مهدی ساعد، قاری ممتاز قرآن در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) با برشمردن نقش پیشکسوتان در دهههای بعد از انقلاب اسلامی بیان کرد: اساتید پیشکسوت در دوران بعد از انقلاب، جوانهایی بودند که آن موقع حس و حال فعالیت داشتند و در حال حاضر تبدیل به پیشکسوت شدهاند، این اساتید پایههای اصلی آموزشهای قرآنی در کشور هستند، اگر یک نگاه اجمالی به فعالیتهای قرآنی داشته باشیم، میبینیم این اساتید در هر قسمتی که بودهاند نقش اصلی را ایفا میکنند، اگر نگاه دقیقی داشته باشیم میبینیم جوانانی که در زمان انقلاب بودند کار را گرفته و به این جا رساندهاند و فعالیت آنها نیز هم در نهادها بوده و هم به صورت شخصی به امر قرآن و آموزش آن اهتمام داشتهاند.
مسئولان مشغول به چه کاری هستند؟ساعد در ادامه افزود: اگر واقعاً داعیه دار فعالیت قرآنی هستیم باید حداقل چند آیه از قرآن در مقابل دیدگان ما باشد که آن ها را ببینیم و حداقل آنها را درک کنیم، خداوند می فرماید: «إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ...»(مسرفان برادران شیاطین هستن)(اسراء/ 27)، چقدر بودجه قرآنی در نهادهای مختلف داریم که در اختیار آنها قرار گرفته است؟ مسئولان هم که معلوم نیست چه کاری انجام میدهند و خروجی و بازده فعالیت آنها چه چیزی است، این فعالیتها در سطح عموم مردم چه بازدهی داشته است؟
وی بیان کرد: وقتی این مسأله را بررسی میکنیم میبینیم که باز هم این اساتید پیشکسوت هستند که جلسات قرآن را به صورت خانگی و ... برگزار می کنند، پس این پولها که در اختیار نهادها قرار میگیرد به کجا میرود؟ مگر اینها بیت المال نیست؟ مگر این ها در بیت المال نقش ندارند؟ چقدر پول قرآن در این کشور جا به جا میشود؟ نتیجه آن چه شده است؟
قاری ممتاز قرآن گفت: در بخش استقبال اساتید از جوانان که هیچ شکی وجود ندارد، قاریان نوجوان و جوان را که خود آنها تربیت کردهاند لذا نمیتوان گفت استقبال کم است در سطح شهری مانند تهران هر کدام از این اساتید بدون هیچ گونه چشم داشتی کار میکنند و اگر حقوقی هم دریافت کنند جدا کار میکنند. اساتید پیشکسوت تنور آموزش قرآن را روشن نگه داشتهاند، نهادهای قرآنی نیز به خاطر این که گزارش آنها در رده بالاتر استفاده شود مجبور هستند از قاریان و حافظان دعوت کنند و در نهایت عکس و فیلمی بگیرند و یا این کار عملاً به دنبال استفاده ابزاری هستند که در اصل به معنای سوء استفاده از قاریان است.
قاری ممتاز قرآن تصریح کرد: کار خودمان هم مشکل دارد، اگر اتحادیهای در کشور به صورت منسجم تشکیل شود و کمیتههایی مانند کمیته حفظ و قرائت ... داشته باشد، همه کارها بر عهده این کمیته میشود، مثلاً سازمانها و نهادهایی که میخواهند محفل انس با قرآن برگزار کنند براساس تعیین این کمیته میزان پرداختی به اجراکنندگان تصمیم گیری شود.
وی افزود: قاریانی هستند که برای تلاوت قرآن مبالغی را طی میکنند بدون توجه به این که با این کار مصداق آیه «لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا ...» خواهند بود، قاری برای یک تلاوت قرآن چهار میلیون تومان پول، محل اسکان خوب و ... را مطالبه میکند، این مسأله موجب تحریک سایر قاریان نیز میشود، هیچ کس نیست که این وضعیت را مدیریت کند چرا باید یک قاری این طور رفتار کند؟ قاری بینالمللی باید برای تلاوت قرآنش از قبل طی کند؟
نیازمند مدیریت واحد هستیمساعد گفت: اینها باید مدیریت شود، نهادهای قرآنی باید تحت یک مدیریت واحد در کشور از این افراد دعوت کنند، قاریانی که اینطور پول میگیرند پولشان حرام است و پول آنها که میدهند نیز حرام است، اینها مدیریت میخواهد، وقتی مدیریت نباشد هرکس یک حرف و نظر میدهد و فضای معنوی تلاوت که هدف از تلاوت قرآن جذب مردم به سوی آن است از بین میرود.
قاری ممتاز قرآن در مورد حمایتهای لازم از قاریان بیان کرد: یکی از مصداق های حمایت، شخصیت دادن به قاریان است، در حال حاضر قاری قرآن چه شخصیتی دارد؟ یک مداح دارای شخصیت است اما جوان قرآنی چه تعریفی دارد؟ مردم در ذهنشان از یک قاری جوان چه تصوری دارند؟ این یک خلأ است.
اختلاف مسئولان قرآنی دامن قرآنیان را گرفته استوی در ادامه افزود: بسیج فرهنگیان، اصناف و مداحان ... را داریم اما یک بسیج برای قاریان درست نکردهایم، حمایت این است که اینها در جامعه یک شخصیتی داشته باشند، شورای عالی قرآن یک لباس برای قاریان طراحی کرد، اما همان لباس را هم نتوانستیم برای قاریان تهیه کنیم با این وضعیت چطور میتوانیم قاریان را کنار هم داشته باشیم؟ مدیریت واحد قرآنی کشور دست چه کسی است؟ بین این افرادی که متولی امر قرآنی هستند اختلاف وجود دارد، قاریان نوجوان و جوان چه گناهی دارند که زیر این اختلاف باید بسوزند؟ مسئولان باید به یک نظر واحدی برسند و برای تربیت قاریان نوجوان و جوان آکادمی تأسیس کنند و از طریق کنکور برای رشته قرائت در مقاطع مختلف تحصیلی جذب داشته باشند.
وی در مورد وضعیت مدیریت فعالیتهای قرآنی کشور گفت: در مدیریت فعالیتهای قرآنی کشور پراکندگی وجود دارد و حمایتها باید طوری باشد که قاریان را تحت یک پایه مشترک جمع کند و بتواند برنامههای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت تعریف کند، نباید زمانی برسد که مثل کشور مصر که دوره طلایی آنها افول کرده است بگوییم ما هم اینطور شدهایم، ما این همه امکانات در کشور داریم اما قاریان را رها کردهایم.
ساعد در ادامه و در مورد وضعیت بودجه قرآنی
افزود: وضعیت بودجه و منابعی که در اختیار فعالیتهای قرآنی قرار گرفته است بسیار
اندک است، حال سؤال اینجاست، در کشور اسلامی که قوانین آن برگرفته از قرآن است آیا
مسئولان قصد ندارند قرآنی باشد؟وی در ادامه افزود: یک فعال قرآنی در بحث قرائت قرآن و آموزش آن یک رحل، قرآن، مکانی برای آموزش و همت میخواهد و به بودجه و پول هم نیاز نیست، این چهار مورد است که یک فعال اگر آنها را داشته باشد به راحتی میتواند کار قرآنی کند. نمیتوان گفت در خانه میمانیم چون مسئولان کمک نمی کنند، برای تصمیمگیری بودجه کلان لازم است نه برای این که بگوییم یک فعال به او بودجه نمیرسد، البته اگر به یک فعال هم پول برسد و جلسه همراه با هدیه و تشویق باشد عالی است اما وقتی نبود باید بگوییم نباید فعالیت کنیم؟
ساعد در مورد مشکلات موجود عرصه فعالیتهای قرآنی افزود: مشکل این است که تحت یک مدیریت واحد نیستیم و هر کس برای خودش نظر میدهد، در استان همدان، شورای قرآنی استانها به ریاست امام جمعه ماهیانه برگزار میشود و با دستور مستقیم امام جمعه فعالیتهایی که قرار است انجام شود اینها تحت یک مدیریت واحد صورت میگیرد. هر استان اگر بخواهد این کار را تشکیل دهد در آن استان شاهد نوآوری خواهیم بود.
وی در مورد مسابقات قرآن بیان کرد: تلاوت قرآن مانند خطاطی یک هنر است که اگر با ذوق همراه نباشد ارزشی ندارد، در بحث مسابقات هیچ حرفی نیست، اما چگونه این مسابقات باید تعریف شود هنر خطاطی با ذوق همراه است، وقتی ذوق وجود داشته باشد در نمره دادن هم آن ذوق و سلیقه داور حرف اول و آخر را میزند، چطور میخواهیم به ذوق یک قاری نمره دهیم؟
وی افزود: نوع خواندن یک قاری به مذاق فلان داور خوش نیاید به او نمره نمیدهد و از دور مسابقات حذف میشود و اگر داور دیگری از آن سلیقه قاری استقبال کند قطعا نمره زیادی به او میدهد این یک واقعت است، ما ذوقها را با مسابقات کشتهایم، ما سلیقهها و نوآوریهای ابداعی را که قاری به آن نیاز دارد که نوآوری ذوقی داشته باشد با این مسابقات سوزاندهایم و در آن هیچ شکی نیست، متاسفانه تنها صحنه بروز شخصیت و ابراز شخصیت قاری مقام داشتن در مسابقات است، در یک محفل قرآنی نفر اول مسابقات دعوت میشود اما مثلاً نفر نوزدهم که با بی مهری اول نشده آیا این شخص اصلاً آدم محسوب میشود؟ مسابقات را میتوان مدیریت کرد مانند کاری که در شبکه قرآن میبینیم که به صورت تقلیدی از مصطفی اسماعیل میخوانند، این طور شاید بهتر بتوان به نتیجه رسید و گرنه این نوع برگزاری مسابقات ذوقهای قاریان را از بین میبرد.
قاری ممتاز قرآن گفت: در کشور مصر دوران طلایی را شاهد بودیم و در آن دوره به نظر حصان و عمران و یک قاری مشهور دیگری در یک کوچه زندگی میکردند که سبکهای مختلف داشتند، اینها در خانههای یکدیگر میخواندند و به یکدیگر احترام میگذاشتند، به همین خاطر است که زنده ماندهاند، ما زنده نیستیم، در مسابقات یک مدل انتخاب میشود و همه دنبال آن میروند.
وی در مورد حضور قاریان مصری در ایران تصریح کرد: آمدن قاریان مصری به ایران از یک جهت مبارک و به جهت دیگر نامبارک است، از این جهت مبارک است که آنها به همه فنون تلاوت واقف بودهاند و آنها عرب زبانانی هستند که در بحث قرائت به صورت منطقی کار کردهاند و توانستهاند نتیجه بگیرند، آنها کار کرده و زحمت کشیدهاند، آمدن آنها کنار ما میتواند از لحاظ توجیهی و آموزشی کمک کنند اما صرفاً تلاوت کنند و بروند خیلی مناسب نیست.