیحخوانی قرآن است،(خواندن روان با تلفظ صحیح حروف عربی و حرکات در حد تمایز)، این برنامهای است که در آموزشگاههای عمومی قرآن و مؤسسات طی چند ماه و گاه کمتر از یک سال انجام میشود. هدف دیگر آن درک معنای آیات، یعنی ترجمه و مفاهیم قرآن به صورت حداقلی پیشبینی شده است.
تکفلاح با اشاره به یکی از سختترین اهداف آموزش عمومی قرآن، افزود: چگونه است که این همه سال دانشآموزان در مدرسه هستند، اما هنوز آموزش و پرورش به این هدف حفظ یک تا سه جزء (بخشی از آن آیات موضوعی، بخاطرسپاری و از برخوانی بخشهایی از آیات و سور) نرسیده است. یک بخش آن به عدم برنامهریزی مشخص بازمیگردد با وجود اینکه کتابهای خوبی تألیف شده است، اما این کتاب را در آموزش و پرورش، افرادی اجرا میکنند که باید طبق نظر سازمان پژوهش و برنامهریزی، آموزش ببینند نه اینکه طبق نظر معاونت پشتیبانی نیروی انسانی. تا هنگامی که یکپارچهسازی در آموزش و پرورش انجام نشود و حداقل چهار و پنج مدیریت در بخشهای مختلف آموزش و پرورش، مسئولیت پاره پارههای مختلف قرآنی را دارند، اوضاع به همین منوال است. در معاونت آموزش ابتدایی، معلمی که ریاضی تدریس میکند، علوم، قرآن و سایر دروس را نیز درس میدهد و حال آنکه خیلی از اینها تبحر لازم را در زمینه قرآن ندارند. تا هنگامی که این آموزشها طبق نظر سازمان پژوهش و تألیف کتب درسی انجام نمیشود، معلمها به این مهارتها نمیرسند و دچار مشکل میشوند و این دور باطل است.
عضو سابق کارگروه برنامهریزی آموزشی و تدوین برنامههای کمیسیون آموزش عمومی قرآن با تأکید بر اینکه اولین کار این است که آموزش و پرورش از خودش مطالبهگری کند، افزود: یعنی قبول کند که این اهداف من است و در مرحله بعد، طی برنامهای یک تا دو سال، کادر آموزشی را به مهارتهای لازم برساند. محتوای قرآنی خوبی در آموزش و پرورش وجود دارد، اما اگر درست اجرا کنند، وضع خیلی بهتر هست. مشکل اصلی در آموزش و پرورش محتوا نیست، بلکه مشکل نبود باور لازم در مدیران و در مرحله بعد، نداشتن مهارت لازم برای اجرای آنهاست.
عضو کارگروه منابع انسانی کمیسیون آموزش عمومی قرآن گفت: در تدوین برنامهها در کارگروه چندین برنامه در ذیل اجرای این سند آمده است که بنابر آن قرار بود تا پایان سال 98 تصویب و از ابتدا تا انتهای سال 99 ابلاغ و اجرا شود. حال طرح هنوز به تصویب نرسیده است، چه برسد به اجرا؛ البته اینها اقداماتی است که باید در سال 95 انجام میشد. پس قطعاً برنامهریزی و اجرای برنامهها برای سالهای بعد نیز به درستی انجام نمیشود. تمام اینها در حد کاغذبازی است، به طوری که چند عنوان در کمیسیون آموزش عمومی به تصویب اولیه رسیده است و قرار شد عِده و عُده و بودجه آن نیز برای اجرا مهیا شود.
گفتوگو از سمیرا انصاری
انتهای پیام