کار و تلاش؛ دستاورد حقیقی انسان/ مغایرت اشاعه بخت‌آزمایی با اهداف خلقت
کد خبر: 3807432
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۷
استنادات قرآنی بیانات رهبر معظم انقلاب/

کار و تلاش؛ دستاورد حقیقی انسان/ مغایرت اشاعه بخت‌آزمایی با اهداف خلقت

گروه سیاسی ــ رهبر معظم انقلاب اعلام مخالفت خود با برنامه‌های بخت‌آزمایی اخیر رسانه‌ها از جمله صداوسیما را بر مبنای آیه 39 سوره مبارکه «نجم»؛ «وَ اَن لَیسَ لِلاِنسانِ اِلّا ما سَعیٰ» بیان کردند. بر مبنای این آیه کار و تلاش به خودی خود یک ارزش و واقعیت وجودی انسان است. لذا هر مقوله‌ای که از ارزش این امر بکاهد و آن را کمرنگ سازد ضد ارزش اجتماعی محسوب می‌شود.

رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با کارگران با انتقاد از تولید برنامه‌‌هایی از جنس بخت‌آزمایی فرمودند: «دستگاه‌های مختلف، صدا و سیما و دیگران باید متوجّه این معنا باشند که نوع کارهایی از قبیل کارهای بخت‌آزمایی را ترویج نکنند.»

ایشان در ادامه در تبیین اهمیت مسئله تلاش و کار آیه 39 سوره نجم را مورد استناد قرار دادند و فرمودند: «این‌ها به ما درس می‌دهد: وَ اَن لَیسَ لِلاِنسانِ اِلّا ما سَعیٰ؛ دستاورد واقعی و حقیقی انسان آن چیزی است که محصول سعی او و تلاش او باشد. اینکه غذای پخته را جلوی انسان بگذارند، در دهان انسان بگذارند، این انسان را به جایی نمی‌رساند. آن جایی که ذهن انسان کار می‌کند، فکر انسان کار می‌کند، بازوی انسان کار می‌کند، همّت و اراده‌ انسان کار می‌کند، آن است که انسان را، فرد را و جامعه را رشد می‌دهد. جوامعی هم که در دنیا از لحاظ مادّی رشد کردند، در اثر این تلاش رشد کردند؛ تلاش کردند و رشد کردند. خدای متعال وعده داده که به آن کسانی که برای دنیا هم کار می‌کنند و به فکر معنویّات و آخرت هم نیستند، کمک می‌کند تا در همان راهی که هستند بتوانند حرکت بکنند؛ باید تلاش کرد.»

به عبارتی کار و تلاش ارزش‌آفرین است و ثمره وجودی یک انسان از میزان کار و تلاش فکری و عملی اوست، در حالی که ترویج این قببیل برنامه‌های تلویزیونی درست در نقطه مقابل این ارزش قرار دارد و مانع رشد و ارتقای فکری و فرهنگی انسان می‌شود و تنها نتیجه یکشبه پولدار شدن تبدیل یک ضد ارزش به ارزش در جامعه اسلامی است.

اما مفسران درباره این آیه چه گفته‌اند:

علامه طباطبایی در تفسیرالمیزان درباره این آیه آورده است که «راغـب مى‌گويد: كلمه (سعى) به معناى راه رفتن تند و سريع است، اما نه به حدى كـه دويـدن بـر آن صـدق كـنـد، ولى در مطلق جد و جهد در هر كارى چه خير و چه شر نيز اسـتعـمال مى‌شود، از آن جـمـله در قرآن آمده (و سعى فى خرابها) كه البته بايد اضافـه كنيم كه اسـتعـمالش در جـد و كـوشـش در هـر كـار استعمال لغوى نيست، بلكه استعاره‌اى است.

لام در كلمه (للانـسـان) لام مـلك حـقـيقى است، مانند ملكيت انسان نسبت چشم و گوش و سـايـر اعـضـايـش، نـه مـانند ملكيتش نسبت به خانه و فرش كه ملكيتى است اعتبارى و به مـعـنـاى جـواز تـصـرف. چـون انـسـان مـلكـيـت حـقـيـقـى، مـالك اعـمـال خـويـش اسـت پـس ‍مـادامـى كـه انـسـان هـسـت آن عـمـل هـم هـسـت، و هـرگـز بـه طـبـع خـود از انـسـان جـدا نـخـواهـد شـد، بـنابر اين بعد از انـتـقال آدمى به سراى ديگر، تمامى اعمالش چه خير و چه شر چه صالح و چه طالح با او خواهد بود، ايـن مـعـنـاى مـلك حـقـيـقـى اسـت، و امـا آنـچـه كـه انـسـان مـلك خـود مـى‌پـنـدارد، مال و فرزندان و زخارف و زينت‌هاى زندگى دنيا و جاهى كه در ظرف اجتماع از آن خود مى‌داند و رابطه‌اى ميان آنها و غير خود نمى‌بيند، هيچ يك از اينها ملك حقيقى آدمى نيست (چون قـوام هـسـتـيـش به هستى آدمى نيست، فرش مى‌سوزد صاحبش همچنان هست، صاحبش مى‌ميرد فـرش هـمـچنان هست)، بلكه ملكى است وهمى و اعتبارى (كه زندگى در اجتماع ناگزيرش كـرده چـنـيـن رابطه‌هايى را قائل شود) و اين ملك تا دم مرگ با آدمى هست، همين كه خواست به دار الخلود و عالم آخرت منتقل شود به دست ديگرى مى‌سپارد.

پس معناى آيه چنين شد: هيچ انسانى هيچ چيزى را به ملكيت واقعى مالك نيست، تا اثر آن ملكيت كه يا خير است يا شر يا نفع است يا ضرر عايدش شود، مگر آن عملى را كه كرده و جـد و جـهـدى كـه نـمـوده، تـنـهـا آن را داراست و اما آنچه ديگران كرده‌اند اثر خير يا شرش عايد انسان نمى‌شود.

ايـنكه در بالا گفتيم: (و هرگز به طبع خود از انسان جدا نمى‌شود) براى اين بود كـه مسئله شـفـاعـت را اسـتـثـنـاء كـرده بـاشـيـم، هـر چـنـد كـه شفاعـت هـم باز اثر اعمال خود آدمى اسـت، چـون شفاعت از آن گنهكاران ايـن امت است كـه با سعى جميل خـود در حظيره ايمان به خدا و آياتش وارد شده‌اند و اگـر مؤمن نمى‌شدند مشمول شفاعت نمى‌گشتند و همچنين بهره‌مندى انسان بعد از مردنش از استغفار مؤمنين و اعـمال صـالح و خيراتى كـه برايـش می‌فرسـتند آن نـيـز مربوط بـه سعى جميل خود آدمى است، كه در زندگى داخل در زمره مؤمنين شد و سياهى لشكر آنان گرديد و ايمان‌شان را تأييد كرد و اثرش اين شد كه هر چه عمل خير كردند، او نيز به قدر دخالتش ‍سهيم گردید.

هـمچـنين كسانی كه در زندگى سنت حسنه‌اى باب مى‌كنند و مى‌روند مادامى كه در روى زمين اشخاص به آن سنت عمل مى‌كنند او نيز شريك است، كه فرمودند: (من سن سنه حـسـنـه فـله ثـوابـهـا و ثـواب مـن عـمـل بـهـاو مـن سـن سـنـة سـيـئه كـان له وزرهـا وزر مـن عمل بها الى يوم القيامه). براى ايـن كـه بر حـسب فـرض شخص باب‌كننده از همين جهت كه سنتى را باب كرده در عمل ديگران سهيم است، (چـون اگر او آن عمل را باب نمى‌كرد، ديگران هم آن را انجام نمى‌دادند، و يا كمتر انجام می‌دادند).»

آیت‌الله مکارم شیرازی نیز در تفسیر نمونه درباره این آیه بیان می‌دارد: «سعى در اصل به معنى راه رفتن سريع است كه به مرحله دويدن نرسيده، ولى غالبا به معنى تلاش و كوشـش بـه‌كار مى‌رود، چرا كه به هنگام تلاش و كوشش در كارها انسان حركات سريعى انجام مى‌دهد، خواه كار خير باشد يا شر.

جالب اينکه نمى‌فـرمايد: بـهـره انـسان كارى است كه انجام داده، بلكه مى‌فرمايد تلاشى اسـت كـه از او حاصل شده است، اشاره به اينكه مهم تلاش و كوشش است هر چند انسـان احـياناً به مقصد و مقصودش نرسد كه اگر نيتش خير باشد خدا پاداش خير به او مى دهد، چرا كه او خريدار نيتها و اراده هاست ، نه فقط كارهاى انجام شده !»

از این دو تفسیر برمی‌آید که نفس کار و تلاش انسان به منزله ثمره و نتیجه او یاد شده نه اینکه آن تلاش منتجر به نتیجه شده باشد یا خیر. قطعا در مسیر خیر یا شر بودن آن تلاش مهم است. اما غرض این است که خداوند تا این میزان به کار و تلاش اهمیت داده که دستاورد حقیقی آدمی را همان کار و تلاش بیان کرده و از این منظر سوق دادن انسان‌ها به سمت و سوی یک‌شبه پول‌دار شدن با بخت‌آزمایی، قمار و مسابقات بی‌مایه تلویزیونی، چیزی جز دور کردن انسان از واقعیت وجودی او نیست و رخ دادن چنین اتفاقی در یک نظام اسلامی آن هم از سوی رسانه ملی به منزله نهاد رسانه‌ای رسمی نظام که باید مروج فرهنگ اسلامی در حوزه‌های مختلف از جمله ترویج و اشاعه مقوله کار و تولید به عنوان یک ارزش باشد، جای بسی تأسف و سؤال دارد و بدتر آنکه این رویه نادرست و غیر شرعی به قدری اشاعه پیدا کند و عادی شود که قبح آن در اذهان جامعه فروریخته و کمتر کسی پیگیر شرعی یا غیر شرعی بودن چنین جوایزی شود و اینجاست که باید زنگ خطر جدی درباره میزان حساسیت مسئولان صداوسیما و کلیت جامعه نسبت به کسب درآمد از طریق حلال یا حرام به صدا درآید، هرچند مراجع تقلید و در نهایت رهبر معظم انقلاب با صراحت و در فضای عمومی تکلیف را روشن کردند و بر وظیفه صداوسیما در جلوگیری از تولید این گونه برنامه‌ها و تولید برنامه‌‌های رواج‌دهنده فرهنگ کار و تولید و ارزش قایل شدن به تلاش و کوشش تأکید کردند.

رهبر معظم انقلاب نیز در سخنرانی خود به مناسبت روز کارگر در سال 93 به اهمیت نفس کار و تلاش اشاره کرده و فرمودند: «فْس كار احترام دارد، نفْس تحرّك و تلاش در جهت درست داراى احترام است؛ اين نگاه اسلام است. همه‌چيز بر پايه اين تكريم و احترام بايستى شكل بگيرد. اگر ما چيزى به نام حقوق كارگر و منزلت كارگر تعريف مي‌كنيم، بر اساس همين احترام به كار و احترام به كارگر بايد باشد. واقع قضيّه هم اين است كه تمدّن‌هاى بشرى و پيشرفت‌هاى مادّى عالم در همه‌ دوره‌ها، و همچنين پيشرفت معنوى و روحى و درونى هر انسان، جز با كار فراهم شدنى نيست؛ كار لازم است، تلاش لازم است.»

همچنین رهبر معظم انقلاب در سخنرانی در جمع خانواده‌های شهدا و ایثارگران در سال 1376 با تقبیح روحیه سستی و بی‌حالی فرمودند: «امروز حرف اصلی من به شما عزیزان و همه‌ ملت ایران این است که به هیچ فردی، به هیچ ملتی و به هیچ جمعیتی، از خزانه‌ی غیبت الهی هیچ چیز نمی‌دهند، مگر با تلاش و کوشش. ملت‌های تنبل و بی‌حال، از افتخارات ملی نصیبی نخواهند برد. مجموعه‌های بی‌همت و بیکاره، به خدمات و به شایستگی‌های بزرگ دست نخواهند یافت. افرادی که نخواهند تلاش کنند و زحمت بکشند، در بازار معنویت و در سودای عشق و ایمان و تقوا و فضایل معنوی، چیزی گیرشان نخواهد آمد: «لیس للانسان الّا ما سعی‌». هم در دنیای مادی این‌طور است؛ یعنی ملت‌هایی که کار کنند، فکر کنند، ابتکار کنند، سختی‌ها را تحمل کنند، به امکانات مادی و رفاه و پیشرفت خواهند رسید و هم در میدان معنویات این‌گونه است: ملت‌هایی که تلاش کنند، مجاهدت کنند، ایثار کنند و از کار و فداکاری نترسند، خدای متعال به آنها همه چیز خواهد داد.»

حجت‌الاسلام و المسلمین قرائتی نیز در تفسیر نور به دو نکته پیرامون این آیه اشاره می‌کند که به شرح ذیل است:

1ـ هستى ميدان تلاش و كار و نتيجه‌گيرى است.
2ـ ما مكلّف به انجام وظيفه‌ايم، نه حصول نتيجه؛ سعى و تلاش وظيفه ماست.
3ـ آيه، نظر به عدل الهى دارد نه فضل الهى، يعنى طبق عدل، بايد كيفر و پاداش هر كس به مقدار تلاش او باشد، هرچند خداوند از فضل خود مى‌تواند لطف كند و پاداش را بيشتر دهد و يا كيفر را كم كند.

بر این مبنا تلاش مجموعه مسئولان و رسانه‌ها و تریبون‌ها در نظام اسلامی باید متمرکز بر بالا بردن ارزش کار در یک جامعه و کنار گذاشتن رویه‌ها و رویکردهایی باشد که جامعه را به سمت تفکرات خیال‌گونه و رؤیایی مبنی بر پولدار شدن بدون هیچ نوع فعالیت و تلاشی متمایل می‌کند که می‌تواند آثار و تبعات بسیار خطرناک اقتصادی و اجتماعی داشته و به فساد اقتصادی، تنبلی و رکود و خمودگی فکری در جامعه دامن بزند.

انتهای پیام

captcha