به گزارش ایکنا، نورا فرحات، نویسنده و پژوهشگر الجزایری در یادداشت اختصاصی برای خبرگزاری ایکنا تأکید کرد: شیعیان و پیروان مکتب حسینی زمانی میتوانند ثابت کنند از قیام امام حسین(ع) درس گرفتهاند که دو بار از سوراخ مستبدان گزیده نشوند.
ترجمه فارسی متن کامل این یادداشت در ادامه آمده است:
نهضت امام حسین(ع) اولین قیام در تاریخ است که با عمق ابعاد و دقت اهدافش راه درست را برای ملتهای مستضعف تعیین کرد که در آن مستضعفین با تمام عزم خود برای مقابله با ظالم پیش رفتند، سپس به پیشرفت خود بدون عقبنشینی ادامه دادند تا به اهداف والایی برسند که برای آن حرکت کردهاند و اینکه همه فداکاریهایشان در این مسیر، فداکاری برای رسیدن به موفقیت و پیروزی است.
این قیام حسینی که همه معیارهای نهضتها و انقلابهای معمول را نقض کرد، به مثابه نبرد افتخار و عزت بود که در آن در برابر هرگونه ظلم و ستم مقاومت میشود.
از این رو سخن از انقلاب امام حسین(ع)، صحبت در مورد مکتبی است که به دنبال آموزش درسهای ایثار، فداکاری و دفاع مقدس و تمام ارزشهای والایی بود که اسلام از طریق معلمان خود یعنی اهل بیت(ع) ارائه داده است.
این قیام مبارک، احیای تمام ارزشهای والای اسلامی بود و پیامدها و ابعاد مهم سیاسی، فکری و دینی مهمی برجای گذاشت که هنوز در جوامع ما نمودار است و نقطه محوری در تبلور فرهنگ ملتهای مستضعف در برابر بیعدالتی و مقاومت در برابر استکبار در تمام اشکال آن است.
این امر به این دلیل است که قیام امام حسین(ع) معانی بسیاری از جمله فداکاری، دفاع، حقیقت، آزادی و سایر معانی را در برداشته است که نقش فراوان و مؤثری در دعوت به بسیاری از انقلابها با شعارهای اینچنینی داشتهاند و به دنبال دستیابی به خواستههای یکسان بودهاند.
شاید بهترین و موفقترین نمونه آن، انقلاب اسلامی ایران بود که عاشورا و واقعه کربلا در به ثمر نشستن آن نقش مؤثری داشت، زیرا انگیزههای مناسبی را برای بسیج مردم ایران و مقابله با رژیم استبدادی که صدها سال بر آنها حکومت میکرد، فراهم کرد.
انقلاب ایران انقلاب عظیمی بود که در آن اقشار مختلف مستضعفین و همه طبقات مردمی، مردم عادی، روشنفکران، علما و غیره هر کدام بر حسب توانایی و قابلیتهای خود در آن شرکت داشتند.
اگرچه این انقلاب برخاسته از اصول حسینی بود؛ اما هیچ کمکی از سوی قدرتهای جهانی یا کشورهای همجوار دریافت نکرد و بالعکس با آن به مبارزه برخاستند، زیرا آن را انقلاب غیرمجاز تلقی میکردند که با منطق سلطهگری و بردگی که مستکبران به آن اعتقاد دارند، مخالف بود.
اما آن تظاهراتهای میلیونی در تهران و شهرهای مختلف در ایام عاشورا و غیر آن و اعتراضاتی که همه مردم از هر قشر و گروهی در آن حضور داشتند و دهها هزار شهید و قربانی برجای گذاشت، شاه پهلوی را مجبور به فرار از ایران کرد و راه برای ایجاد نظام اسلامی باز شد؛ بنابراین انقلاب ایران، ثمره قیام حسینی با تمام نمادهای اسلامی آن بود.
قیام مبارک حسینی همچنین سرچشمه قدرت مقاومت اسلامی در جنوب لبنان بود. قیام حسینی به مثابه دستی بود که بازوی دلاورمردان مقاومت را گرفت تا پیروزیهای بزرگ آنها در برابر رژیم اشغالگر را محقق کند چیزی که خیلیها از آن عاجز بودند.
پس از این ارائه مختصر درباره قیام حسینی و آثار و ابعاد واقعگرایانه آن در دوران معاصر ما از دیگر جنبشهایی میپرسیم که اهتمامی به این قیام نشان ندادند نظیر جنبشهای اسلامگرایی که به دنبال دستیابی به حکومت الهی هستند؛ اما آیا آنها در همین مسیر امام حسین(ع) حرکت کردند که بخواهند نظیر انقلاب ایران موفق باشند یا اینکه باید گفت این مسیر را شیعیان و نه غیر آنها دنبال کردهاند با وجود اینکه امام حسین(ع) بزرگتر از این است که نماینده یک طایفه بخصوص باشد، زیرا او وجدان همه امت است.
ما از ابعاد واقعگرایانه قیام حسینی میپرسیم که با ارزشهای دیگر مرتبط است. آیا مطالعه ما درباره این قیام ما را در زمره کسانی قرار میدهد که مشتاق یادگیری درسهایی هستند که کربلا به ما داد؟ آیا ما جزء کسانی هستیم که از سیره حسینی میآموزیم که چگونه زیست و چگونه از دنیا رفت و آیا ما نباید جزء اولین کسانی باشیم که مراقب باشیم دوبار از سوراخ مستبدین گزیده نشویم؟
اگر به این سؤالات در واقعیت فردی و اجتماعی خود پاسخ دهیم؛ از برکات این قیام در تمام ابعاد آن برخوردار خواهیم بود... زیرا هدف قیام امام حسین(ع) بازگرداندن رسالت اسلام محمدی به جایگاه واقعی خود در زندگی امت با همه افراد آن بوده است.
تا زمانی که همه امیدهای مظلومان برآورده و پیروزی آنها بر نیروهای استکبار و شرارت محقق نشود، راه امام حسین(ع) پر رهرو و ادامهدار بوده تا وعده صادق که همان وعده الهی است بهدست آید؛ همان گونه که خداوند متعال میفرماید: «وَاذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِيلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخَافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآوَاكُمْ وَأَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَرَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ: و یاد کنید هنگامی را که شما در زمین گروهی اندک بودید، و ناتوان و زبون شمرده میشدید، و همواره میترسیدید که مردم [مشرک و کافر] شما را بربایند [تا شکنجه و آزار دهند ونابود کنند] پس خدا شما را [در شهر مدینه] جای داد و با یاریش نیرومندتان ساخت، و از [نعمتهای] پاکیزهاش به شما روزی بخشید تا سپاسگزاری کنید»(أنفال: 26)، و نیز فرمود: «إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ: اگر خدا شما را يارى كند هيچ كس بر شما غالب نخواهد شد و اگر دست از يارى شما بردارد چه كسى بعد از او شما را يارى خواهد كرد و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند»(آل عمران: 160).
انتهای پیام