آیت الله محسن غرویان در گفتوگو با خبرنگار ایکنا از خراسان رضوی، به مناسبت روز گفتوگو تمدنها و صلح جهانی اظهار کرد: سیاست مدارانی که در راس امور و مجری سیاستها هستند، نقش موثری دارند و به عقیده بنده برای این منظور باید یک شورایی از شورای عالی تمدن و فرهنگ، شخصیتهای سیاسی، فرهنگی، حوزوی و دانشگاهی تشکیل شود تا به یک اجماعی در این مسائل برسند و اجرا کنند.
وی افزود: دنیای امروز بستگی به رفتار سیاستمدارانی دارد که به عنوان رهبران ملتها، جوامع و کشورها سخن گفته و نقشی را ایفا میکنند. بعضی از این رهبران روحیات صلح و سازش، حلم و گفتوگو دارند و عدهای دیگر روحیه ستیز و خشونت دارند؛ بنابراین به طور قاطع نمیتوان همه دنیا را یکسان دانست. به عقیده بنده جوامع، رهبران و روسای کشورها مختلف هستند اما آنچه که اقتضای امروز ما را بیان میکند، گفتوگو است بدین معنا برخوردها، برخوردهای نرم افزاری است و دوره جنگهای فیزیکی رو به زوال است به هر حال حتی اگر جوامع بار دیگر نبردی هم داشته باشند هم این نبرد فکری و نرم افزاری است و تلاش می کنند از طریق جنگ نرم به اهدافشان دست پیدا کنند.
غرویان در خصوص علت شکلگیری نظریه برخورد تمدنها تصریح کرد: عدهای از فیلسوفان این نظریه را مطرح کردند و بعضی جامعه شناسان و فیلسوفانی که در این زمینه قلم میزنند براساس همان نگاه خشونت طلبانه به این حوزه وارد شدند اما در مقابل نیز نظراتی مانند گفت و گوی تمدن ها مطرح شد بدین معنا که به هر حال دو جامعه و یا دو فرد چنان نیستند که صد در صد با یکدیگر متباین باشند و حتی تمدنها یک جهات مشترکی دارند چراکه موضوع تمدن، انسان و جامعه انسانی است. به هر حال انسانها دارای فطرت، عقل و وجدان مشترکی هستند که میتوان از طریق آن فطرت و وجدان گفت وگوهای مشترکی را بر محور عقل و عقلانیت انجام داد.
وی عنوان کرد: نظم، آرایش فرهنگی، نظامی و اقتصادی جهان بستگی به قدرت دولتها و شخصیتهای تاثیرگذار دارد. فیلسوفان سیاسی و سیاستمداران هر یک میتوانند در جریانات جهانی موثر باشند و قدرتهای نظامی میتوانند در آرایش اقتصادی جهان و آرایش نظامی جهان تاثیرگذار باشند و ما یک قانون ثابتی برای اینگونه امور نداریم و موضوعات تابع اراده و اختیار انسانهاست. هر چقدر یک نظام فلسفی، نظام فکری، قدرت عقلانیت و قدرت اقناع آن بیشتر باشد، میتواند در موجهای جهانی بیشتر تاثیر گذارد.
این مدرس فلسفه اسلامی خاطر نشان کرد: آمریکا یکی از موثرترین پارامترهای تاثیرگذاری در نظم جهانی و آرایش فرهنگی، سیاسی و نظامی جهان است. البته تنها آمریکا نیست بلکه اروپا هم تاثیرگذار است؛ شرق جهان که به اصطلاح روسیه و چین را شامل میشود هم تاثیرگذار هستند و این تاثیرگذاری در جهان توسط بلوک شرق و بلوک غرب در دورههای مختلف متفاوت بوده است. به عنوان مثال زمانی که حکومت کمونیستی و مارکسیستی حاکم بود، تاثیرگذاری آن هم بیشتر بود و هنگامی که فروپاشی شوروی اتفاق افتاد، مقدار این تاثیرگذاری کمتر شد اما به هر حال آمریکا همیشه یکی از موثرترین عناصر تاثیرگذار در نظم جهانی و آرایش تمدنی بوده است.
تمدنها در فرآیند تغییر و تحولات پدید میآیند
وی اضافه کرد: آمریکا براساس فلسفهای حرکت میکند که فلسفه لیبرالیستی است. فرهنگ آمریکا یک فرهنگ انسان شناسانه لیبرالیستی است و فیلسوفانی مانند ویلیام جیمز آمریکایی زیر بنای فرهنگ آمریکا را پیریزی کردند و سیاستمداران، اقتصاددانان و به طور کلی فرهیختگان و متفکرین آمریکا امروز همان خط لیبرالیستی را تعقیب میکنند. در کنار عقیده به مسیحیت و قرائتی که آنها از دین عیسی مسیح دارند، به عقیده بنده الگوی رفتاری آنها یک الگوی یوتیلیتاریانیسم به معنای سودگروی و لیبرالیسم در کنار انسان شناسی خاص خود آنهاست.
وی اظهار کرد: گفتوگو همیشه امکان پذیر است اما به هر حال یک جریانات جهانی و تمدن سازی هستند و فیلسوفانی که نظریاتی را مطرح میکنند مورد اقبال عامه مردم جهان قرار میگیرند و تئوریهای ضعیف ناچار هستند که با آن جریانات قدیم هم سو شوند. در صحنه جهانی امواج فکری و فلسفی وجود دارد و احتیاجات بشر دائما تغییر میکند و نیازهای فکری بشر عوض میشود و ملزومات تمدنی زندگی انسان دائما در حال تغییر است و این را باید به عنوان یک اصل اجتناب ناپذیرهمه قبول کنیم که دنیای انسان در حال تغییر و تحول است.
این مدرس فلسفه اسلامی تصریح کرد: تمدنها در این فرآیند تغییر و تحول پدید میآیند. فیلسوفان و متفکرانی که بتوانند تئوری پردازیهای نو انجام دهند، مطابق با این احتیاجات جدید بشر پایدارتر خواهند بود و تئوریهای تاریخ مصرف گذشته در مورد انسان، جهان، تاریخ، تحول و تمدن به مرور کنار زده میشوند و بشر این تئوریها را رها خواهد کرد.
انتهای پیام