به گزارش ایکنا از قزوین، مراسم جشن روز دختر با حضور خدام رضوی و به یاد کریمه اهلبیت و امام رئوف حال و هوای دیگری داشت.
مژده لواسانی بهعنوان مجری برنامه مانند همیشه متین اما پرانرژی به جایگاه میرود و در قالب کلماتی دلنشین روز دختر را به دختران حاضر در ورزشگاه شهید بابایی قزوین تبریک میگوید.
حس و حال قشنگی با شنیدن زمزمه صلوات خاصه و پخش کلیپهای رضوی در فضای سالن میپیچد و از گوشه و کنار افراد مختلفی برای تبرک جستن از پرچم بارگاه منور امام رضا (ع) به سمت جایگاه میروند و باب توسلی به اهلبیت را از قزوین به مشهد ایجاد میشود تا دلهایشان را سرزمین ابن الرضا به مشهد الرضا گره بزنند.
نوبت به مهمان ویژه مراسم میرسد، «صدیقه جمیله الفرقان» بانوی مسلمان شده آمریکایی که نام سابقش «سوزان اُوبری» است با چادری رنگین مهمان دختران قزوینی حاضر در جشن «دخترانهترین روز» میشود.
حضورش بهعنوان یک بانوی مسلمان شده و از هدایتشدگان به مذهب تشیع از شهر لسآنجلس ایالت متحده آمریکا معرفی میشود و بعد از دقایقی صحبت درحالیکه به موج احساسات مخاطبان جوان خود پاسخ میدهد، از پلههای جایگاه پایین میآید.
دوست داشتم بیشتر بشناسمش، بدین منظور به نزدش رفته و هماهنگیهای لازم جهت انجام یک مصاحبه بعد از اتمام مراسم روز دختر را با وی انجام دادم.
مژده لواسانی با گرفتن چندین عکس سلفی از حضور پرشور و نشاط دختران قزوینی به برنامه خاتمه میدهد و من نیز برای گفتوگو با دکتر صدیقه جمیله الفرقان میروم.
بانوی آمریکایی که مادر یک شهید است
پیش از مصاحبه برای یافتن اطلاعاتی راجع به این بانوی مسلمان به جستجو در فضای مجازی میپردازم و درنهایت در خصوص وی به این نکات دست پیدا میکنم «مادر یک شهید که در آمریکا ترور و به شهادت رسید، بنیانگذار عزاداری برای امام حسین (ع) در ایالت کالیفرنیای آمریکا، دارای همسری ایرانی، تحمل سالها رنج زندان در زندانهای آمریکا به جرم داشتن چادر و حفظ حجاب، تمایلی به پوشیدن چادر مشکی نداشته و بعد از استفتاء از دفتر مقام معظم رهبری و عدم اشکال از جانب ایشان با چادر رنگی در محافل عمومی حاضر میشود، مسلط به زبانهای اسپانیایی، فرانسه و انگلیسی و سالها مترجم متون مختلف و امروز نیز بهعنوان مدرس زبان انگلیسی به روش اسلامی است».
مصاحبه با نام خداوند و ذکر «بسمالله الرحمن الرحیم» توسط این بانوی آمریکایی آغاز میشود و وی با زبان دستوپاشکسته فارسی به روایت زندگی خویش میپردازد.
«صدیقه جمیله الفرقان» در توضیح روایت زندگی خود چنین میگوید: در خانوادهای دیندار و معتقد به دین کاتولیک مسیحی به دنیا آمدم و از همان کودکی با کنجکاوی به دنبال یافتن بهترین دین برای زندگی خود بودم تا اینکه در 13 سالگی و بعد از مسلمان شدن برادرم، علاقهمند به شناخت بیشتر این دین الهی شدم.
این بانوی هدایتشده به دین اسلام با اعلام اینکه از سنین کودکی به مطالعه و کنکاش در امور مختلف بسیار علاقهمند بود، ادامه میدهد: بامطالعه کتابهای مختلف در خصوص ادیان مختلف ازجمله مسیحیت، یهود و حتی بودا درنهایت به اسلام رسیدم چراکه همیشه ذهنم پر از سؤالات بیجوابی بود که هیچ راهب و کلیسایی پاسخی برای قانع کردن من در مقابل این سؤالات نداشت.
خداوند نور ایمان را در دلم روشن کرد
وی از لحظات به اسلام گرویدن خود چنین تعریف میکند: آن شب خاص منزل خواهرم بودم و هیچکس هم در منزلشان نبود، به سبب ترسی که از تنهایی داشتم شمعی را در اتاق روشن کردم اما آرام نشدم لذا برای سرگرم کردن خویش به سمت کتابخانه رفته و قرآن برادرم را برداشتم و مشغول مطالعه آن شدم.
صفحهای که باز کردم آیاتی از سوره مریم بود و من از احترامی که خداوند درآیات این سوره نسبت به حضرت عیسی (ع) و مادرشان حضرت مریم (س) داشت بسیار شگفتزده شدم چراکه پیشتر به ما گفته بودند که قرآن نسبت به حضرت عیسی و حضرت مریم نگاه درستی ندارد و آنها را مورد ناسزا قرار داده است اما چیزی که من میخواندم جز احترام و واقعیت نبود.
از خداوند خواستم مسیر درست را با فرستادن نشانهای به من نشان دهد چراکه بین ماندن در دین مسیحیت و مسلمان شدن تردید داشتم و خداوند نشانهاش را به زیبایی هر چه تمام برای من فرستاد. من در خانه تنها شمعی را روشن کرده بودم اما نور ایمان در خانه تشعشع یافته بود.
در آمریکا فقط اسمی از آزادی وجود دارد
وی یک آمریکایی اصیل است اما بر این باور است آنچه در کشورش میگذرد با آنچه در ظاهر نشان داده میشود بسیار متفاوت است، مصداق سخنانش را زندانی شدن چندینباره برادرش و شهادت فرزندش عنوان میکند و بیان میکند: بعد از مسلمان شدن برادرم وی سالها به جرم مسلمان بودن دستگیر و در زندانهای آمریکا به سر میبرد، حتی خود من نیز چهار بار به زندان افتادم. فرزندم نیز به خاطر شیعه شدن در مسافرتی که از سوئد به آمریکا داشتیم ترور و به شهادت رسید.
وی بابیان اینکه دولت آمریکا مسلمانان را دوست ندارد و آنها در ایالاتمتحده تحتفشار بسیار زیادی هستند، ادامه میدهد: در حقیقت در آمریکا فقط اسمی از آزادی وجود دارد که بیشتر برای ظاهرسازی است و میتوانم اعلام کنم آزادی حقیقی در آنجا وجود ندارد. دولت آمریکا برخلاف تصور بسیاری از جهانیان نسبت به مردم خود بهویژه مسیحیان و یهودیان خوب که مخالف صهیونیست هم هستند ظلمهای بسیاری دارد و این وضعیت برای مسلمانان بسیار شدیدتر است برای همین هم امام خمینی (ره) از آمریکا بهعنوان شیطان بزرگ یادکردند.
این بانوی مسلمان قبل از به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی و پیروزی شکوهمند آن مسلمان میشود و در این مدت بارها به ایران سفر میکند و اینک نیز بیش از 20 سال است که در ایران ساکن شده است.
برای حفظ حجابم به اهلبیت متوسل شدم
صدیقه در رشته فیزیوتراپی تا مقطع دریافت مدرک دکترای پیش میرود اما بهواسطه فشارهای بسیاری برای کنار گذاشتن حجاب، درنهایت بین حفظ حجاب و پوشش خود و دریافت مدرک دکتری، گزینه نخست را انتخاب کرده و سخت پای حجابش میایستد.
خودش از آن روزهای سخت چنین میگوید: آن زمان فشار کاری شدیدی را برای بهزانو درآوردن من برای دست کشیدن از پوشش و حجابم بر من تحمیل کردند تا در این مسیر کم بیاورم اما من سالها در برابر این فشارها مقاومت کردم درنهایت برای دفاع از حریم حجابم دست از گرفتن مدرک و ادامه تحصیل و کار در حیطه شغلی خود برداشتم چراکه بر این باورم حجاب جزئی از دین من است و نمیتوانم آن را کنار بگذارم.
وی بار دیگر به اهمیت حجاب و پوشش زنان مسلمان تأکید میکند و با یادآوری خاطرهای از داشتن چادر خود در پیش از انقلاب اسلامی میگوید: در سفری که به ایران داشتم ساواک چادر و روسری را از سر من برداشت و من گریان به حرم حضرت شاهچراغ در شیراز رفته و به اهلبیت برای حفظ حجاب و عفتم متوسل شدم و الحمدالله ازآنپس هیچگاه روسری و چادر از سرم جدا نشد.
صدیقه جمیل درنهایت با خوشرویی از من و جمعی از دختران کنجکاو که دورتادورمان ایستاده بودند و شنوای سخنان وی بودند خداحافظی میکند و من میمانم و دختران نوجوان و جوانی که روسریهای خود را جلوتر میکشند چراکه اینک حجاب و عفت و پاکدامنی برایشان قابلاحترامتر و زیباتر از قبل شده است.
باشد که یکایک ما از زنان و مردان کشور پرچمدار تشیع، حافظ عفت و حیا و حجاب در جامعه باشیم و این پرچم و نماد باشکوه را بسط داده و در جهان بالا ببریم. انشاءالله
گفتوگو از رقیه ملاحسنی