به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، اینکه به فاصله یک هفته دو اتفاق مهم در زندگی شخصی بیفتد و هر دو اتفاق مهم در روز چهارشنبه، آن روز برای همیشه تاریخ در ذهنت ماندگار خواهد شد، این حکایت وحید خزایی، نفر اول جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان کشور در آبان ماه سال 1393 است.
وحید خزایی در یک هفته دو روز نفسگیر را پشت سر گذاشت، دو روز حساسی که قطعاً بعدها بیشتر در ذهنش خواهد ماند تا هر زمان سایهای از خیال دو چهارشنبه پایانی آبان ماه سال 93 را از جادههای ذهنش عبور دهد، لبخندی روحافزا همراهیاش کند.
شاید وحید خزایی حالا و بعد از دو رقابت داغ و فشرده در دو روز بسیار سخت به این باور رسیده باشد که روز چهارشنبه روز اوست و در این روز شانس با او همراه است، وحید خزایی روز چهارشنبه 21 آبان ماه در اصفهان در رقابت با قاریان دیگر در جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان کشور توانست با ورود به مرحله فینال با فاصله زیاد عنوان نخست را کسب کند.
چهارشنبه شانس...
یک هفته بعد درست در روز چهارشنبه، 28 آبانماه با یک تلاوت حساب شده دیگر و این بار در رقابت با دو قاری که قبل از او عنوانهای برتر جشنواره ملی قرآن دانشجویان کشور را کسب کرده بودند، توانست با اختلاف امتیاز به عنوان نماینده ایران در پنجمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن دانشجویان مسلمان دست یابد و حالا اگر وحید خزایی چهارشنبه و آبان ماه را روز و ماه شانس خود بداند نباید زیاد به او خرده گرفت؛ چرا که سربلند بیرون آمدن از دو آزمون مهم در یک ماه و یک روز مشابه در دو هفته برای نامگذاری این ماه و روز به روز و ماه شانس کافی است.
وحید خزایی، نفر اول بیست و نهمین جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان کشور حالا و پس از این دو رقابت سخت، فاصله چندانی تا رسیدن به یک افتخار بینالمللی آن هم در عرصه قرآن، ندارد، اگر تلاوتها و آمادگی وحید خزایی همچون فینال جشنواره ملی باشد شاید از هم اینک بتوان او را یک قاری بینالمللی آن هم در سطح دانشجویی نامید. خودش برای رسیدن به این مهم بسیار امیدوار است و اصلاً به این موضوع که در چهار دوره گذشته نفر اول قرائت از ایران بوده است، پس این دوره هم ایرانی خواهد بود، فکر نمیکند، میخواهد فاصله سی و چند روز تا شروع این مسابقات را به سختی تمرین کند تا نماینده سربلندی برای ایران اسلامی باشد و بتواند برای ایران بار دیگر آبروداری کند.
جلسه قرآن چهاردانگه
وحید خزایی در سال 1370 به دنیا آمد، یعنی هنوز 9 روز از عید سال 1370 نگذشته بود که اولین گریههای عمرش را سر داد تا دنیا به روی یکی دیگر از قاریان برجسته ایران اسلامی در آیندهای نه چندان دور لبخند بزند. کلاس پنجم بود که به طور حرفهای قرائت قرآن کریم را آغار میکند و قبلتر از آن هم در محله خودشان در کلاسهای آموزش سنتی قرآن کریم حضور مییابد.
وحید خزایی در این رابطه میگوید: «قبل از شروع حرفهای تلاوت قرآن کریم با تعدادی از بچه محلها در جلسات سنتی قرآن کریم حضور مییافتیم و دور هم جمع میشدیم و تمرین قرائت قرآن میکردیم، آن کلاسها برای من بسیار بابرکت بود». قطعاً این کلاسها با برکت بوده است که توانسته تا وحید خزایی را به این سطح از تلاوت برساند. کلاسهایی که نزدیکیهای جاده ساوه در چهاردانگه بود و با حضور پرشور کودکان آن محله برگزار میشد. این قاری جوان، اصالتاً اهل کرمانشاه اما در حال حاضر به همراه خانواده ساکن چهاردانگه تهران و فرزند دوم خانواده است، دو برادر و یک خواهر دارد، خواهر وحید که در سن نوجوانی است در مسابقات قرآن دانشآموزی شرکت کرده و رتبههایی نیز دارد شاید در آینده یکی شود مثل وحید، برادرهای وحید، بیشتر در حیطه موسیقی سنتی فعالیت دارند. برادر بزرگتر که مشوق اصلی وحید برای حضور در عرصه فعالیتهای قرآنی بوده است، هم اینک به صورت حرفهای موسیقی سنتی را دنبال میکند.
صدای خوش؛ ارثیه فامیلی
خودش در مورد شرایطی که باعث شد به عرصه تلاوت ورود داشته باشد، میگوید: «در خانواده ما یک بستر مذهبی برای همه فراهم شده است و در کنار این بستر به ارث بردن صدای زیبا باعث شده تا هم اینک در عرصه تلاوت قرآن کریم باشم. پدرم در زمان جوانی از صدای بسیار زیبایی برخوردار بوده و همیشه اکثر فامیل و اقوام از صدای ایشان تعریف میکنند، البته استعداد داشتن صدای زیبا در خانواده ما موروثی است و همه از صدای خوش برخوردار هستند. حتی مادرم هم از صدای خوبی برخوردار است و استعداد داشتن صدای خوش در من به نوعی دوطرفه است».
معمولاً در خانوادهها، برادر بزرگتر الگوی کوچکترها است اما وحید خزایی راهی برخلاف راه برادر بزرگتر را رفته است، از وی دلیل این کار را که میپرسم، میگوید: «شاید در ظاهر اینگونه باشد اما نکته جالب این است که من و برادر بزرگترم با هم به جلسات قرآن میرفتیم، حتی الان هم همراه من در جلسات قرآن حضور مییابد و بسیاری از فعالان قرآنی برادر من را میشناسند، خودشان هم کار قرائت قرآن را بسیار دوست دارند و همین الان هم پیگیر این قضیه هستند که اگر بشود بتوانند کار قرائت را آغاز کنند، در واقع یکی از اصلیتری مشوقهای من برای حضور در جلسات قرآن کریم برادر بزرگم بوده است».
سؤال دیگری که از وحید خزایی پرسیده می شود این است که با توجه به حضور برخی از اعضای خانواده در عرصه موسیقی وی نیز وارد این عرصه شده است؟ وحید خزایی در این مورد نه محکمی می گوید و ادامه می دهد: «فرصت اینکه به صورت حرفه ای کار موسیقی را دنبال کنم به دست نیاورده ام هر چند که شرایطش فراهم بوده است، اما به مقدار کمی بحث های تئوری موسیقی را یاد گرفته ام که البته آن هم لازمه بحث قرئت قرآن کریم بوده است، آشنایی من با موسیقی در این حد بوده است».
وحید خزایی آموزشهای خود در عرصه قرآن را که در ابتدا مربوط به روخوانی و روانخوانی بوده است در جلسات سنتی قرآن کریم فرا میگیرد. «از جمله اساتیدم میتوان به استاد باقی اشاره کرد، کمی که پیشرفت کردم زیر نظر استاد محمد کاظمی که از قاریان و حافظان برجسته کشور هستند قرائت قرآن را فرا گرفتم و هنوز هم شاگرد ایشان هستم بعد هم چند وقتی در جلسات استاد سیدمحسن موسویبلده حضور یافتم، در جلسات ایشان بحث تجوید را به بهترین نحو ممکن فرا گرفتم و بعد هم چندی به صورت تخصصی در زمینه صوت و لحن زیر نظر استاد احمد ابوالقاسمی فعالیت کردم که این فعالیت همچنان ادامه دارد».
وحید خزایی هم اکنون در رشته مدیریت امور فرهنگی دانشگاه علمی ـ کاربردی در واحد 55 مشغول تحصیل است و در مقطع کاردانی نیز رشته حسابداری را خوانده است.
بیشتر تلاوتهای اساتیدی همچون استاد «حصان»، «رفعت»، «صیاد»، «سعید مسلم»، «شعشاعی» و ...را گوش میدهد و سعی دارد در تلاوتهای خود نیز ردپایی از شیوه تلاوت این اساتید دیده شود. خزایی در زمینه تقلید از قاریان برجسته بر این باور است: «در حال حاضر تلاوت به سمتی رفته است که دیگر قاریان صرفاً از یک قاری تقلید نمیکنند بلکه هر قاری جوان از چند استاد که صدایش بیشتر به آنها نزدیک است تقلید میکند». وحید از قاریان وطنی نیز بیشتر صدای «احمد ابوالقاسمی» و البته «سعید طوسی» را گوش میدهد.
قرآن؛ هدایتگر زندگیم
از نفر اول جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان کشور در رشته قرائت تحقیق در مورد دیگر علایق زندگیاش نیز سؤال میکنیم و اینکه اگر قاری قرآن نمیشد چه راهی را ادامه میداد؟ که میگوید: «یکی از علایقم خواندن کتابهایی با موضوعات قرآنی است، سعی میکنم اطلاعات قرآنی خود را در زمینه تلاوت بهروز نگه دارم، قبلاً نیز در بحث ورزش نیز فعالیتهایی داشتم اما ادامهدار نبود».
«با توجه به اینکه از کودکی بسیار شیطان بودم و همچنان هم هستم شاید اگر وارد وادی قرآن نمیشدم چه بسا تبدیل به اراذل و اوباش محل میشدم(با خنده)، همین جوری هم شیطنتهای خاص خودم را دارم، واقعاً خوشحالم که وارد عرصه قرآن شدم؛ چرا که زندگی خودم و خانوادهام را بسیار تحت تأثیر قرار داده است».
قطعاً هر قاری و فعال قرآنی این وظیفه را برای خود تعریف کرده است که تا جایی که در توان دارد و برایش امکانپذیر است، دیگران را نیز به حضور در این عرصه مشتاق کند، اما آیا وحید خزایی چنین وظیفهای را برای خود متصور است؛ «من خودم هیچ وقت جسارت نمیکنم که به کسی توصیهای داشته باشم، یعنی خودم را در مقامی نمیبینم که بخواهم به کسی توصیهای داشته باشم، در اینکه هیچ کسی نیست که بخواهد قرآن را انکار کند شکی نیست و این کار را راحتتر میکند، همیشه تا جایی که توانستهام و شرایط فراهم بوده است سعی کردهام تا دوستان را به حضور در این عرصه مشتاق کنم».
هدف نهایی
سقف آرزوی وحید خزایی در عرصه قرآن کریم که آرزوی بسیاری از جوانان حاضر در این عرصه است، حالا این است که رتبه اول مسابقات بینالمللی قرآن دانشجویان مسلمان شود که کمی سقف آن بلندتر شده است اما برای جوان باانگیزهای همچون وحید خزایی دستیافتنی است.
کسب رتبه در مسابقات بینالمللی قرآن جمهوری اسلامی ایران و قبل از آن در مسابقات کشوری اوقاف دو آرزوی وحید خزایی است که چندان دور از دسترس نیست، به این دو آرزو باید حفظ کل قرآن کریم را نیز اضافه کنیم تا سهگانه وحید خزایی در عرصه قرآن کریم بعد از مسابقات قرآن دانشجویان مسلمان وارد فاز تازهای شود. «تمام تلاش خودم را به کار خواهم بست تا در چند سال آینده بتوانم رتبه برتر مسابقات بینالمللی قرآن ایران را کسب کنم، این آخرین هدفم است و البته از آن مهمتر اینکه بتوانم در چند سال آینده قرآن کریم را حفظ و اینکه به صورت کاملاً تخصصیتر به این عرصه ورود پیدا کنم. بحث حفظ قرآن را مدتی پیگیری کردم و حتی چند جزء را هم حفظ کردم اما بنا به دلایلی امکان ادامه دادن فراهم نشد».
با اینکه بیشتر از دو هفته از جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان کشور در اصفهان گذشته است اما هنوز هم میتوان خستگی سه تلاوت سطح بالا در مراحل مقدماتی و نهایی و نیز مراسم اختتامیه را در صدای وحید خزایی دید، در این خستگی حضور در مسابقه انتخابی پنجمین دوره مسابقات قرآن دانشجویان مسلمان هم بیتأثیر نبوده است. از وحید خزایی در مورد مسابقات اصفهان نیز سؤال میپرسم که میگوید: «در جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان که چند روز قبل در اصفهان پایان یافت مسابقات از سطح بالایی برخوردار بود. در مرحله مقدماتی از تلاوت خودم چندان راضی نبودم و در واقع یک تلاوت معمولی را انجام دادم اما در مرحله فینال هم با اینکه از تلاوت خودم راضی نبودم اما احساس شد که سایر رقبا نیز تلاوت خوبی نداشتهاند و همین امر در کسب رتبه کمک کرد». «در جشنواره ملی در مرحله مقدماتی 10 سطر تلاوت کردم، هرکس براساس توان خود سبکی را میخواند من نیز مدل اکتاوی خواندم و در مرحله فینال نیز به همین شکل اکتاوی تلاوت کردم. اکتاوی به این معنا است که قاری از پرده صدایی پایین شروع میکند و سیر صعودی پیدا میکند تا به اوج میرسد و پس از آن هم فرود دارد، در مسابقات سه تلاوت داشتم که در بین آنها از تلاوت فینال خوشم آمد و به نسبت بهتر از بقیه بود و ارتباط خوبی با آن برقرار کردم، هر چند که تلاوت اختتامیه نیز تلاوت آزادی بود».
وحید خزایی قبل از آغاز مسابقات در اصفهان پیشبینی کسب رتبه اول را نمیکرد اما یقین داشت که جزء رتبههای برتر خواهد شد، از اینکه اولین بار بعد از مسابقات پدر به او تبریک گفته است احساس غرور خاصی دارد و فکر میکند کسب این رتبه جبران بخش کوچکی از زحمات زیاد پدر و کل خانوادهاش بوده است.
دانشگاه و جلسه قرآن
شاید بسیاری از همکلاسیهای وحید خزایی در واحد 55 دانشگاه جامع علمی ـ کاربردی تا پیش از این خبر نداشتند که همکلاسیشان صدای زیبایی دارد و این صدا را در عرصه تلاوت قرآن به کار بسته است، اما بعد از کسب رتبه در مسابقات قرآن دانشجویی آن هم در سطح ملی شاید دیگر به چهرهای شناخته شده در بین همکلاسیها تبدیل شده باشد، از وحید خزایی در مورد اینکه همکلاسیهایش از قاری بودنش خبر دارند یا نه نیز سؤال کردم که به خاطره جالبی از یکی از کلاسهای دانشگاه اشاره کرد؛ «اکثر همکلاسیهایم از قاری قرآن بودن من اطلاع دارند و خیلی از آنها حتی خیلی مشتاق هستند تا صدای من را بشنوند و تقریباً از هر فرصتی برای شنیدن صدای من استفاده میکنند، در کلاس یکی از اساتید به دلیل اینکه روزهای پنجشنبه باید در جلسات آموزش قرآن حضور مییافتم از استاد اجازه خواستم تا چند جلسه را غیبت کنم، وقتی که دلیل این کار را برای استاد توضیح دادم و گفتم قاری قرآن هستم و باید در جلسات آموزشی حضور یابم استاد گفت که به یک شرط حاضر است به من اجازه دهد تا سرکلاس نیایم و غیبتهایم را مجاز کند و آن شرط هم این بود که سر کلاس آیاتی از قرآن را تلاوت کنم، البته این را نیز بگویم که استاد این احتمال را داده بود که شاید من دروغ گفته باشم و در واقع میخواست با گذاشتن این شرط مچگیری کند، در همان جلسه سر کلاس آیاتی از قرآن را تلاوت کردم و نظر استاد تغییر کرد، به حدی حس گرفته بود که معلوم بود خودش هم قرآنی است و بسیار لذت برده است، بعد از کلاس رو به من گفت اینکه قاری قرآن هستی بسیار خوب و ارزشمند است و باید زودتر از این صدای زیبای خود را نشان میدادی، البته همکلاسیهایم هم فکرش را نمیکردند که بتوانم به این خوبی و در چنین سطحی قرآن را تلاوت کنم».
وحید خزایی بسیار تلاش دارد تا خود را در عرصه تلاوت به روز نگه دارد، این به روز بودن را با خواندن کتابهای مرتبط، آشنایی با آییننامههای مسابقات، حضور مستمر در جلسات آموزش قرآن و ... به دست میآورد.
بهترین خاطرهای که وحید خزایی دارد مربوط می شود به زمان کودکی، یعنی آن زمانی که هنوز به صورت حرفهای تلاوت و صوت و لحن قرآن را آغاز نکرده بود و یک دوست او را با نوای ملکوتی استاد «عبدالباسط» آشنا میکند، نوایی که آنقدر بر دلش مینشیند که او را برای همیشه عاشق تلاوت قرآن میکند. اولین بار که قرآن را به صورت صوت و لحن گوش میدهد احساس بسیار عجیبی برایش به همراه دارد، در آن لحظه تنها و تنها نوای زیبای قرآن است که درون پرتلاطم کودکی چند ساله را آرامش میدهد، به گونهای حضور خود را هیچ حس نمیکند در آن لحظات چرا که تمام وجود گوش شده بوده است.
«خوب یادم هست که کلاس پنجم دبستان بودم، آن موقع و قبل از آن در کلاسهای روخوانی و روانخوانی حضور داشتم که در آن صوت و لحن چندان مطرح نبود، یک روز در کوچه با دوستان مشغول بازی بودم که یکی از همسایهها که چند سال از من بزرگتر بود و به جلسات قرآن رفت و آمد داشت و خبر داشت که من هم به جلسات قرآن میروم، من را به خانه خودشان دعوت کرد و تلاوت سوره فجر و شمس استاد عبدالباسط را گذاشت به حدی از آن صدا خوشم آمد و جذب آن شدم که از فردای همان روز به صورت جدی بحث صوت و لحن را پیگیری کردم، در جلسه بعد کلاس روخوانی و روانخوانی همین قطعه تلاوت شده استاد عبدالباسط را در محضر استاد کاظمی تلاوت کردم که بسیار از آن استقبال کرد و لذت برد، از آن به بعد به صورت جدی وارد عرصه تلاوت قرآن کریم شدم، البته با آن همسایهمان بعدها فامیل شدیم».
از وحید خزایی این سؤال را هم پرسیدم که تخصصش تلاوت چه آیاتی است و آن را به بهترین نحو تلاوت میکند، وحید در این زمینه میگوید: «من دوست دارم کل قرآن را به شکل زیبایی تلاوت کنم و این نباشد که تنها بتوانم سورههای خاصی را در حد عالی تلاوت کنم، به نظر من یک قاری باید بتواند کل قرآن را در حد مطلوب تلاوت کند. به شخصه سوره و آیهای که از تلاوت آن لذت ببرم و به نظر خودم به بهترین نحو تلاوت میکنم آیات پایانی سوره مبارکه «کهف» است که میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا . . . ». این آیات را بسیار دوست دارم. البته استاد شحات انور هم این آیات را به زیبایی هر چه تمامتر تلاوت کرده است که بعد از آن هم سوره شمس را تلاوت میکند. سورههای مبارکه «شمس، ضحی و اعلی» را نیز دوست دارم تلاوت کنم».
اخلاق چیز کمی نیست
آخرین سوالی که پرسیده می شود در مورد داشتن الگوی قرآنی در زندگی و در تلاوتش است، «اخلاق چیز کمی نیست، اگر یک قاری قرآن اخلاق و رفتاری منطبق بر قرآن داشته باشد به صورت خودبهخود به الگوی جوانان تبدیل خواهد شد و خواهد توانست که فرهنگ قرآنی را گسترش دهد. من استادی داشتم در گذشته به نام استاد حجتالله شاهبداغی که از اساتید قدیمی قرآن است و از شاگردان استاد خدامحسینی بوده است. ایشان انسانی با اخلاق و با معنویت و حافظ کل قرآن نیز هستند، این گونه افراد نه تنها برای من بلکه برای قاریان بسیار زیادی میتوانند الگو باشند. این استاد حدود 20 سال یکی از جلسات قرآن در محل ما را اداره میکرد اما بعدها به دلیل اینکه مشکلات کاری برای او پیش آمد دیگر نتوانست در جلسات قرآن حضور یابد».
گزارش چهرهها را که سوژهاش وحید خزایی است با آشنایی با «حجت الله شاه بداغی» به پایان میبرم تا من و وحید هر کدام دنبال ذهنیات خودمان برویم، وحید در افق پیش رویش مسابقات بین المللی قرآن دانشجویان مسلمان را ترسیم کرده است و هر شب خواب دریافت جایزه در مراسم اختتامیه این مسابقات را میبیند و من هم به فکر گزارشی دیگر از چهرهای دیگر از فعالان قرآنی که شاید شخصی باشد به نام «حجت الله شاه بداغی»، قاری و حافظی که این روزها شغل نگهبانیاش باعث شده نتواند به عشقش که قرآن است برسد و ناخواسته جلسهداری را رها کند، تا ...
گزارش از تیمور کاکایی
خدا حفظشون کنه ..
آخر گزارش خیلی باحال بود
خوبه ک اینجوری سوژه قرآنی پیدا می کنین ..