به گزارش ایکنا؛ نخستین جلسه ایام سوگواری سیدالشهداء(ع) در دبیرستان صدیقین، شب گذشته با حضور سیدمجتبی حسینی برگزار شد. حسینی طبق سنوات گذشته در آغاز به بیان احکام فقهی پرداخت و در ادامه شرح و تبیین یکی از فرازهای زیارت جامعه کبیره را آغاز کرد.
وی سخنان خود را با قرائت فرازی از زیارت جامعه شروع کرد: «کَلَامُکُمْ نُورٌ وَ أَمْرُکُمْ رُشْدٌ وَ وَصِیَّتُکُمُ التَّقْوَی وَ فِعلِکَم الخَیر وَ عَادَتِکُم الاِحسان وَ سَجیَّتِکُمُ الکَرَم، وَ شَانِکُم الحَق وَ الصِدقِ وَ الرِفقِ وَ قَولُکُم حَکم وَ حَتم، وَ رَاءیُکَم عِلم وَ حِلم وَ حَزم؛ سخن شما نور بخش دلها و فرمان شما هدایت است. سفارش شما تقوا و کار شما خیر و نیکی است. عادت شما نیکی و فطرت شما کرم و بخشش است. حالت و منزلت شما حق و راستی و مدارا و محبت است و سخن شما دستور لازمالاجراست؛ و اندیشه شما دانش و بردباری و عاقبتاندیشی است.»
وی گفت: در این جلسه به عبارت «کلامکم نور» میپردازیم. کلام چیست؟ هم منطقیین، هم فلاسفه و هم اصولیون به بحث کلام پرداختهاند. سخنی که به شما میگویم و معنایی به شما منتقل میشود «کلام» است. کلام لفظی است که برای مخاطب معنایی داشته باشد. این تعریف ادبی کلام است. باید توجه داشت که مسئله ما بالاتر از این حرفهاست؛ چراکه نگاهی فراتر داریم. کلام آن رشتهای است که منِ گوینده را به شمای مخاطب پیوند میزند؛ حتی ممکن است در آن حرفی بیان نشود. در ادبیات دینی خودمان اگر خداوند به کسی الهامی کند، ولو حرفی زده نشود، به آن کلام میگوییم.
عقل هموزن پیامبران
حسینی ادامه داد: امیرالمؤمنین(ع) در کلامی میفرمایند: «وما برح لله عَزَّت آلاؤهُ فی البرهَة بَعدَ البُرهَة و فی اَزمانِ الفَتَراتِ عبادٌ ناجاهم فی فِکرِهِم و کلَّمَهم فی ذاتِ عُقُولهم فاستَصبحوا بنور یَقظَةٍ فی الابصار و الاَسماعِ و الاَفئِدَة؛ برای خداوند که نعمتهایش گرامی باد، در هر برههای از زمان و در فاصلههای زمانی میان بعثت پیامبران همواره بندگانی بوده است که با آنان در اندیشههایشان نجوا کرد و در درون خردهایشان با آنان سخن گفت و بدین سبب آنان چشمها و گوشها و دلهایشان از نور بیداری تابناک شد.» حضرت میفرمایند که خداوند با بندگان خودش در دورانی که پیامبری وجود ندارد در عمق عقلهایشان با آنها تکلم میکند؛ یعنی عقل هموزن پیامبران است؛ لذا معتقدیم باید عقلها را پرورش دهیم تا کسری وحیها جبران نشود. وقتی حضرت میفرماید: «کلَّمَهم فی ذاتِ عُقُولهم» شاید اصلاً سخنی گفته نشود، ولی پیامی منتقل میشود و بر آن کلام اطلاق میشود.
مؤلف کتاب «مقامات اولیا» افزود: کلام یک فضای شخصی است و دو طرف گوینده و شنونده دارد. کلام یک رشته است که دو سر دارد؛ گوینده و شنونده. حرکت یک ریسمان به دو سر آن است؛ لذا هر حرفی با مخاطبش معنای خاص پیدا میکند. همین الآن که بنده عرایضی را مطرح میکنم به تعداد مخاطبانم برداشتهای شخصی وجود دارد. پس تحصّل کلام من در عالم خارج به واسطه مخاطبان است.
قرآن کریم و سخن تازه به تعداد انسانها و لحظات آنها
حسینی در ادامه به پویایی آیات قرآن کریم اشاره کرد و گفت: قرآن کریم به تعداد انسانها و لحظات انسانها حرف تازه دارد. یک نفر خدمت امام صادق(ع) رسید و درباره آیهای سؤال کرد. حضرت جواب دادند. سال بعد درباره همان آیه سؤال کرد و حضرت جوابی متفاوت دادند. سال بعد مجدداً درباره همان آیه سؤال کرد و حضرت، جواب دیگری دادند. بعد از امام صادق(ع) پرسید که من هر سال درباره این آیه از شما سؤال میکنم و شما یک جواب متفاوت میفرمایید؛ حضرت فرمودند: «لکل وقت حدیثه»؛ یعنی هر زمانی کلام خودش را دارد. توی امروز و توی سال قبل فرق میکنی. درباره این کلام حرف میزنیم. کلام از طرف امیرالمؤمنین(ع) صادر میشود، ولی ابوذر یک چیز برداشت میکند، سلمان یک چیزی برداشت میکند، شمر ملعون هم یک چیز برداشت میکند.
وی در ادامه اظهار کرد: خاصیت کلام در ارتباط ایجاد میشود. کلام وجود دارد، ولی ماهیتش را طرفین میسازد. ماهیت کلام را توی مخاطب میسازی؛ گرچه وجودش را من ایجاد کردهام. قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا؛ خداى را از اينكه به پشهاى يا فروتر [يا فراتر] از آن مثل زند شرم نيايد پس كسانى كه ايمان آوردهاند مىدانند كه آن [مثل] از جانب پروردگارشان بجاست، ولى كسانى كه به كفر گراييدهاند، مىگويند که خدا از اين مثل چه قصد داشته است»(بقره/ آیه 26). طبق این آیه یک حرف در برابر دو آدم دو انعکاس ایجاد میکند. در ادامه میفرماید: «يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ؛ [خدا] بسيارى را با آن گمراه و بسيارى را با آن راهنمايى مىكند و[لى] جز نافرمانان را با آن گمراه نمىكند.» با همین قرآن که کتاب هدایت است عدهای گمراه میشوند! چه کسانی گمراه میشوند؟ کسانی که فاسق هستند. فاسق یعنی کسی که از درون تهی شده باشد. این افراد با قرآن هدایت نمیشوند.
کارشناس معارف اسلامی در ادامه یادآور شد: پیامبر(ص) فرمودند: «انَّا مَعَاشِرَ اَلْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ اَلنَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ.» فکر میکنم که پیامبران بر اساس میزان عقلی که هر کدام از ما داریم، با هر کدام از ما سخنی متفاوت میگویند. این یک معنای روایت است. اما با توضیحات امروز بنده روشن میشود همان یک حرف، نه دو حرف متفاوت، برای من معنایی دارد، همان حرف برای شخص دیگر معنای دیگری دارد.
انتهای پیام