یکی از کلیدواژههای پرتکرار در سخنان امام خمینی(ره) مسئله حوزه و روحانیت است. با توجه به نقش مهم این طیف در شکلگیری و تداوم انقلاب اسلامی و هدایت معنوی جامعه، امام خمینی(ره) حساسیت ویژهای نسبت به نهاد روحانیت داشت و از همین منظر بازخوانی هشدارهای امام راحل در این رابطه میتواند راهگشای حوزههای علمیه در سالهای آینده باشد.
در همین زمینه با حجتالاسلام والمسلمین محمدکاظم تقوی؛ مدیر تحقیقات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) همصحبت شدیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ امام راحل توصیههای زیاد و مهمی به روحانیت داشتند. آسیبهایی که امام خمینی(ره) در طیف روحانیت شناسایی کرده بودند و نسبت به آنها هشدار میدادند چه بود؟
درباره نسبت امام خمینی(ره) و حوزه و روحانیت مطالب خیلی زیاد است و از زوایای مختلف میتوان بحث کرد. توجه دارید که حضرت امام نه تنها خودش یک شخصیت بزرگ روحانی بود بلکه در خانواده و خاندان ایشان روحانیت و حضور عالمان متعدد بسیار پررنگ و چشمگیر است از جمله پدر بزرگوار ایشان که به نام سیدمصطفی مجتهد شناخته میشد و توسط اشرار منطقه به شهادت رسید. همچنین برادر بزرگ ایشان و خود ایشان و دو فرزند ایشان و یکی از دامادهای ایشان روحانی بودند.
دیگر اینکه امام خمینی تقریبا شصت سال از عمر خودش را به صورت تماموقت در حوزههای علمیه سپری کرد و در طول این شصت سال به تحصیل و تدریس و تالیف در حوزههای علمیه و به عهدهگیری مسئولیت سنگین مرجعیت و زعامت مشغول بودند. وقتی به کتابهای ایشان که ترکیبی از گفتار و نوشتار است در موضوع روحانیت و حوزه مراجعه میکنیم، میبینیم یکی از مجلدات آثار ایشان مربوط به این مسئله است. در آنجا مطالب مختلفی درباره مسائل روحانیت بیان شده است. مشخصا در آثار امام یکی از مهمترین نوشتههای ایشان معروف به منشور روحانیت است که ایشان در سال 67 آن را خطاب به حوزهها و مدرسین و مراجع و همه ارکان حوزه نوشتند. میخواهم این نکته را عرض کنم که امام به مسئله روحانیت توجه ممتد و اهتمام زیاد داشتند.
مشخصا اگر بخواهم به سوال شما پاسخ دهم که امام چه خطراتی را برای حوزه و روحانیت گوشزد کردند باید بگویم امام هم بر بعد علمی روحانیت تاکید میکردند و هم بر مسئله تقوا و خودسازی و تهذیب نفس تاکید میکردند. در بعد علمی هم بر تحصیل علوم مختلف توجه داشتند یعنی همانطور که خودشان شخصیت جامعی بودند که علوم عقلی و نقلی را تحصیل و تدریس کردند حوزه و روحانیت را بر مجموعه علوم اسلامی که باید پاسخگوی نیازهای اندیشهای جامعه اسلامی باشد سفارش میکردند؛ اعم از فقه و اصول و اخلاق و کلام و فلسفه و عرفان.
در همان حال به مسئولیتهای اجتماعی حوزه و روحانیت هم توجه میدادند که وظیفه عالم دینی فقط کسب علم نیست، فقط خودسازی و آدم صالح بودن نیست بلکه علاوه بر اینها و تکیه بر دانش دینی و نفس خودساخته و مهذب، روحانیت باید در خدمت جامعه باشد و نسبت به امور اجتماع مسلمین هم شناخت داشته باشد و هم احساس وظیفه و مسئولیت کند.
مشخصا یکی از آسیبهایی که امام برای روحانیت پیشبینی کرد و به آنها هشدار داد مسئله عدم تهذیب حوزویان و روحانیون و علمای دین بود. امام هم خودش عالم مهذب و خودساخته بود و هم در دوران تدریس خودش در حوزهها در برهههایی درس اخلاق مستمر داشت و شخصیتهای بزرگی مثل استاد مطهری و بزرگانی در تراز ایشان در آن درس شرکت میکردند و شهید مطهری آن توصیف بلند را درباره درس اخلاق امام خمینی دارند.
همچنین در طول سالهای تدریس چه در حوزه علمیه قم و چه حوزه علمیه نجف به مناسبت آغاز سال تحصیلی یا پایان سال تحصیلی یا تبلیغ ماه رمضان موعظههای اثرگذاری خطاب به فضلا و علما داشتند. به همین خاطر مسئله تهذیب نفس، خودسازی و بعد اخلاق روحانیت برای ایشان مهم بود، ضمن اینکه خودش هم مجسمه یک عالم اخلاقی مهذب خودساخته بود. از این جهت ایشان نسبت به عدم تهذیب روحانیت هشدار میداد و اظهار نگرانی میکرد و به روحانیت این تذکر را میداد اگر نسبت به مسئله خودسازی و تهذیب نفس بیتوجه باشند آسیبهای زیادی خواهند دید. ایشان به مسئله زهد و سادهزیستی بسیار توجه میدادند و دنیاطلبی را برای روحانیت بسیار مضر میدانستند.
خطر دیگری که حضرت امام نسبت به آن هشدار میدادند مسئله سطحینگری و تحجر بود. امام تاکید داشتند ما اسلام را، معارف اسلام را، حقایق اسلام را عمقی بشناسیم و به ظاهر و پوسته آن اکتفا نکنیم بلکه توجه ما این باشد که ظواهر اسلام در صورتی که از حقیقت و عمق برخوردار باشد منشا اثر خواهد شد. اگر فقط به پوسته اکتفا کنیم آسیبها و خطرات زیادی پیش میآید. به همین خاطر میبینیم که امام در جای جای نظراتشان خصوصا در منشور روحانیت از تحجر و تحجرگرایی و ظاهرگرایی در میان حوزویان به شدت گلایه میکند. اینها خطراتی بود که امام روحانیت را نسبت به آنها هشدار و توجه میداد که باید نسبت به این خطرات با مسئولیتشناسی به گونهای روحانیت را سامان دهند و به گونهای خود طلاب مشی کنند و به ساختن فکری و اخلاقی بپردازند که از این خطرات دور باشند و بتوانند به وظیفه خود عمل کنند.
ایکنا ـ با توجه به بیاناتی که از امام خمینی(ره) بر جای مانده است، حوزه علمیه مطلوب از نظر ایشان چه ویژگیهایی داشت؟
اگر بخواهم راجع به حوزه علمیه مطلوب از نگاه امام صحبت کنم باید عرض کنم یک بخشش مربوط به ساختار و سازمان حوزه است، یک بخش مربوط به حوزویان است. مطلبی که خدمتتان عرض کردم یعنی پرداختن جدی به مسائل علمی و خودسازی و اهل زهد و سادهزیستی بودن که مورد تاکید ایشان بود ناظر به بعد نرمافزاری مسئله است یعنی یک عالم دینی برای اینکه بتواند دعوتکننده راستین باشد و مبلغی در راستای رسالت پیامبر(ص) و ائمه(ع) باشد، باید این ویژگیها و اوصاف علمی و اخلاقی را در خودش به وجود بیاورد.
چه حوزهای میتواند چنین عالمان دینی تربیت کند؟ مشخصا حضرت امام بر استقلال حوزه تاکید داشتند. استقلال حوزه به معنای تقابل با نظام حاکم در جامعه نیست بلکه امام میخواستند این میراث هزار ساله جامعه شیعی که توسط عالمان بزرگوار دست به دست و نسل به نسل به ما رسیده است همچنان به سلامت خودش استمرار داشته باشد و به نسلهای بعد برسد. چگونه؟ با حفظ استقلال. حفظ استقلال یعنی حوزه سرنوشت خودش را به عوامل برون از خود گره نزند.
من دو نکته به صورت خاطره عرض میکنم. مرحوم آیتالله عبایی که مسئول دفتر تبلیغات بود در مصاحبهای گفتند ما برنامه اعزام مبلغ داشتیم و در ملاقاتی به امام گزارش دادم این تعداد مبلغ اعزام میکنیم و به اینها یک مقدار حق الزحمه میدهیم و به آنها توصیه میکنیم که از مردم چیزی نگیرند. امام تذکر دادند اگر میخواهید هدیهای به آنها بدهید بدهید ولی ارتباط روحانیت با مردم را قطع نکنید.
یکی از علمای اصفهان نقل میکرد جمعی از روحانیون را به مناطق محروم فرستادیم تبلیغ کنند، وقتی هم که جنگ تحمیلی آغاز شد اینها را به جبههها اعزام میکردیم. وقتی ما گزارش این مسئله را خدمت امام دادیم از چهره امام مشخص بود از این کار خرسند و راضی هستند. در پایان گفتیم خوب است شما توصیه بفرمایید که دولت به این کار کمکی بکند. قبل از اینکه صحبت ما تمام شود از چهره امام متوجه شدیم امام با این بخش موافق نیست یعنی تبلیغ دین وابسته به کمک و اعتبارات دولتی و حکوتی نباشد.
امام با آن نفوذ کلمهای که داشتند و خودشان از زمان آیتالله بروجردی دنبال ساماندهی به حوزههای علمیه بودند ولی اینگونه نبودند که به تنهایی برنامههای خودشان را پیاده کنند بلکه در شورای مدیریتی که در دهه شصت شکل گرفت سه تا نماینده داشتند، آیتالله گلپایگانی هم سه تا نماینده داشت، مدرسین عالیرتبه هم سه نماینده داشتند که این مجموعه حوزه را اداره میکردند.
اگر طرحهایی به امام پیشنهاد میشد امام توصیه میکردند با آیتالله گلپایگانی هماهنگ کنید و این برنامهها را در حوزه پیاده کنید. در همین منشور روحانیت و هکذا در یکی از آخریننامهها، امام ارجاع میدهند که اداره حوزه توسط مراجع معظم و مدرسین حوزه علمیه انجام شود. پس حوزه مطلوب از نظر امام حوزهای است که علمیت آن برجسته باشد، اخلاق و تهذیب نفس حوزویان پررنگ باشد و اداره حوزه توسط بزرگان و زعما و مدرسین حوزه باشد.
انتهای پیام