به گزارش ایکنا، سیدمهدی الوانی، استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی، شامگاه یکشنبه، دوم آبان در نشست بیان تجربیات پژوهشی خود با بیان اینکه معلم خوب کسی است که بتواند در ذهن دانشآموزانش اثر مثبت بگذارد، گفت: باید چارچوبی برای پژوهش وجود داشته باشد تا بتوانیم مسئله را به خوبی تبیین کنیم.
مدیرمسئول مجله توسعه علوم انسانی افزود: این روششناسی سه سطح دارد و هر محققی باید تکلیف خود را با این سه سطح تعیین کند، زیرا اگر محققی ناآگاهانه دست به انتخاب روش و منظر معرفتی بزند، نتایج تحقیق او اثرگذار خواهد بود. بنابراین محقق در سطح اول باید تعریف خود را از هستی بیان کند که عینیتباور است یا ذهنیتگرا، زیرا اگر به عینیت باور داشته باشد، به نفسالامری قائل شده و با این نگاه پوزیتیویستی چنین فردی برای علوم انسانی قواعدی قائل خواهد شد که برای ریاضی و علوم طبیعی و ... وجود دارد، اما اگر محقق علوم انسانی ذهنیتگرا باشد، هستی را جهان جان انسان و برداشتهای انسان خواهد دانست. لذا نتیجه متفاوتی خواهد داشت.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به سطح دوم یعنی معرفتشناسی، تصریح کرد: در اینجا محقق تکلیف خود را با چیستی معرفت و امکان حصول معرفت و مسیر صدق یا کذب گزارههای معرفتی مشخص خواهد کرد و گزارههای معرفت باید ارزشگذاری شوند. همچنین اینکه معرفت چیست، در منظر هستیشناسی پژوهشگر ریشه دارد. اگر محققی عینیتباورانه و اثباتگرایانه به تعریف معرفت بپردازد، تعریف خاصی خواهد داشت. اگر ما با ابزارهای تحقیقی خاصی به سراغ تحلیل سیستم اجتماعی برویم، باید میان ابزار تحقیق ما هماهنگی وجود داشته باشد، ولی تحقیقات این عرصه ناکارآمدند، زیرا ناظر به این هستند که عمدتاً پایاننامهها و مقالات تحقیقی ما در کتابخانهها خاک میخورند و کمتر به کمک رفع مشکلات آمدهاند.
برگزیده جایزه علامه طباطبایی بنیاد نخبگان گفت: بهرهگیری از روشهای علوم طبیعی برای بررسی مباحث علوم انسانی اشکالات و آسیبهای زیادی را ایجاد کرده است که شاهد نتایج آن هستیم. سیستمها نه به عنوان مجموعهای از افراد بلکه به مثابه مجموعه نقشهایی هستند که در سلسلهمراتبی ضمانت حقوقی و اجرایی دارند؛ مثلاً شخصی در محیط خانواده نقش پدری دارد در اداره نقش یک کارمند را دارد و تعریف نقشها به تبع محیط تحول مییابد.
الوانی بیان کرد: اشتباه است که ما به آمار به عنوان یک ابزار دارای اصالت مستقل بنگریم. آمار باید از منظر چارچوب نظری به استخدام درآید و نقش روشنگر و حمایتکنندهای داشته باشد. همچنین زیربنا و مبانی معرفتی پژوهش باید مورد توجه محقق قرار بگیرد، کمااینکه برخی محققان روش تحقیق و روششناسی تحقیق را خلط میکنند؛ مثلاً یک فرد گاهی از روی عادت مسیر از خانه تا اداره را طی میکند، ولی گاهی همین مسیر را آگاهانه طی میکند و محقق باید مسیر تحقیق خود را با تأمل و تدبر و آگاهانه طی و نیز اتخاذ منظر کند و مبانی و براهین انتخاب مسیر را تبیین کند.
استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: راموس، که استاد برزیلیالاصل بنده در دوره تحصیل بود، از منتقدان رویکردهای پوتی در مدیریت بود و بعد از بازگشت از ایران دغدغه اساسی او این بود که دیدگاههای تحصلی و کمّی از تبیین پدیدههای انسانی در حوزههای مختلف ناتوان است.
الوانی اظهار کرد: فقدان تناسب بین روش و موضوع تحقیق از مشکلاتی است که متأسفانه بسیار شاهد آنیم. اگر بخواهیم سازمان را بررسی کنیم، باید مجموعه نقشهای آن را مورد بررسی قرار دهیم، نه اینکه صرفا به آمار تکیه کنیم، یعنی هر تحقیقی روش خاص خود را دارد. مشکل دیگری که در تحقیقات با آن روبهرو هستیم این است که مسئلهای را در زمانی بررسی میکنند و آن را به سایر زمانها تعمیم میدهند، در حالی که انسان در حال تغییر است. پیشفرض این است که انسان ثابت میماند. بنابراین باید تاریخمندی را در تحقیقات کنار بگذاریم.
وی اضافه کرد: مسئله دیگر مدلسازی در تحقیق است که در آن پیچیدگی حیات انسانی نادیده گرفته میشود و محققان به اجزا توجه میکنند، ولی از ملاحظه کل ناتوان هستند، زیرا مدل برداشتی از واقعیت است که به صورت خلاصه عرضه میشود. مسئله دیگر تخصصی شدن رشتههای علوم انسانی است که باعث میشود به اجزا بسنده و نیز کل و رابطه میان اجزا مغفول واقع شود و الان دچار این مشکل هستیم. دنیا به سمت چندرشتهای و پیوند میان علوم در حال حرکت است و در پژوهش هم باید این روش را اتخاذ کنیم.
الوانی با بیان اینکه فقدان مواجهه انتقادی با نظریات حوزه تخصصی از دیگر آسیبهاست، اظهار کرد: باید در شیوههای تحقیقی، که به آن معتاد شدهایم و عمدتاً تحقیق آماری است، تجدیدنظر کنیم و روشهایی را در پیش بگیریم که مشکلات را کم کند. جامعه ما جامعهای نیست که پژوهش را باور کرده باشد و خریداری ندارد و باور نکردن بزرگترین مشکل است. پژوهش میتواند موجب اعتلا و رشد سازمان شود ولی این باور وجود ندارد. نگاه کارفرمایان پژوهشها هم فرصت و هم تهدید است. متأسفانه بسیاری از پژوهشها چون مورد کمتوجهی هستند از فرصتهای آنها بیبهرهایم.
انتهای پیام