اهل بیت(ع) پیشوایان راستین دین خدا و واسطه فیض و رحمت خداوند متعال بوده و هستند. در مورد شأن و منزلت والای ایشان در کتب روایی شیعه و اهلسنت روایات زیادی از رسول خدا(ص) رسیده است که مهمترین آنها، که به حد تواتر رسیده و در صحت آن شکی نیست، حدیث ثقلین است که پیامبر خدا(ص) اهل بیت خویش را همسنگ قرآن در مسیر هدایت و عبودیت برمیشمارند، اما افسوس که مسلماننماهایی پیدا شدند و با دین خدا و وصیت رسولش بدترین کارها را کردند.
اینان برای رسیدن به دو روزی ریاست و سروری، سنگ بنای اختلاف و تفرقه در بین مسلمانان را گذاشتند و هنوز پیامبر اکرم(ص) به خاک سپرده نشده بنای کج رفتن مسلمانان و به انحطاط کشیدن آنان را گذاشتند، همانها که بر صورت دختر نبی خدا سیلی زدند و وصی و جانشین رسول خدا(ص) را در بند کرده و شکنجه دادند، که لعنت خدا تا ابد بر آنها و خلف ناصالح و گمراهشان باد. آنچه در این نوشتار مطرح میشود بحثهایی است درباره دشمنی با اهلبیت عصمت و طهارت(ع) به ویژه نواصب که از سرسختترین دشمنان خاندان رسولالله(ص) محسوب میشوند.
نواصب، جمع ناصب و ریشه آن نصب است، نصب در لغت به معنای برپاداشتن و برپا کردن جنگ[1]، دشمنی، سوءقصد به دیگری[2] و نزاع و رفتار کینه توزانه[3] و آشکار ساختن دشمنی و غیر آن است.[4]
ناصبی کیست؟
نصب در اصطلاح به معنای دشمنی با علی(ع) و کینهتوزی به ایشان است[5] و ناصبی کسی است که با مذمت کردن و نکوهش امام علی(ع) ایشان را در مورد جسارت قرار دهد.[6] برخی تظاهر و اعلان دشمنی را در تعریف نصب در ناصبی بودن مطرح ساختهاند.[7] کسی که نسبت به فرزندان علی(ع) یعنی امام حسن و دیگر امامان شیعه دشمنی بورزد، اهل نصب و ناصبی است.[8] دشمنی با پیامبر اعظم(ص) نیز، نصب است[9] مصادیق نصب عبارتند از: انکار فضایل اهلبیت(ع)، هتک حرمت اهلبیت(ع)، اعتقاد به امامت و خلافت دشمنان اهلبیت(ع) ، سبّ و دشنام ائمه(ع) ، پیکار با اهلبیت(ع) و دشمنی با شیعیان.[10] شگفت اینکه ابنحجرعسقلانی یکی از علمای بزرگ اهل سنت تعریفی از ناصبی و نصب ارائه میکند که جای بسی شگفتی دارد که اگر خودِ او به تعریفش معتقد باشد خودش از نواصب به شمار میآید و آن تعریف این است: نصب یعنی ترجیح و مقدم کردن دیگران بر امام علی(ع)[11]
در واقع ناصبیها همزمان با روی کارآمدن پیامبر(ص) و دعوت مردم به اسلام، به وجود آمدند و کمکم ریشه دواندند؛ آنها به طور گسترده در زمان خلافت ظاهری امام علی بن ابیطالب(ع) مطرح شدند. (البته نه به صورت یک حزب با تشکیلات و ضوابطی ویژه) جنگ نهروان، خاستگاه اصلی و اولیه یکی از مهمترین گروه نواصب بود؛ یعنی خوارج. این گروه، فرقهای تندرو و از بدترین ناصبیها در عصر ائمه هدی(ع) شناخته و معرفی شدند.[12] رشد نواصب در زمان امویان بویژه معاویه زیاد شد؛ مثلا معاویه به کارگزاران خود طی نامهای اعلام کرد: من هرگونه حمایت خود را از کسانی که حتی اندکی از فضیلت ابوتراب و اهلبیتش را روایت کنند برمیدارم.
نجات و پیراستگی از گمراهی؛ رهین دوستی اهلبیت(ع)
خطبای دربار در پی بخشنامه معاویه در هر ناحیه و بر فراز هر منبر، به لعنت علی و بیزاری جستن از او پرداخته، ایشان و اهلبیتش را مورد سب و ناسزا قرار دادند. بر اثر سیاست اهریمنی معاویه و هوادران او، دشنام به اهلبیت(ع) به طور آشکار و جعل حدیث علیه آنان تا سالهای متمادی ادامه پیدا کرد.[13] اهلبیت عصمت و طهارت(ع) یکی از دو رکن اساسی دین اسلام هستند و جایگاه معینی در تبیین و تشریح احکام و معارف، تفسیر قرآن، سیر و سلوک معنوی، تکامل و سعادت انسان در دنیا و آخرت دارند. روایتهای سفینه «ان مثل اهل بیتی فی امتی مثل کسفینه نوح من رکبها نجا...»[14] و ثقلین «انی تارک فیکم الثقلین؛ کتاب الله و عترتی...»[15] و... نجات و پیراستگی از گمراهی را رهین دوستی اهلبیت(ع) و پیروی از فرامین آنان میدانند و این با رویکرد نواصب که به دشمنی با خاندان وحی پرداخته و مسبب نفرت مردم از آنان شدند به هیچوجه سازگاری ندارد. به همین جهت در روایات شیعه به شدت با ناصبیها و پدیده نصب برخورد شده و احکام ویژهای برای آنها بیان شده است: بینصیب بودن از اسلام، کفر، مهدورالدمبودن ناصبیِ دشنامدهنده به ائمه(ع)، بدتر بودن از حرامزادگی، بیبهرهگی از شفاعت، بیفایده بودن اعمال ناصبی در نجات او از جهنم، عدم جواز ازدواج با ناصبی (چه زن و چه مرد)، نجستر بودن ناصبی از سگ، کمک و ترحم نکردن به ناصبی و عدم رقت قلب به او از جمله آنهاست.[16] [17] [18] [19] [20]
لازم است در این قسمت به بیان روایاتی از طرق عامه درباره اهلبیت عصمت و طهارت(ع) بپردازیم.
دسته اول روایات درباره محبت به اهلبیت(ع)
دسته دوم روایات درباره بغض و دشمنی اهلبیت(ع)
و اما روایاتی از اهلبیت(ع) درباره نواصب:
هدف ما در این قسمت این است که اثبات کنیم که دشمنی با خاندان رسالت یکی از موانع مهم شفاعت محسوب میشود که استنادمان به روایات ذیل است:
با توجه به این روایات شریف، نواصب و دشمنان اهلبیت(ع) از جمله محرومان از شفاعت در روز قیامت خواهند بود.
ادامه دارد...
«احمد گلستانی عراقی»
پینوشتها:
[1] . جوهری، اسماعیل بن حماد، صحاح اللغه، ج۱، ص۲۲۴ -۲۲۵.
[2] . ابن منظور، جمال الدین محمدبن مکرم، لسانالعرب، ج۱، ص۷۵۸ – ۷۵۹.
[3] . بحرانی، یوسف، الحدائق الناضره، تحقیق محمدتقی ایروانی، قم، مؤسسهالنشر الاسلامی ، ج۱۲، ص۳۲۳.
[4] . طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۴، ص۳۱۶ -۳۱۷.
[5] . حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روحالبیان، ج۱۰، ص۴۶۴.
[6] . ذهبی، شمس الدین، سیراعلام النبلاء، تحقیق علی ابوزید و دیگران، بیروت، موسسة الرساله، ۱۴۱۳ه، چاپ نهم ، ج۷، ص۳۷۰.
[7] . خویی، سید ابوالقاسم، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، تقریر غروی، ج۳، ص۶۹.
[8] . حلی، یوسفبنمطهر، نهایة الاحکام، تحقیق مهدی رجایی، ج۱، ص۲۷۴.
[9] . سقاف، حسن بن علی، صحیح شرح العقیدة الطحاویه، اردن، دارالنووی، ص۶۵۳.
[10] .طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمعالبحرین، ج۲، ۱۷۳.
[11] .العسقلانی، احمد بن علی بن محمد، فتح الباری شرح صحیح البخاری، مکتبة العصریة، مقدمه ص 646. والنصب، بغض علی وتقدیم غیره علیه.
[12] . نراقی، احمد، مستند الشیعه، تحقیق و نشر مؤسسه آلالبیت، ج۱، ص۲۰۴.
[13] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، داراحیاء الکتب العربیه، ج۴، ص۵۶.
[14] . طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، ج۱، ص۲۲۹.
[15] . شیخ مفید، محمد، الارشاد، تحقیق مؤسسة آلالبیت، دارالمفید، ج۱، ص۲۳۳.
[16] . شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت علیهم السلام، ج۱، ص۱۵۹.
[17] . همان، ج۱۴، ص۴۲۶- ۴۳۱.
[18] . همان، ج۱۸، ص۴۶۴- ۴۶۱.
[19] . شیخ طوسی، الاستبصار، تحقیق موسوی خرسان، ج۳، ص۱۸۳ – ۱۸۴.
[20] . شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ص۲۱۰ – ۲۱۱.
[21] . زمخشری، محمد بن عمر، الکشاف، ج 4، ص 220.
[22] . همان، دنبال حدیث، نقل به صورت تلخیص.
[23] . حافظ سلیمانی قندوزی، ینابیع المودة، مکتبة بصیرتی قم، ص 22.
[24] . زمخشری، محمد بن عمر، کشاف، ج 4، ص 221.
[25] . الهندی، علاء الدین علی المتقی، کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج 11، ص 610.
[26] . شیخ حر عاملی ، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، ج 18، ص 559، ح 12
[27] . همان، باب 10، من ابواب ما یحرم من النکاح، حدیث 15.
[28] . همان، ج 1، ص 159، ح 5.
[29] . برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج1؛ ص186.
[30] . مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، ج8 ، باب 27 آخر في ذكر من يخلد في النار و من يخرج منها ..... ص 351.
[31] . برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، ج1، ص184.
[32] .الصفار، محمد بن حسن بن فروخ، بصائر الدرجات في فضائل آل محمد صلى الله عليهم، ج1؛ ص49.
[33] . کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج1، ص516.
[34] . ابن قولویه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، ص 51، الباب الرابع عشر حب رسول الله ص الحسن و الحسين ع و الأمر بحبهما و ثواب حبهما.
انتهای پیام