عدالت، مفهومی کلیدی برای تمدن اسلامی است
کد خبر: 1378519
تاریخ انتشار : ۰۴ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹:۰۹
فنایی اشکوری:

عدالت، مفهومی کلیدی برای تمدن اسلامی است

گروه اندیشه: عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) گفت: وقتی عقلانیت و معنویت و اخلاق در جامعه حاکم باشد طبعاً راه برای تحقق عدالت که مقدس‌ترین آرمان اجتماعی بشر در طول تاریخ بوده است هموار می‌شود، عدالت یک مفهوم کلیدی برای تمدن اسلامی است.

محمد فنایی اشکوری، عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در گفت‌و گو با خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، در ادامه بحث جامعه متمدن اسلامی، در پاسخ به این سؤال که جایگاه آموزۀ مهدویت در تمدن اسلامی چیست؟ گفت:  براساس آموزۀ مهدویت آیندۀ امیدبخشی در پیشروی بشریت است. اوج تمدن مطلوب اسلامی همان است که در اندیشه مهدویت از آن بحث می‌شود؛ عصر ظهور نمونۀ کامل جامعه متمدن اسلامی است و مفهوم کلیدی در این تمدن فراهم شدن زمینه برای سعادت انسان است.

وی در مورد مفهوم سعادت اظهار کرد: مفهوم سعادت مفهوم جامعی است که همۀ ابعاد وجودی انسان را در برمی‌گیرد. اگر در یکی از این ابعاد خللی باشد، سعادت تأمین نیست، بنابراین جامعه متمدن از نظر قرآن جامعه‌ای است که انسان‌ها در آن به سمت سعادت حرکت می‌کنند که نهایت این سعادت لقاء‌الله است و مفهوم قرآنی آن همان فلاح و رستگاری است. برای این که این حقیقت تحقق پیدا کند، باید همه استعدادها و ظرفیت‌های انسان فعلیت پیدا کند و این‌ها همان اصولی است که در این تمدن باید تحقق پیدا کند که اوج ظهور این حقیقت در عصر ظهوراست، البته این سخن به این معنی نیست که در غیر عصر ظهور این تمدن شکل نخواهد گرفت، بلکه نقطه اوج و کمال آن در عصر ظهور است.

وی ادامه داد: یکی از عناصر جامعۀ عصر ظهور رشد عقلانیت انسان‌ها است، در این جامعه زمینه‌های رشد عقلانی فراهم است و معرفت و بصیرت افراد در حد عالی است. معنویت و ایمان رکن دیگر انسان متمدن است که باید تکامل پیدا کند؛ رشد عقلانیت خود زمینه را برای رشد ایمان و معنویت فراهم می کند و در چنین چنین جامعه‌ای اخلاق جایگاه رفیعی دارد و مردم در پی کسب فضائل اخلاقی خواهند بود. وقتی عقلانیت و معنویت و اخلاق حاکم باشد طبعاً راه برای تحقق عدالت که مقدس‌ترین آرمان اجتماعی بشر در طول تاریخ بوده است هموار می شود.

فنایی اشکوری اضافه کرد: عدالت یک مفهوم کلیدی برای تمدن اسلامی است؛ یعنی جامعه متمدن قرآنی جامعه‌ای عدالت‌ محور است؛ عدالتی که در بیان اهداف بعثت انبیا در قرآن از آن یاد شده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَاب َو َالْمِیزَان َلِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ. به‌ راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آن‌ها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند»(حدید/۲۵). با همۀ اهمیتی که عدالت در تمدن اسلامی دارد، اما حد اقلی است که در این تمدن مورد نظر است. فراتراز عدالت، احسان و رحمت و محبت است که در این تمدن مبنای اصلی در مناسبات انسانی است.إِنَّا للَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الإِحْسَانِ وَ إِیتَاءِ ذِی الْقُرْبَى...(النحل/90). انسان کامل مظهر رحمت واسعه الاهی است و پیامر خدا رحمة للعالمین است؛ جامعۀ کمال یافته نیز مظهر چنین رحمتی است. از همین رو خصومت و رقابت و بیگانگی بین افراد جایش را به همدلی و مهرورزی و اخوت می دهد.

این مثبت اندیشی دربارۀ آینده چه مبنای عقلی و معرفتی دارد؟
فنایی اشکوری در مثبت‌اندیشی نسبت به جهان آینده بیان کرد: درباره امید به آیندۀ درخشان برای جامعۀ بشری تقدیر محتوم الهی است که بر اساس حکمت الهی و فلسفۀ خلقت انسان است و وعدۀ آن در کتب آسمانی آمده است: «إِنَّ اللّهَ لاَ یُخْلِفُ الْمِیعَادَ، قطعا خداوند در وعده [خود] خلاف نمی کند» (آل عمران/9). در قرآن کریم آمده است که خداوند در زبور مقرر کرده که بندگان صالح الهی وارثان زمین خواهند شد. «وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ، و در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد» (الأنبیاء/105). سرانجام پارسایان و پروا پیشگان وارثان زمین خواهند بود. «قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِینُوا بِاللّهِ وَاصْبِرُواْ إِنَّ الأَرْضَ لِلّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ، موسى به قوم خود گفت از خدا یارى جویید و پایدارى ورزید که زمین از آن خداست آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد مى‏دهد و فرجام [نیک] براى پرهیزگاران است»(الأعراف/128). اعتقاد به منجی موعود که مشترک بین همۀ ادیان الاهی است حامل همین پیام است. پر رنگ‌ترین شکل اعتقاد به منجی و دقیق‌ترین آن را در مکتب تشیع می‌بینیم. از برجسته‌ترین ویژگی‌های عصر ظهور موعود و مهم‌ترین رسالت‌هایش در تفکر شیعی بسط عدالت است، چنان که د رحدیث آمده است: «یملأ الله به الارض قسطاً و عدلاً بعد ما ملئت ظلماً و جوراً.» (بحارالانوار،ج،91 ص 4)

وی اظهار کرد: جامعۀ موعود اسلامی را نباید با جامعۀ تخیلی و رؤیایی اتوپیا اندیشان یکی گرفت. این آموزه مدعی شکل گیری بهشت در روی زمین نیست؛ آموزۀ مهدویت بسیار واقع‌بینانه است و به ضعف‌ها و محدودیت‌های بشری توجه دارد، اما از استعدادها و توانمندی‌های بالقوه بشری نیز آگاه است. با فراهم شدن زمینه‌های رشد انسان و ارتقاء سطح و عمق تعلیم و تربیت عمومی جامعه و رشد عقلانیت و اخلاق و در زیر نور هدایت انسان کامل و ولی خدا می‌توان به تمدنی رسید که در آن زمینه برای فعلیت یافتن ارزش‌های متعالی بیش از هر زمان دیگری مهیا می‌شود.

وی ادامه داد: مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مانند آن براساس ارادۀ تشریعی الهی شکل می‌گیرد و عقل منوّر به نور ایمان و وحی آن را سامان می‌دهد. همۀ آنچه که دربارۀ این جامعه گفته می‌شود در فطرت انسان ریشه دارد و همگان با فطرتشان خواستار آن و در پی آن هستند. در آن جامعه نیز غرایز بشری و خودخواهی‌های او محفوظ است و شیطان هم بیکار نیست، اما همۀ این‌ها مقهور و مغلوب اسم هادی خداوند هستند. ناهنجاری‌ها و لغزش‌های فردی و جزئی ممکن است رخ می دهد، اما طغیان و استکبار مجال بروز ندارد و گردن کشان و زورگویان مغلوب می‌شوند و با طلوع خورشیدِ حق به حاکمیت باطل پایان داده می‌شود. «وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا ، و بگو حق آمد و باطل نابود شد آرى باطل همواره نابودشدنى است »(الإسراء/81).

غایت نهایی در تمدن اسلامی چیست؟
این استاد دانشگاه در پایان غرض نهایی تمدن اسلامی را فراهم شدن زمینه برای تحقق هدف خلقت انسان عنوان کرد و گفت: این غایت همان رسیدن به کمال از راه عبودیت و بندگی خداوند است، چنان که در نخستین آیه‌ای که تلاوت شد این نکته به تأکید و تکرار بیان شده است؛غایت نهایی جامعۀ اسلامی، رفاه و آسایش و استغراق در لذت های دنیوی نیست، گرچه رفاه و برخورداری عمومی از مواهب الاهی در آن جامعه در حد کمال است، اما همه اینها وسیله وزمینه برای اهداف متعالی تری است که همان فراهم شدن زمینه‌های برای عبودیت است. زمینه‌های بهتر بندگی کردن در چنین جامعه‌ای بیش از جوامع دیگر فراهم است و موانع آن کمتر از سایر جوامع است. برکات الاهی بیش از هر زمانی بر بندگان نازل می شود و بستر برای تحقق حیات طیبه انسانی فراهم است. بین ایمان و تقوا از یکسو و نزول برکت و وفور نعمت از سوی دیگر ارتباط هست. «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ،و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا برکاتى از آسمان و زمین برایشان مى‏گشودیم »(الأعراف/96). هنگامی که نیازهای مادی بشر در حد قابل قبولی تامین باشد؛ معرفت و ایمان و اخلاق انسان‌ها به سطح مطلوبی رسیده باشد، طبیعتا امنیت و آرامش و امید و رضایت هم در پی خواهد بود و مناسب‌ترین زمینه برای تحقق هدف خلقت فراهم خواهد بود، بنابر این تمدن اسلامی ضمن اینکه شکوفایی و توسعۀ مادی در آن تأمین است غایت معنوی و الهی دارد.

captcha