۳۶۵ روز در صحبت قرآن، نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای، کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. دویست و سی و هشتمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «در اوصاف بهشت» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ ﴿۶۹﴾
ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ ﴿۷۰﴾
يُطَافُ عَلَيْهِمْ بِصِحَافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنْتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۷۱﴾
وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۷۲﴾( زخرف 72-69)
آنان که به آیات ما ایمان آوردند و در شمار مسلمانان(و اصحاب تسلیم به فرمان خدا) قرار گرفتند(69) (به ایشان خطاب شود که) وارد بهشت شوید، شما همسرانتان و در آن بهشت شاد و خرم باشید(70) و بر آن مومنان کاسههای زرین و کوهزهای بلورین(از شراب و طعامها لذیذ)دور گردانند و آنجا هر چه نفوس را بر آن میل باشد و چشمها را بهجت و لذت بخشد مهیاست و شما مومنان در آن بهشت جاویدان متنعّم خواهید بود(71) و این همان بهشتی است که شما به خاطر کارهای نیکوی خود به میراث گرفتند(72).
نقاشی دلپذیر دیگری است از احوال بهشتیان و نعمتهایی که خداوند به ایشان عطا کرده است. اولاً شرط ورود به این بهشت، ایمان به آیات الهی است و تسلیم شدن به فرامینی که در آن آیات مندرج است و این آیات هم در نفسهای آدمیان و هم در آفاق عالم و هم در کلام رسولان مندرج است و این هر سه با هم همخوانی و هم گامی دارند و به حقیقت بهشت دنباله، بلکه تبلور همین هماهنگیها است، چنانکه جهنم دنباله ناموزونیها و ناهماهنگیهای ما در این عالم است.
اولین نعمت بهشت این است که آدمیان تنها نیستند بلکه در صحبت خوبانند که خود نیز از جنس ایشانند و مصاحبت انسانهای خوب در همین عالم نیز نعمتی بزرگ و موهبتی شاهانه است. ثانیاً ایشان را در بهشت جفتها و همسرانی است که در کنارشان به وجد و نشاط و لذت و بهجت رسند. ثالثاً آنجا غلامان و کنیزان بسیار با جامهای مرصّع زرین به گرد ایشان در طوافند و این مقام پادشاهی است. رابعاً از هر چیز بهترین و ارزندهترینش در بهشت بر آنان مهیا است از جمله بهترین شراب که آن را هیچ تلخی در آغاز و هیچ سردرد و خماری در پایان نیست. خامساً غیر از نعمتهایی که در بهشت ذکر شده است هر آرزوی دیگری که در دل ایشان بگذرد و هر آن منظری که در چشم ایشان خوش آید و مایه لذت باشد برایشان فراهم است و از همه مهمتر این است که این شادی وسعادت را هیچ نقطه پایانی نیست.
آن غلامان و کنیزان و قصرها و ایوانها و فرشها و فراشها همه فرزندان کارهای نیکوی آدمیانند که هم در این عالم ایشان را دلداری میدهند و از نومیدی میرهانند و هم در عالم دیگر نیز به هزاران اطوار گوناگون بر آدمی ظاهر میشوند.
یکی گوید من آن لبخندم که با آن دلی را شاد کردی و یکی گوید من آن مرهم شفابخشم که بر زخم بیماری نهادی و هر یک از فرشتگان و درختان و نعمتها را اگر بپرسند خود را معرفی خواهند کرد که من کیستم و چگونه پیش تو آمدهام.
درک نعمتهای بهشتی ابعاد تازهای از هستی می طلبد:
طفل ماهیت نداند طمس را
جز که گویی هست چون حلوا تو را (مثنوی)
شگفتا از آن فرد واحد احد که اولاً هر چه آفریده زوج است، ثانیاً چندان نعمت برکت و التذاذ و بهجت در این زوجیت نهاده که باید گفت همه زوجها و همه عاشقان و معشوقان در فردیّت او جمعند.
انتهای پیام