به گزارش ایکنا از سیستانوبلوچستان، به او لقب «معلم انقلاب» دادهاند؛ معلمی که چگونه اندیشیدن را به انسان آموخت و نه چگونگی اندیشهها را؛ معلمی که چون شمع سوخت، تا بسازد.
علی شریعتی را نمیتوان تعریف کرد. روشنفکری دینی که در مقابل اسلام متحجرانه، از اسلام مترقی سخن گفت؛ در مقابل مارکسیستهای مادیگرا ایستاد و از معنویت گفت؛ در مقابل لیبرالهای آزادیخواه ایستاد و از دینی سخن گفت که آزادی را یک اصل میداند.
شریعتی، میراثی فکری و گنجینهای از اندیشههای ناب بر جای گذاشت که نه تنها ذهنهای تشنه عصر خود را سیراب کرد، که امروز نیز پس از گذشت چهل سال، هنوز بوی تازگی و طراوت میدهند.
او که در عصر خودش، میان نفرینها و آفرینها زیست، امروز نیز به تعبیر رهبر معظم انقلاب «برخلاف آنچه که همگان تصور میکنند یک چهره همچنان مظلوم است»؛ چراکه طرفدارانش از او بتی ساختهاند که تنها به کار پرستش میآید و مخالفانش نیز چشم بر همه عظمت روح او بسته و بیرحمانه ناسزا میگویند.
رهبر معظم انقلاب میفرماید «در کنار آنچه که ما اشتباهات شریعتی میتوانیم نام گذاریم، چهره شریعتی از برجستگیها و زیباییها هم برخوردار بود. ظلم است اگر به خاطر اشتباهات او، برجستگیهای او را نبینیم».
شریعتی از تأثیرگذارین چهرههای تاریخ انقلاب است و هیچ کس نمیتواند این «معلم انقلاب» را نادیده بگیرد؛ بهگونهای که امروز، پس از گذشت چهار دهه، همچنان برای مارکسیستها، روشنفکران لیبرال، روشنفکران دینی و مردم مطرح است.
آنچه امروز اهمیت دارد، این است که با میراث شریعتی چگونه برخورد کنیم؟ چشم فرو بندیم و خود را از همه اندیشههای ناب این متفکر انقلابی محروم کنیم؟ یا تقدیس کرده و بر لب طاقچه بگذاریم؟ یا نه، از میراثی که بهجای مانده، برای ترقی جامعه اسلامی استفاده کنیم.
هادی محمدی
انتهای پیام