بازخوانی پشت پرده مرجعیت فرقه شیرازی

در اواخر سال گذشته واقعه تعرض برخی هواداران فرقه شیرازی‌ها به سفارت کشورمان در لندن موجب بروز واکنش‌های گسترده‌ای در سطح افکار عمومی کشورمان شد که بررسی محتوای غالب آن‌ها گواه از ناآشنایی بخش زیادی از افکار عمومی جامعه به‌ویژه کاربران فضای مجازی با ماهیت این فرقه و اهداف پشت پرده و ضد امنیت ملی آن دارد، لذا لازم است اطلاعاتی تنویر افکار عمومی به‌ویژه نسل جوان ارایه شود.

انحراف و بدعت‌گذاری همیشه آفت یک مکتب بوده و تندروی‌ها و کندروی‌های ناشی از برداشت‌های غلط از مکتبی باعث بدنام کردن آن ایدیولوژی می‌شود. برخی پیروان تشیع نیز از این قافله مستثنی نبوده و می‌بینیم که از گذشته این انحرافات از خط مستقیم و شیوه اهل بیت (علیهم الاسلام) موجب آتش‌افروزی‌ها و ضربه از درون بر پیکره تشیع و محبان اهل بیت (ع) شده است، اما اخیرا گروهی که خود را نماینده تشیع می‌دانند، در بسیاری از امور و ارزش‌ها با خط‌مشی اهل بیت (ع) تفاوت دارند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی برای معرفی این جریان از واژه «شیعه انگلیسی» استفاده می‌کنند. در حال حاضر یکی از نمایندگان این فرقه سیدصادق شیرازی است که با استفاده از امپراتوری رسانه‌ای و شبکه‌های گسترده اطلاع‌رسانی درحال شناساندن خود و تفکرات خود به مردم سایر کشورهاست. این شیوه شیعه‌گری پدیده نوظهوری است که جدیدا مطرح شده به همین دلیل نیز پژوهش‌های انجام شده در این حیطه بسیار محدود بوده و به علت کمبود منابع و تولید علم، تحقیق در این حیطه دشوار، اما ضروری است.

رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) در برخی دیدار‌ها و جلسات خود به اهمیت این موضوع و تبیین شاخصه‌های این جریان و رابطه آن‌ها با سرویس‌های اطلاعاتی امریکا و انگلیس پرداخته‌اند و در دیداری با نمایندگان خبرگان از بی‌توجهی مسؤلین نسبت به این موضوع، اظهار گله‌مندی کردند؛ لذا می‌طلبد تا نخبگان و جامعه حوزوی با تحقیق و پژوهش‌ها و بصیرت‌افزایی عوام مردم توطئه‌های این جریان را خنثی کنند.

چند سالی است که واژه شیعه انگلیسی در کنار اسلام آمریکایی از طریق رسانه‌ها و در بیانات رهبری به کرات شنیده می‌شود، اما این کلمه به چه معناست؟ و منظور از شیعه انگلیسی (بخوانید فرزند اسلام آمریکایی) چه کسانی هستند؟

یکی از نظریه‌هایی به طرح تئوری هلال شیعی از سوی سران سازمان اطلاعات آمریکا (CIA)، مطرح شد ایجاد هلال سلفی و گروه‌های تندرو در مقابل تشیع ناب بود؛ لذا ما می‌بینیم تشیعی پدید آمده که توهین به مقدسات سایر مسلمانان (برادران اهل تسنن) را ارزش قلمداد می‌کند و از این طریق موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمانان شده و با این اقدامات هیزم به آتش دشمن می‌ریزد.

تشیعی که عزاداری‌ها و اموری که به فتوای علما و مراجع زیادی موجب وهن دین می‌شود را شعایر حسینی می‌داند (اموری وهن‌انگیز مانند قمه‌زنی، لطمه‌زنی، و...) و با هر مجتهد و عالم دینی که با ادله متقن این امور را نهی کند مبارزه می‌کند و او را ضد دین، ملحد و بی‌دین می‌شمرد.

شیعه انگلیسی صرفا مسلمانی را در عزاداری و شب و روز گذراندن در هییت می‌بیند و کاری با سیاست و اعلام برایت از دشمنان اصلی اسلام مانند قدرت‌های استکباری (امریکا و انگلیس و اسراییل) ندارد و تمام هم و غمش این است که چه طور به مقدسات اهل تسنن توهین کند، فلسطین برایش مسیله نیست، زیرا لزومی ندارد برای مسلمانی که شیعه نیست هزینه کند مهم نیست برایش که مسلمان فلسطینی شب را زیر آتش خمپاره می‌خوابد یا غیر آن، اما نکته قابل توجه این است که شیعه انگلیسی مانند همه شیعیان محب اهل بیت است، برای امام حسین (ع) اشک می‌ریزد، عزاداری می‌کند، کربلا می‌رود و... لذا به علت تشابه زیاد شناخت این جریان و تفکر مشکل بوده؛ بنابراین شناسایی و ردیابی این جریان به عهده قشر نخبه اجتماع و طلاب حوزه بوده تا با روشنگری در این زمینه موجب افزایش بصیرت و آگاهی سایر افراد اجتماع شوند.

در حال حاضر نماینده و رهبر این جریان سیدصادق شیرازی است که با همراهی چند تن از روحانیون دیگر با تاسیس شبکه‌های گسترده اطلاع رسانی قوی سعی در انتشار افکار و اعتقادات خود به سرتاسر جهان دارد. نکته مهم و قابل توجه در این خصوص وجود روحانیون فعال و متعدد در این جریان است که موجب نشان دادن چهره‌ای متفاوت از روحانیت و به دنبال آن اسلام دارد. به گفته امام خمینی (ره) آن‌قدر که اسلام از این روحانیون مقدس‌نما ضربه خورده از هیچ قشر دیگری نخورده است.

 

او از فرزندان آیت‌الله مهدی شیرازی است که بر اساس سایت رسمی بیت آیت‌الله صادق شیرازی، در ۲۰ ذی‌الحجه ۱۳۶۰ هجری در کربلای معلی و در میان خاندان شیرازی که خاندانی مشهور و عالم‌پرور بودند متولد شد. در آن خاندان رسم بر این بود که کودک را به تحصیل علم و دانش بگمارند از این‌رو صادق شیرازی همانند اجدادش در سن ده سالگی طبق سنت خانوادگی ملبس شد و در شهر کربلا به تحصیل پرداخت. این سایت در ادامه توضیح می‌دهد که ایشان با تلاش شبانه‌روزی و هوش سرشار پله‌های ترقی را طی نموده به درجه «مرجعیت» نایل آمده‌اند.

حال نکته قابل توجه اینجاست که این سایت‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای منسوب به صادق شیرازی سعی دارند تا با به کار بردن الفاظ و عناوین مرجعیت بزرگ جهان تشیع، مرجع عالی‌قدر یا عناوینی این چنینی مخاطب خود را در مشروعیت مرجعیت صادق شیرازی اقناع کنند؛ جالب اینجاست که در سایت رسمی آیت‌الله صادق شیرازی نیز مدرک مستندی مبنی بر مرجعیت ایشان دیده نمی‌شود.

نکات قابل توجهی در مورد مرجعیت ایشان وجود دارد که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

آیت‌الله سید خاتم یزدی در کتاب خاطرات خود می‌نویسد: آقای سید محمد شیرازی چند سال بعد از رحلت پدرش و تقریبا در عنفوان جوانی ادعای مرجعیت کرد و بعضی روحانیون نیز که وزنه علمی بالایی نداشتند و چندان مشهور و سرشناس نبودند، با انتشار اعلامیه‌ای از وی حمایت کردند. من دغدغه فکری‌ام را با آقای سیدمنیرالدین شیرازی که از دوستان اینجانب و آقای شیرازی و نیز همشهری ایشان بود، درمیان گذاشتم و خواستم که در این زمینه با آقای شیرازی گفت‌وگو کند و به ایشان گوشزد نماید که اگر ایشان خواسته باشد در وضعیت کنونی بر ادعای مرجعیت خود پافشاری کند، افراد صاحب نفوذی هستند که می‌توانند اجتهاد خود را زیر سوال ببرند و انکار کنند. در این صورت در سالیان بعد هم ایشان نمی‌توانند وارد عرصه مرجعیت شود و بهتر است که ایشان فعلا از ادعای مرجعیت دست بردارد و امام را به عنوان مرجع تقلید معرفی کند. به این ترتیب آقای سیدمنیرالدین به ملاقات آقای شیرازی رفت و در این مورد با ایشان گفت‌وگو کرد. موقعی که من خدمت ایشان {آقای سید منیرالدین} رسیدم گفت: «جواب آقای شیرازی این بود که دوستان صلاح ندیدند که من، مردم را به آقای خمینی ارجاع بدهم: بنابراین بنده بر سر همان ادعای مرجعیت والامام المجدد بودن هستم» (صص ۱۶۹-۱۷۱).

به مواردی دیگر در این زمینه به جواب علمای نجف اشرف به استفتا در مورد اجتهاد سیدمحمد شیرازی توجه کنید:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرات مراجع عظام نجف اشرف خداوند سایه شما را برسر اسلام و مسلمین حفظ کند

سلام علیکم و رحمت الله و برکاته

آیا سید محمد شیرازی، فرزند علامه مهدی شیرازی مجتهد می‌باشد؟ آیا تقلید کردن از وی جایز است؟ آیا شما به او اعتماد دارید؟ (از طرف اهالی کویت: عبدالمحسن یوسف)

بسمه تعالی شانه

نه نزد ما درس خوانده و نه در حوزه نجف تا به علمش پی برده باشیم. اجتهاد او نزد ما به دلیل شرعی محرز نیست. محمود الحیسنی الشاهرودی

بسمه تعالی شانه.

چون شخص مذکور تحصیلاتی در حوزه علمیه نجف اشرف نداشته و از تحقیقات علمی و حوزوی در دسترس نیست، اجتهادش برای ما ثابت نشده است. علامه حجت‌الاسلام و المسلمین شیخ یوسف خراسانی حایری، دامت برکاته نظر به عدم به اجتهاد وی داده‌اند و ایشان از اوضاع او از ما آگاه‌تر است.

محرم الحرام. ۱۳۹۲ هجری. ابوالقاسم خویی.

یاسر یحیی عبدالله حبیب سلام حبیب در سال ۱۹۷۹ در کویت و در خانواده‌ای مذهبی به دنیا آمد. در نوجوانی وارد فعالیت‌های خبری- سیاسی کویت شد و با روزنامه‌های مختلفی از جمله (الوطن، صوت الکویت، الطلیعه، الرای العام، القبس) همکاری کرد.

یاسر الحبیب در ۱۷ سالگی به قم سفر کرد و مدتی را به شاگردی محمدرضا شیرازی گذراند. این آشنایی پیش زمینه فعالیت‌های مشترک یاسر الحبیب با خاندان شیرازی‌ها شد. وی بعد از مدتی به کویت بازگشت و در ۲۱ سالگی هیِیت "خدام المهدی" را تاسیس و مجله "المنبر" را منتشر کرد. طی این سال‌های در پی انتشار سخنرانی خود علیه عایشه و مقدسات اهل تسنن توسط دولت کویت بازداشت شد که بعد از مدتی محدود مورد عفو واقع می‌شود. در این مورد برخی سایت‌های خبری از فشار دولت انگلیس در پشت پرده این آزادی می‌نویسند.

یاسر الحبیب بعد از آزادی از کویت خارج می‌شود و مدتی را در ایران و عراق سپری می‌کند و بعد از یک سکوت خبری به یکباره در انگلیس رویت می‌شود. دولت انگلیس نیز به وی پناهندگی می‌دهد و مجوز فعالیت‌های مذهبی او را صادر می‌کند.

شبکه ماهواره‌ای فدک و صوت العترة و سایت القطرة به نشر عقاید وی می‌پردازند. هم‌اکنون نیز در حال اجرای پروژه‌های جدید خود در انگلیس است. یاسر الحبیب مانند شیخ حسن اللهیاری در رسانه‌های خود به‌شدت مراجع تشیع و نظام جمهوری اسلامی را به باد انتقاد می‌گیرد و با الفاظ زشت و ناشایست از آن‌ها یاد می‌کند.

یکی دیگر از عناصر فعال و حامی جریان صادق شیرازی حسن اللهیاری است. وی طلبه جوان اهل افغانستان است که به برخی سایت‌های خبری_تحلیلی به وی لقب شیخ هتاک را داده اند. او که هم‌اکنون مقیم آمریکاست؛ چند سال پیش در قم با حمایت آمریکایی‌ها شبکه‌ای با عنوان اهل بیت (ع) را تاسیس کرد که بعد‌ها با افشای اسنادی مبنی بر کمک آمریکا به اللهیاری توسط دادگاه ویژه روحانیت در قم پلمپ می‌شود.

بعد از پلمپ این شبکه افراد و شبکه‌های حامی حسن اللهیاری شروع به انتقاد و توهین از نظام جمهوری اسلامی کردند و به شدت به مقام معظم رهبری اهانت شد. اللهیاری با زیر سوال بردن ولایت فقیه توانست حمایت انجمن حجتیه را نیز جلب کند. عوامل انجمن حجتیه در حمایت آشکار با این شبکه از آزادی اهل سنت در ایران انتقاد و ایران را متهم به تضعیف جایگاه شیعه کردند.

از جمله مواردی که اللهیاری به‌شدت به آن‌ها معتقد است و به‌کرات در ماهواره و ویدئو‌های خود به آن اشاره می‌کند پا فشاری بر شعار «نه غزه نه لبنان» است و این‌گونه توجیه می‌کند که اولویت با آزادی بقیع است، غزه بماند برای بعدها. وی اهل سنت را افرادی اهل بدعت می‌داند و بی‌شمار در طی برنامه‌های خود به آن‌ها توهین کرده. همچنین زیر سوال بردن مراجع و مقام معظم رهبری و هتاکی به آن‌ها در رسانه‌های خود از امور معمول این شیخ انگلیسی است.

منابع: