پسر من «محمد احمدی جوان» در پنج اسفند ماه ۱۳۶۸ برابر با شب مبعث رسول اکرم(ص) در روستای باشی از توابع بخش دلوار تنگستان متولد شد. کاردانی مکانیک را در دانشگاه آزاد گناوه تمام کرد و با وجود اینکه در رشته مهندسی مکانیک سیالات دانشگاه شیراز قبول شد اما به عضویت تیپ پیاده سپاه امام صادق(ع) درآمد و به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) به سوریه رفت و در سن ۲۴ سالگی به شهادت رسید.
پسرم از رفتنش به سوريه به ما چيزی نگفت. به ما میگفت به عنوان ماموريت كاری به سفر میروم، اما به دوستانش گفته بود از اين ماموريتی كه میروم سالم بر نمیگردم. سوريه كه بود چندين مرتبه با همديگر تماس داشتيم، ولی باز هم نمیگفت در سوريه است. ما و خانواده هم فكر میكرديم در يك ماموريت ساده كاری است. به خاطر اينكه مادر ناراحت نشود میگفت 20 روز ديگر میآيم، اما بعد از چند روز دوباره زنگ میزد میگفت يك اردوی سفری داريم كه نميتوانم حالا حالاها بيايم. تا اينكه زخمی شد و او را در بيمارستان بستری كردند. وقتی زخمی شد متوجه شديم به سوريه رفته است. ماه مهر سال 1394 بود كه به سوريه اعزام شد و بعد از يكماه حضور در حلب مجروح شد.
شهدا علاوه بر جان از مالشان هم گذشتهاند، پسر من نیز همچون دیگر شهدا وصیت نامهای تهیه کرده و در وصیت نامهاش خواسته بود که اموالش در راه خدا هزینه شود، از این رو منزل ایشان حسینیه و حیاط آن نیز به دارالقرآن تبدیل شده است. علاوه بر این پسرم، ارتباط قلبی بسیار نزدیکی با شهید علیرضا زندهپی (دایی شهید) داشت و او را الگوی شخصیتی خود میدانست. اعتقاد قلبی و عملی به ولایتفقیه داشت تا جایی که در وصیت نامه خود مینویسد: مباد از خط ولایت فقیه خارج شوید که من شهادت میدهم که شما از خط اهل بیت خارج شدهاید.
ایکنا- با وجود خطرات احتمالی چگونه راضی شدید که فرزند برومندتان در سوریه حاضر شده و با داعش مبارزه کند؟
اگر شهدای مدافع حرم برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) به سوریه نمیرفتند اکنون باید در خاک ایران با دشمنان میجنگیدیم بخاطر همین با اعزام ایشان به سوریه موافقت کردیم.
محمد از تك تيراندازان ماهر جبهه مقاومت در سوريه بود. به عنوان مربي سلاح، به رزمندگان ديگر آموزش میداد. در عمليات آزادسازی حلب، محمد میبيند پيكر چند نفر از دوستانش كه شهيد شدهاند نقش زمين شده است. براي همين میرود پيكر اين شهدا را عقب بكشد. پيكر يكی از شهدا روی دوش محمد بود كه ناگهان متوجه اصابت تركش داعشیها میشود. دوست محمد كه همراهش زخمی شده بود، میگويد ابتدا وقتي محمد از طرف داعشیها تير خورد، دو چشمش را از دست داد و فرياد يا زينب(س) يا زينب(س) سر داد. با تركشی كه به سرش و ديگر اعضای بدن و چشمش خورده بود تا 20 روز در بيمارستان سوريه بستری و در كما بود. بعد به بيمارستان بقيهالله تهران اعزام شد و مدتی هم در اين بيمارستان در حالت كما به سر برد. پس از ۴۳ روز بستری شدن و تحمل دردهای ناشی از جراحتهای میدان نبرد در یکی از بیمارستانهای تهران در روز جمعه ۱۳، آذر 1394 همزمان با روز معراج پیامبر اکرم(ص) به فیض شهادت نائل آمد و آسمانی شد.
انتهای پیام