عملگرایی فراتر از زمانه
کد خبر: 3996494
تاریخ انتشار : ۲۰ شهريور ۱۴۰۰ - ۱۰:۵۷
با خادمان فرهنگ ایران - 1/ حسین قرایی

عملگرایی فراتر از زمانه

کامران پارسی‌نژاد در یادداشتی درباره حسین قرایی نوشت: او مرد عمل است و قصد دارد تمام رسالت و وظیفه متولیان امور فرهنگی را به دوش بکشد، بی‌آنکه در مسند قدرت و شوکت باشد.

حسین قرایی فراتر از زمانه خودبه گزارش خبرنگار ایکنا؛ قدرشناسی و قدردانی از بزرگان یکی از سنت‌های حسنه در فرهنگ ایرانی - اسلامی است که شاید این روز‌ها قدری کمرنگ‌تر شده است. کامران پارسی‌نژاد، نویسنده و منتقد ادبی در سلسله یادداشت‌هایی که در اختیار ایکنا گذاشته، از فعالان حوزه ادبیات، به رسم قدرشناسی و رواج این فرهنگ دیرینه یاد کرده است. نخستین یادداشت وی به حسین قرایی اختصاص دارد. 

شناخت حسین قرایی آسان نیست، نه از این بابت که او فردی پیچیده، رازدار و غیرقابل پیش‌بینی است، بلکه از این بابت که خوش‌فکری، خوش‌نیتی، رسالت و تعهد به ادبیات خاصه شعر انقلاب اسلامی، تدبیر و میزان آگاهی و مهربانی او در حد و اندازه‌ای است که به راحتی نتوان ابعاد والای شخصیتی او را درک کرد و این نه تعارف است و نه در گونه تملق‌گویی‌های رایجی قرار می‌گیرد که این روز‌ها زیاد می‌بینیم و می‌شنویم.

نکته قابل تعمق این است که تمام اهالی قلم و کتاب که از نزدیک او را می‌شناسند در توصیف او به مراتب فراتر از من سخن می‌گویند و من یقین دارم خود نیز هنوز در شناخت این مرد ادب‌دوست، حامی نویسندگان و بسیار پرتلاش عاجز هستم. وقتی پای صحبت قرایی می‌نشینی به وضوح فروتنی در کلام او را حس می‌کنی:

«من یک بچه روستایی هستم. اهل پیشوا، شهری که آوازه‌اش را در جریان ۱۵ خرداد می‌دانیم، ... منزلی در پیشوا داریم. از همان سال‌ها گعده‌هایی را در این زمینه برگزار می‌کردیم. تعداد نشست‌ها به مرور زیاد می‌شد. اکثراً برداشت‌شان این بود که می‌خواهم نماینده مجلس شوم. ولی ما اعتقاد داریم شعر انقلاب و فرهنگ بالاتر از سیاست است. خیلی از رفقای انقلابی و اصولگرا از هر جنس فشل شده‌اند. من کاری به دولت و مجلس و این نهاد و آن نهاد ندارم. باید خودمان کار کنیم. همین الان خانه ما محلی برای پاتوق اهالی ادبیات شده است و ماهانه جلساتی را برگزار می‌کنیم. این‌ها را می‌گویم تا بگویم باید همه ما کار کنیم. با سخنرانی کار اصلاح نمی‌شود.»

مشخص است قرایی مرد عمل است نه سخن. آمده است برای ارتقا و ترویج ادبیات گمشده ایران کاری انجام دهد. عمری است مردم ایران ادبیات خود را در پستوی انواع رویداد‌های فریبنده، پوچ و بی‌مقدار گم کرده‌اند. عمری است ادبای کشور فراموش شده‌اند و آنچنان که شایسته است مورد تقدیر و احترام نه مردم قرار می‌گیرند و نه متولیان امور فرهنگی. و چنین می‌شود در سرزمین ایرانی که هنر را عمری نزد خود حفظ کرده بود دیگر نه رد پای سعدی می‌بینیم، نه حافظ، نه خاقانی، نه نظامی و نه مولانا. قرایی با این درد‌ها آشناست. او از سویی برای ادبیات از دست رفته سرزمینش دل می‌سوزاند و هم از سویی برای تک‌تک نویسندگان و شاعرانی غمگین است که در آوردگاه با زندگی با چالش‌های بزرگی روبرو هستند و از آنجایی که مرد عمل است قصد دارد تمام رسالت و وظیفه متولیان امور فرهنگی را به دوش بکشد، بی‌آنکه در مسند قدرت و شوکت باشد.

اهالی قلمی که او را می‌شناسند یک کلمه در گفتار من شک نمی‌کنند. او به راحتی برای حل مشکلات اهالی قلم حاضر است وقت بگذارد، با دیگرانی صحبت کند که هیچ گاه برای خود نکرده است و از سویی می‌خواهد در عرصه ادبیات به ویژه ادبیات متعهد جریان‌ساز باشد. او می‌داند ادبیات در حالت ایست قلبی است. با این حال ناامید نمی‌شود و همچنان در مسیر خود پیش می‌رود. بر این اساس است که نمی‌توان حسین قرایی را به راحتی شناخت. چرا که اهداف بزرگ او با توجه به کمبود زمان و نداشتن قدرت اجرایی کلان در گذر زمان و به سختی قابل دست یافتن است و او را وا می‌دارد در مسیر‌های متنوعی گام بردارد.

عملگرایی فراتر از زمانه

برگزاری سلسله نشست‌های ارزشمند «شب شاعر» از دستاورد‌های بزرگ او بود. «شب شاعر» عنوان مجموعه نشست‌هایی بود که با هدف تکریم و بزرگداشت شاعران انقلاب اسلامی برگزار شد و توانست محور وفاق و همدلی بخش بزرگی از بدنه جریان شعر انقلاب اسلامی باشد. در عصرانه‌های ادبی خبرگزاری فارس قرایی بر آن شد تا به دور از جار و جنجال‌های مطبوعاتی در محیطی صمیمی و ساده به پاسداشت نویسندگان و شاعران بپردازد و در این کار بسیار موفق بود. رونمایی از کتب تازه منتشر شده شاعران و نویسندگان بی‌شک وظیفه نهاد‌ها و دست‌کم ناشران بود. بسیار دیده می‌شد ناشر خود در مقام مهمان ظاهر می‌شد و کوچکترین همتی برای معرفی اثر خود نداشت. حمایت، همدلی و توجه به نویسندگان و شاعران بی‌شک بزرگترین دستاورد قرایی است و این یاری رساندن‌ها شامل هزاران نفر شده است و کار به یک یا چند ادیب ختم نمی‌شود.

او بی‌آنکه بخواهد خود را در مسیر جریان‌های تبلیغاتی بیندازد تلاش کرد در حوزه ادبیات متعهد جریان‌ساز باشد و در این مسیر کسی به درستی متوجه تمام کار‌های نیک او نشد، مگر همان نویسندگانی که او را دیده بودند و در گذر زمان برایشان ثابت شده بود قرایی، چون خیلی‌ها به دنبال تثبیت موقعیت خود نیست.

حسین قرایی که د‌ل‌نگران صدور شعر انقلاب است، در مجموعه کتاب «از صدای سخن شعر» مصاحبه‌هایی با زنده‌یاد مشفق کاشانی، علیرضا قزوه، مصطفی محدثی خراسانی، محمدصادق رحمانیان و ایرج قنبری درباره حال و هوای زندگی و شاعری آن‌ها انجام داده است. شاعران حاضر در این کتاب به بیان خاطرات خود از چگونگی ورودشان به دنیای شعر و نیز رابطه‌شان با دیگر شاعران معاصر و نقششان در منظومه شعر انقلاب پرداخته‌اند.

مجموعه آثار «شمع بیت‌المال را خاموش کن»، گزیده اشعار محمدرضا آقاسی، «در جستجوی مهتاب زندگی»، شرح نویسندگی حمید حسام، «از سناباد شعر» روایت زمانه و زندگی مصطفی محدثی خراسانی، «همسایه سدر و همسفر رود» زمانه و زندگی دکتر محمدرضا سنگری، «حوالی روشن صدا»؛ زمانه و زندگی حسین اسرافیلی، «دلت را خانه ما کن» گزیده اشعار ژولیده نیشابوری و کتاب «از مشهد تا ژوهانسبورگ»، زمانه و زندگی سید عبدالله حسینی به همت نشر شهید کاظمی و توسط حسین قرایی راهی بازار کتاب شد. گلعلی بابایی با همان جنس کلام ساده و بی‌ریای خود بر این باور است که «سوپرمن هم باشیم به حسین قرایی نمی‌رسیم». او معتقد است قرایی مردی با دو دست و چندین هندوانه است. او از آن آتش‌به‌اختیار‌های به‌تمام‌معناست.

در پایان اشاره به این نکته ضروری است که برای دمیده شدن روح تازه به پیکر ادبیات و هنر کشور افرادی، چون حسین قرایی باید در مسند انجام کار‌های بزرگ فرهنگی قرار بگیرند تا بتوانند طرح‌ها و ایده‌های ارزشمند خود را عملی کنند. برای پیشبرد ادبیات ناب، بدیع و زنده افرادی چون قرایی باید نقش جدی ایفا کنند که فراتر از زمانه خود باشند.

انتهای پیام
captcha