آغاز شناخت جایگاه امام از نقطه‌ای به نام انسان
کد خبر: 1353041
تاریخ انتشار : ۲۱ دی ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۶

آغاز شناخت جایگاه امام از نقطه‌ای به نام انسان

گروه اجتماعی: اندیشه مهدویت در تفکر انسان‌مدار امروز، جایگاه خود را نیافته و در اذهان باورمندان به آن نیز به سطحی که منشأ تدبیر باشد، نرسیده؛ جه بسا برای شناخت جایگاه امام، باید به عقب رفت و از نقطه‌ای به نام انسان شروع کرد.


به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) از خوزستان، با اندکی تأمل روشن می‌شود لازمه وجود «امام» ریشه در فقر انسان به‌عنوان موجودی دوبعدی و حقیقتی مرکب از جسم و روح دارد؛ فقری که یکی از مشخصه‌های بشر در قرآن کریم است: «یَا أَیُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ؛ اى مردم شما به خدا نیازمندید»(فاطر/15). فقری که تفکر انسان‌مدار امروز آن را شجاعانه حاشا می‌کند.



«امام»؛ معبری امین برای انتقال دریافت‌های الهی



اشاره به «فقر» انسان در این آیه نشانگر موقعیت وی در عرصه عالم هستى در برابر خداوند هستى‌بخش است(تفسیر نمونه). ما به تدابیر خداوند برای اداره زندگی از طریق رهنمودهای وحیانی از رهگذر وجود معصومین(ع) منصوب از سوی خود نیازمندیم. «امام» معبری امین برای انتقال دریافت‌های الهی در زمینه اتخاذ دستور زندگی در جهت‌گیری حکیمانه نسبت به حیات اخروی انسان است.



با وجود این حقیقت، انسان امروز که خود را قادر بر خلق معیارهای زندگی، تعیین هدف و راه‌یابی به سمت آن‌ها می‌داند، در این راه خود را مستغنی از خدا می‌داند: «کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى﴿۶﴾ أَن رَّآهُ اسْتَغْنَى﴿۷﴾؛ حقا که انسان سرکشى می‌کند﴿۶﴾، همین که خود را بی‌نیاز پندارد﴿۷﴾» (علق/6-7) و از رهگذر احساس بی‌نیازی مطلق در ابعاد مختلف زندگی دست به طغیانی می‌زند که ضرر آن دامنگیر خود و جامعه انسانی می‌شود.



بشر امروز با ادعای کلان توانایی اداره زندگی خود در دنیا، در تعریف ماهیت انسان و سعادت او از تراز عقل و تجربه فراتر نرفت و دستش از خدا و اولیاء او کوتاه ماند.



برای بشر امروز عاقبت بخیری، برخورداری بیشتر از دنیاست و آنچه در کلام وحی، عرصه‌ گذرای آزمایش و بلاء انسان خوانده شد: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا؛ همانکه مرگ و زندگى را پدید آورد تا شما را بیازماید که کدامتان نیکوکارترید»، (ملک/2) تبدیل به صحنه‌ای برای رقابت بیش‌تر و بیش‌تر جهت مالکیت آن شد.



برای باورمندان اندیشه توحیدی، سیطره ساحت نفسانی وجود آدمی بر تمام ابعاد زندگی او، به جهت محدودیت‌ علم و قدرتش، نمی‌تواند فضای مناسبی برای سیر انسان در مسیر تکامل و تأمین نیازهای فطری او باشد. از این رو دستی باید ناصح و دستوری جامع برای آنکه آدمی را به‌گونه‌ای که شأن او ـ از حقیقتی مرکب از جسم و روح ـ ایجاب می‌کند، با تعریف خود آشنا سازد؛ از مبدأش بگوید و با او نشانی سرمنزلش را بجوید.



در اسلام و به‌ویژه تفکر شیعه؛ اندیشه‌ای تابناک وجود دارد که نور ساطع از آن روزنه‌ای امیدی در لایه‌های تاریک اندیشه بشر عصر امروز است؛ عصری که بدون ولی خود، از تاریکی‌های پیچیده و تو درتویی رنج می‌برد.



امروز سالروز امامت کسی است که وعده محقق آیات قرآن است



 و این روزها سالروز امامت کسی است که به باور ما، عملی کننده وعده محقق آیات قرآن کریم است: «وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ؛ خواستیم بر کسانى که در آن سرزمین فرو دست‏شده بودند منت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم و ایشان را وارث [زمین] کنیم» (قصص/5) کسی که عامل اصلی بهره‌مند نشدن از وجود نورانی‌اش؛ همین باوری است که در آن انسان خود را برای رسیدن به سعادت بی‌نیاز از وحی و راهبر می‌داند.



بدیهی است اندیشه روشن مهدویت در پرتوی سیطره تفکر انسان‌مدار امروز، انسانی که آموخته است خوشبختی را در تمایلات مادی‌اش بجوید، جایگاه در خور خود را نیافته است و از سوی دیگر در اذهان باورمندان به آن نیز به سطح ایمانی که منشأ تدبیر و عملی فراگیر باشد، نرسیده است. در دوره‌ای که اقتضای آن رواج اعتقاد به عقل و شک­‌گرایی و منزوی ساختن باورهای وحی است، آنچه بیش از همه تحت‌الشعاع قرار گرفته، بعد روحانی انسان است که سهم یافته‌های عقل و تجربه برای رشد و شکوفایی آن، او را از آموزه‌های وحی بی‌نیاز نمی‌کند.



چه بسا، برای تبیین جایگاه امام و معرفی او به جامعه، باید گام‌هایی به عقب برداشت باید از نقطه‌ای به نام انسان شروع کرد و نیازهایش را دوباره و دوباره با او مرور کرد.



کامله بوعذار

captcha